حجتالاسلام محسن حیدری اگرچه خواسته به ظاهر مردم خوزستان را متفاوت با نقاط دیگر تصویر کند اما ناخواسته به این موضوع اذعان کرده که ماهیت اعتراضات فرهنگی است و قومیتی نیست و اگر در خوزستان کمتر شاهد بودیم به این سبب است که نوع پوشش حداکثری مورد نظر حکومت تغایری با مناطق عربنشین ندارد در حالی که در جاهای دیگر حس میکنند دارد. حال آن که اگر از اعراب ایرانی (و نه ساکنان مناطق عربنشین) بخواهند این پوشش را کنار بگذارند آنها هم واکنش نشان میدهند.
نوع پوشش، امری عرفی است و در هر منطقه از ایران به گواه تاریخ چندهزار ساله به گونهای بوده است و طبیعی است که پوشش زنان در خوزستان با گیلان متفاوت باشد منتها وقتی یک یونیفورم خاص بیتوجه به سن و قومیت و جغرافیا و موقعیت برای هر "جنس مؤنث" اجبار شود واکنشهایی را بر میانگیزد و سخن آقای حیدری به این معنی است که در خوزستان این حس به وجود نیامده است.
بخش دیگر سخن او البته کاملا نادرست است و جالب این که تا دیروز هر موضوعی را به اقتصاد و معیشت ربط میدادند و حالا از سر شکمسیری میدانند. مشکلات اقتصادی و معیشتی اما خاص یک استان نیست و در سراسر کشور کم و بیش وجود دارد و مورد سیستان و بلوچستان به تنهایی کافی است تا بطلان و نادرستی گزارۀ مورد نظر آقای حیدری را نشان دهد. جدای اینها البته اعتراض اصلی به کمبود یا نبود فرصت های برابر است و لابد نظر آقای حیدری این است که در خوزستان فرصتها برابر است.
درست است که این سخنان در دیدار سپاهیان بیان شده اما محل بیان آن مسجد بوده است و در حوزۀ علمیه. در مسجد و حوزۀ علمیه باید از منظر مذهبی تبیین کنند نه نظامی و امنیتی و بدتر این که به بهانۀ تجلیل از مردمان شریف یک منطقه مردمان بخشهای دیگر متهم شوند.
با این همه سخنان او تأییدکنندۀ این مدعاست که ایران ما متنوع و متکثر است و پوشش مطلوب برای مردمان یک منطقه چه بسا جای دیگر باب میل نباشد. رضاشاه بود که میخواست یک مدل را بر همه جا تحمیل کند.
اگه شکم مردم همواره گرسنه باشد و دسترسی به فضای مجازی محدود و دیکته شده، هیچ گاه شاهد اعتراضی نخواهیم بود، پس اغتشاشی هم در بطن آن رخ نخواهد داد.
اگه این سبک جمع بندی واقعیت داشته باشه، باید بگیم با همین فرمان بریم ته دره ایم.