۱۶ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۵۸۶۸۲
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۰ - ۲۸-۰۶-۱۴۰۱
کد ۸۵۸۶۸۲
انتشار: ۱۶:۴۰ - ۲۸-۰۶-۱۴۰۱

چرا حجاب به بحران تبدیل می‌شود؟

چرا حجاب به بحران تبدیل می‌شود؟
باید سیاست اجتماعی و فرهنگی مداراگرایی را تدوین و ترویج کنیم که در توافق با ارزش های بین نسلی باشد.

عصر ایران؛ منصور ساعی (استادیار ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)- یکی از مسائل جامعه ایرانی «ناهمنوایی ارزش های دولت سنت گرا و نسل های اجتماعی نوگرا» است.

نظام سیاسی ما به دلیل سنت گرایی و عدم درک تحولات ارزشی در جامعه، امکان درک پذیرش و ارتباط و تعامل و با نمایندگان و حاملان ارزش های نو یعنی خانواده ها و فرزندان آنها را از دست می دهد که در نتیجه به دلیل فقدان حمایت از ارزش های نسل های نو، تعارض و کنش های رفتاری خشونت گرایانه جامعه شکل می گیرد.

چرا حجاب به بحران تبدیل می‌شود؟

نظام حکمرانی ما نماینده سنت و گذشته نگر است و قوانین و سیاست های اجتماعی و فرهنگی بر پایه سنت نوشته و ترویج می شود.

جریان ارتباطات در یک نظام سنت راهبر، از بالا به پایین، آمرانه و غیرگفتگویی است. فرمان و دستورالعمل صادر می کند و انتظار تبعیت بدون پرسش را دارد.

در صورتی که نسل های اجتماعی جدید، به دلیل زیست در دنیای مدرن، علاوه بر علاقه به ارزش های ستنی، دارای اولویت ها و ترجیحات ارزشی و هنجاری و رفتاری مبتنی بر نظام ارزش های مدرن نظیر آزادی و انتخاب فردی، ارتباطات افقی و گفتگویی، برابری طلبی، پذیرش دیگری متفاوت از خود و...هست.

به دلیل این تحولات ارزشی در جامعه ایرانی، ما نیاز به یک سیاست اجتماعی وفرهنگی مداراگرا و دموکراتیک مبتنی بر پذیرش تفاوت و احترام به ارزش های متکثر همه هویت های فعال را داریم.

چرا حجاب به بحران تبدیل می‌شود؟
چون نظام حکمرانی ما، بدون توجه به تحولات محیطی و ارزشی پیرامون، همچنان صرفا بر سنت و بازتولید ارزش های سنتی خود تاکید می کند، امکان درک، پذیرش و ارتباط و تعامل را با جهان مدرن و ارزش های دوران نسل های جدید از دست می دهد.

در واقع دولت فاقد درک تحولات و تعامل درست و با نمایندگان و حاملان ارزش های نوین یعنی نسل خانواده ها و فرزندانی است که در یک دنیای متفاوت از سنت جامعه پذیر شده اند.

نسل جدید دارای منابع جامعه پذیری و هویتی متنوع و متکثر و نو و نگاه به آینده، ارزش های تک پایه ای و سنت محور را به چالش می کشد.

برخورد غیرگفتگویی و آمرانه دولت سنت گرا با ارزش ها و هنجارهای نسل های جدید در حوزه باورها و هنجارها و سبک زندگی دولت به جای استفاده از تعامل و مدارا، با تحولات پوشش و مد و رفتارهای فراغتی و تفریحی آنها در خیابان ها برخورد می کند که نتیجه آن تعمیق شکاف های اجتماعی، شکاف دولت ملت و فروپاشی سرمایه اجتماعی نظام سیاسی و شکل گیری بحران است.

در واقع دولت سنت گرا ظرفیت و توان پذیرش و گفتگو با حاملان نسل های نو را از می دهد و با به کارگیری قوه قهریه(نیروی گشت ارشاد در حوزه پوشش و حجاب) دست به خودزنی سیاسی و اجتماعی می زند و با دست خود بحران می آفریند.

ریشه این امر بر می گردد به اینکه بعد از انقلاب این تصور شکل گرفت که چون نظام سیاسی و فرهنگی اسلامی شده است، می تواند باید در همه حوزه ها از جمله الگوهای جامعه پذیری و سبک زندگی مردم، قاعده و اندازه تعیین کند.

وظیفه جامعه پذیری و انتقال ارزش ها و هنجاری ایرانی و اسلامی و مدرن در حوزه سبک زندگی و پوشش و...، وظیفه مهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده است.

دولت مدرن، وظیفه اش ایجاد و توسعه بستر و زمینه ها افزایش کیفیت زندگی، رفاه، خلق ثروت، امید اجتماعی، شادابی اجتماعی و... است نه وظایف تخصصی خانواده. نوعی جابجایی وظایف و مسئولیت ها رخ داده است، دولت کار خانواده را انجام می دهد و خانواده هم کار دولت را.

به دلیل جابجایی مسئولیت ها، اکنون تمام دغدغه خانواده تامین معیشت، جبران نارکارآمدی آموزش مدرسه ای و دانشگاهی، یافتن شغل، ازدواج و تامین مسکن و... برای فرزندان شان است، مواردی که وظیفه اصلی دولت است.

تمرکز خانواده برای جبران وظایف امور اجتماعی، اقتصادی و معیشتی دولت، فرصتی را برای کنشگری خانواده و والدین در زمینه جامعه پذیری، ترویج سبک زندگی و تعامل و گفتگو با فرزندان باقی نگذاشته است.

در بسیاری از خانواده های ایرانی، والدین با فلان شیوه پوشش فرزند مشکلی ندارد، اما در خیابان دولت و نیروی انتظامی جلوی این کار را می گیرد، قانون می گذارد، تنبیه می کند، پرونده می سازد و با خشونت برخورد می کند و به جای راهبرد گفتگویی و اقناع از زور و قدرت استفاده می کند.

چرا حجاب به بحران تبدیل می‌شود؟

جان باختن ژینا امینی به ما یادآوری می کند که استمرار این شیوه ها و رفتارها می تواند به انباشته شدن نارضایتی ها و هم آیندی بحران ها در جامعه بینجامد و خسارت ها و زیان ها و پیامدهای جبران ناپذیری نظیر مرگ امید اجتماعی و مهاجرت نسل های نو و در همان حال فروپاشی اعتبار و سرمایه اجتماعی نظام سیاسی به دنبال داشته باشد.

جامعه ما از شکاف های سیاسی و اجتماعی هیچ سودی نمی برد و امروز بیش از همیشه به گفتگوی ملی بین نسل های اجتماعی فعال جامعه ایرانی(به ویژه جوانان و نوجوانان) و سیاستگذاران اجتماعی و فرهنگی نیاز داریم تا تفاوت های ارزشی بین نسلی بهانه ای برای پذیرش دیگری و شکل گیری گفتگو و مدارا و همکاری بین نسلی و نه تضاد و گسست و قهر بین نسلی باشد. باید سیاست اجتماعی و فرهنگی مداراگرایی را تدوین و ترویج کنیم که در توافق با ارزش های بین نسلی باشد.

نسل های اجتماعی ما برای ساختن آینده ایران، به گفتگو، همکاری و همدلی و مشارکت بین نسلی نیاز دارند نه طرد و قهر و انکار و مرگ.

 

ارسال به دوستان
گالانت: بر سر ۳ مسأله با نتاتیاهو اختلاف داشتم پنتاگون: گالانت یک شریک قابل اعتماد بود واکنش عارف به یک مصوبه کنکوری النصر با درخشش رونالدو و تالیسکا، العین را در هم کوبید سپاهان انتقام بازی رفت را گرفت؛ پیروزی شیرین مقابل شارجه رازهای لاغری با پیاده‌روی؛ چه زمانی، چگونه و چقدر پیاده‌روی کنیم؟ شگفت‌زدگی آمریکا از اقدام نتانیاهو در اخراج وزیر جنگ اسرائیل بحران عمیق در رژیم اسرائیل؛ نتانیاهو به دنبال برکناری گسترده فرماندهان مسعود شجاعی سکاندار مس رفسنجان شد اختلال در انتخابات آمریکا؛ تهدید بمب‌گذاری در جورجیا و اتهام به روسیه محکومیت ۸۵۰ میلیارد تومانی یک تبعه خارجی به اتهام پولشویی در ایران نتایج انتخابات ایالت فلوریدا امشب اعلام می‌شود بن گویر، وزیر افراط گرای امنیت ملی اسراییل: برکناری گالانت را تبریک می‌گویم؛ با او نمی‌شد به پیروزی رسید نتانیاهو: اعتماد بین من و گالانت از بین رفته بود کمبود پرستار و استفاده از افراد غیرمتخصص؛ چالش‌های جدی در حوزه پرستاری