حسین شریعتمداری در یادداشتی برای خبرگزاری فارس، نوشت:
۱- چند سال قبل، خبرنگار یکی از روزنامههای مشهور آمریکا برای مصاحبه به کیهان آمده بود. پرسید درباره داعش و حکومتی که درپی تشکیل آن است چه نظری دارید؟ پاسخ این بود که داعش در پی تشکیل حکومت نیست. از پاسخ تعجب کرد و گفت، ولی نام داعش برگرفته از دولت اسلامی عراق و شام است، چرا تصور میکنید که درپی تشکیل حکومت نیست؟! گفتم؛ حتی خونریزترین دیکتاتورها نیز قبل از تشکیل حکومت، همه تلاش خود را بهکار میگیرند تا از خود چهرهای مهربان و مردمدوست ارائه بدهند و به شدت از اینکه نزد مردم به خشونت و سختگیری متهم بشوند، پرهیز میکنند، ولی داعش اصرار دارد که خود را وحشی و خونریز معرفی کند! هرجا پا میگذارد به قتل عام مردم دست میزند، سر میبرد، با تبر سر مخالفان را از بدن جدا میکند، انسانها را زنده زنده میسوزاند، با ریختن خون بیش از هزار و هفتصد دانشجوی عراقی، حمام خون به راه میاندازد و... از همه این جنایات هولناک نیز فیلم و عکس تهیه کرده و منتشر میکند! آیا گروهی با این اوصاف در پی تشکیل حکومت است؟! آنهم حکومت بر مردمی که این جنایات وحشیانه را علیه آنها مرتکب شده است؟! پاسخش منفی بود و گفت بله میپذیرم. هر حزب و گروه سیاسی که از اندک شعوری برخوردار باشد میداند که این رسم حکومتداری نیست؛ و پرسید.
اکنون این سؤال مطرح است که چرا داعشیها به این نکته بدیهی توجهی ندارند؟! پاسخ این بود که داعش یک جریان اجارهای است، چیزی شبیه «بلکواتر BLACK WATER» در آمریکا. آنها از خود ارادهای ندارند، مامورند و مزدور و البته از بیشعوری آنها نیز بهرهگیری میشود.
۲- گفتوگویمان که به اینجا رسید، خبرنگار آمریکایی گفت؛ از آنجا که هر دو اهل رسانهایم و کار مشابه و مشترکی داریم، میخواهم نکتهای را برایت بگویم، ولی باید قول بدهی که هرگز آن را از قول من فاش نکنی! پرسیدم بدون اشاره به نام شما و روزنامهتان چی؟ گفت در آن صورت مانعی نیست، ولی اگر از من و روزنامهام نام ببرید حتماً تکذیب میکنم! ضبطصوت خبرنگاری را خاموش کرد و پرسید شما ضبط نمیکنید؟ ضبط را خاموش کردم. خبرنگار آمریکایی گفت؛ پدیده داعش برای جمهوری اسلامی ایران و مخصوصاً برای اعتقادات شما سود فراوانی داشته است! پرسیدم؛ کجای جنایات داعش سودمند بوده است؟ آنها تعداد فراوانی از مردم مسلمان و حتی مسیحی و پیروان سایر ادیان و مذاهب را به قتل رساندهاند! در پاسخ گفت؛ منظور من این بخش از ماجرا نیست.
داعش از یکسو با جنایات هولناکی که مرتکب شد، از خود چهرهای نفرتانگیز در افکار عمومی جهانیان به ثبت رساند و از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران و اعتقادات شما را به عنوان اصلیترین دشمن خود معرفی میکرد و در ادامه گفت؛ تا آنجا که من با افکار عمومی مردم کشورم در آمریکا آشنا هستم و از سایر مردم غرب نیز بیخبر نیستم، داعش با جنایات وحشیانه خود و اعلام جمهوری اسلامی به عنوان اصلیترین دشمن خود، این پرسش را در اذهان جهانیان پدید آورد که مگر ایران و اعتقادات نظام و مردم آن چیست و چه ویژگیهایی دارد که وحشیترین و جنایتکارترین فرقه و گروهی که نظیر آن در جهان دیده نشده است، آن را اصلیترین دشمن خود میداند؟! خبرنگار آمریکایی میگفت؛ داعش از این طریق و بیآنکه خود بخواهد اولاً؛ زمینه فراوانی برای گرایش افکار عمومی مردم در آمریکا و سایر کشورهای غربی، به سوی ایران و اعتقادات آن فراهم آورد و ثانیاً؛ نشان داد که دشمنان شما در مقابله با شما به بنبست رسیدهاند. پرسیدم؛ یعنی شما هم تأیید میکنید که داعش را آمریکا ساخته است؟! گفت؛ شما چنین تصوری دارید؟ گفتم.
به قول خودتان، داعش ما را دشمن اصلی میداند، آمریکا و اسرائیل و عربستان هم انکار نمیکنند که ایران را دشمن اصلی خود میدانند و از سوی دیگر چرا داعش هرگز علیه آمریکا، عربستان، امارات و مخصوصاً اسرائیل اقدامی نمیکند؟! و حتی مجروحان داعش در بیمارستانهای تلآویو و حیفا مداوا میشوند و نتانیاهو با آنها عکس یادگاری گرفته و منتشر میکند! گفت؛ من در این زمینه هیچ نظری ندارم و البته این به معنای آن نیست که با شما موافقم!
۳- اینکه در برخی از تحلیلها و اظهارنظرها درباره انگیزه آشوبگران اخیر گفته میشود که آنها در پی براندازی جمهوری اسلامی بودهاند، بزرگنمایی درباره این جماعت وحشی و کمشمار است! در کجای دنیا، آتشزدن اموال عمومی، بریدن گلوی
مامور انتظامی، حمله به مساجد و حسینیهها، سوزاندن قرآن، کشیدن چادر از سر زنان محجبه، قتل مردم کوچه و بازار، به آتش کشیدن آمبولانسها که تعدادی از آنها حامل بیمار بودهاند، دزدی اموال مردم و غارت فروشگاهها و دهها جنایت شرمآور دیگری از این دست، را میتوان حرکت یک گروه و یا جریان برانداز تلقی کرد؟! عوامل میدانی آشوب، نقشی در حد و اندازه کاریکاتورهای داعش را برعهده داشتهاند و آنگونه که خود اعتراف کردهاند، مزدورانی اجارهای بودهاند. آنها به خوبی میدانستهاند که نه فقط در قد و قواره براندازی نیستند، بلکه کارفرمایان آنها، یعنی سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و اسرائیل و چند کشور اروپایی دیگر نیز خود را در این حد و اندازه ندیده و نمیبینند.
۴- کوتاه سخن، آنکه آشوبهای اخیر اگرچه رخداد تلخی بود و با خسارتهای جانی و مالی همراه بود، ولی امتیازات بزرگی نیز به نفع اسلام و انقلاب درپی داشت. از جمله آن که، اولاً؛ به وضوح نشان داد دشمنان داخلی تا چهاندازه وحشی، بیشخصیت و به دور از همه اصول و مبانی اخلاقی هستند. ثانیاً؛ تا چهاندازه کمشمارند، بهگونهای که به سختی میتوان آنها را یکصدم درصد از جمعیت ۸۵ میلیونی مردم ایران تلقی کرد. ثالثاً؛ بار دیگر وفاداری تودههای مردم به اسلام و انقلاب را در سطحی گسترده به نمایش گذاشت و رابعاً؛ که از بقیه موارد اهمیت بیشتری دارد، افشای دست خالی دشمنان تابلودار بیرونی در آوردگاه مقابله با نظام اسلامی است.
۵- و بالاخره این نکته نیز به «مزاح» گفتنی است و آن، اینکه جمهوری اسلامی ایران اگرچه در همه عرصهها از پیشرفتها و دستاوردهای معجزهگونی برخوردار بوده است، ولی از اپوزیسیون شانس نیاورده است! و برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر که از اپوزیسیونهای قوی برخوردارند، ایران اسلامی اپوزیسیونی وامانده و فکسنی دارد!