عصرایران؛ مازیار آقازاده- سفر 2 روزه "شی جین پنگ" رییس جمهوری چین به عربستان سعودی بازتاب گسترده ای در رسانه ها و محافل سیاسی جهان داشته است.
این سفر در شرایطی انجام شد که دولت عربستان سعودی طی ماه های گذشته آشکارا از اجابت به خواسته واشنگتن مبنی بر افزایش عرضه نفت به بازار جهانی برای کاهش قیمت این محصول راهبردی پس از جنگ اوکراین، اجتناب کرده و در چارچوب سازوکار "اوپک پلاس" و در همکاری با روسیه 2 میلیون بشکه از عرضه کاسته است.
از سوی دیگر رییس جمهوری چین دیروز (جمعه) در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در ریاض به کشورهای عضو این شورا تاکید کرد که دولت پکن برای خرید نفت و گاز کشورهای عضو این شورا به پول ملی خود (یوان) تلاش می کند.
این اقدام می تواند تسلط دلار بر تجارت جهانی را تضعیف کرده و ضربه ای کاری به ایالات متحده آمریکا وارد کند.
نزدیکی چین به عربستان سعودی و دیگر کشورهای نفتی- عربی حوزه خلیج فارس از جمله امارات متحده عربی در صورتی که به تنظیم قراردادهایی بلند مدت برای معامله "یوانی" انرژی بین چین و این کشورها بینجامد، می تواند خطری بالفعل و به غایت جدی برای منافع اقتصادی و حتی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا تلقی شود.
از همین رو طی ماه های گذشته بسیاری از سیاستمداران ارشد از دو حزب اصلی دموکرات و جمهوریخواه آمریکایی از نزدیکی دولت سعودی به چین و روسیه ابراز نگرانی کرده و خواستار تنبیه دولت سعودی شده اند.
رییس جمهوری چین در کنار ولیعهد سعودی در ریاض/ رویترز
ناگفته واضح است که ایالات متحده آمریکا ابزارهای متنوع و پرشماری برای تنبیه نزدیک ترین متحد عربی خود در منطقه یعنی عربستان سعودی و احتمالا دیگر کشورهای عربی تابع ریاض دارد.
از فروش اقلام های نظامی عمده گرفته تا تامین امنیت این کشورها و صدها میلیارد دلار ذخائر دلاری عربستان سعودی در ایالات متحده آمریکا از جمله مواردی هستند که دولتمردان واشنگتن می توانند با استفاده از آنها فشار بی سابقه ای را به دولتمردان سعودی وارد کنند.
با وجود انتقادهای داخلی فزاینده از دولت جو بایدن از سوی اعضای کنگره و سیاستمداران و برخی تحلیلگران سیاسی آمریکا در زمینه تنبیه دولت سعودی بابت نزدیک شدن به چین و روسیه، اما دولت بایدن تاکنون سیاست صبر و انتظار را درپیش گرفته است.
اما به نظر می رسد سفر رییس جمهوری چین به عربستان سعودی و اعلام صریح مبادلات یوانی انرژی بین چین و عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی نفت خیز منطقه، می تواند همان خط قرمزی باشد که عبور از آن از سوی دولتمردان سعودی، می تواند حتی به قیمت تاج و تخت آنها تمام شود.
ناگفته پیداست که دولت عربستان سعودی یک "امنیت درونزا" و متکی به خود ندارد و در زمینه مسایل امنیتی و نظامی خود به طور کامل به ایالات متحده آمریکا وابسته است.
اگر آمریکا تصمیم به قطع همکاری امنیتی و نظامی خود با عربستان سعودی بگیرد، این مساله می تواند دولت ریاض را در شرایطی که درگیر باتلاق 8 ساله جنگ یمن است، به شدت آسیب پذیر کرده و شکست بسیار فاجعه باری برای سران سعودی در جنگ یمن رقم بزند.
ایران
سفر رییس جمهوری چین به ریاض و امضای رییس جمهوری چین پای بیانیه ای که در آن به صراحت از سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی ایران انتقاد شده است، می تواند فرستادن پیامی ناخوشایند از سوی موتلف سنتی تهران (پکن) باشد.
ایران در سخت ترین روزهای "فشار حداکثری" ترامپ که صادرات نفت به چند ده هزار بشکه کاهش یافته بود (سال 1399) توانست با آب باریکه خرید چند ده هزار بشکه ای نفت از سوی چین (برآوردها حاکی است چینی ها در سخت ترین شرایط با خرید دستکم 180 هزار بشکه نفت در روز از ایران نگذاشتند سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران از سوی دولت ترامپ به مقصود غایی خود برسد.)، اقتصاد خود را سرپا نگه دارد.
رابطه ایران و چین در طی 3 دهه گذشته همواره نزدیک و رو به رشد بوده است. چین بزرگ ترین شریک اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و یکی از کشورهای عضو دایم شورای امنیت است که در کنار روسیه طی ماه های گذشته از مواضع ایران در برابر کشورهای غربی در مجامعی چون شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و سازمان ملل و شورای امنیت، حمایت کرده است.
از همین رو با وجودی که میزان وابستگی و اتکای جمهوری اسلامی ایران به چین به هیچ عنوان قابل مقایسه با عمق وابستگی و اتکای دولت ریاض به واشنگتن نیست، اما ناگفته پیداست هم اکنون حجم بزرگی از صادرات غیررسمی نفت ایران به مقصد بنادر چین روانه است و چینی ها طبق تخمین ها هم اکنون بیش از دو سوم از حجم نفت صادراتی ایران را می خرند.
عکس: رویترز
البته به نظر نمی رسد که دولتمردان پکن بخواهند در سیاست خرید نفت ایران تجدید نظر صورت دهند و شواهد حاکی است چینی ها خواهان حفظ توازن در روابط خود با ایران و عربستان هستند و بر این اساس خواهان تقویت و یا تضعیف هیچ یک از این دو کشور به نفع دیگری نیستند.
با این حال امضای رییس جمهوری چین پای بیانیه ای که ادبیات آن برای ایران گزنده است، اقدامی است که می تواند زنگ هشدار را در تهران به صدا درآورد.
هنوز معلوم نیست که واکنش تهران به این اقدام عالی ترین مقام سیاسی چین چه خواهد بود: شاید یک گلایه پشت پرده از سفیر چین در تهران یا عدم واکنش در مقطع کنونی و ارسال یک سیگنال مشابه در آینده ای میان مدت و یا نزدیک تا به مقامات چینی بفهماند که اگر بخواهند با ادبیات و مواضع کشورهای غربی مدعی ایران همراهی نشان دهند، امنیت عرضه نفت آنها در این منطقه از جهان از زیر دست ایران رد می شود و چین آسیب پذیرترین کشور دنیا از این منظر است.
به هر روی به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا با وجود دشمنی بیش از 43 ساله، هر دو از جنبه هایی با نزدیکی عربستان سعودی و چین و تعمیق روابط این دو کشور نگران و هر دو کشور از زاویه منافع خاص خودشان، از این مساله احساس خطر کنند.
و نکته پایانی اینکه در این مقطع، تهران باید ابتدا منتظر دریافت پاسخی از سوی دولت پکن بابت امضای بیانیه ای باشد که ادبیات آن در روابط چین و ایران کم سابقه و برای تهران گزنده است. مقامات تهران باید به دنبال یافتن پاسخی صریح در این باره از پکن باشند تا بتوانند برای گام ها و سیاست های آتی خود در قبال پکن، برنامه ریزی کنند.
لازم به یادآوری است که چینی ها نزدیک به 2 سال پیش تفاهم نامه همکاری راهبردی 25 ساله با ایران امضا کرده اند و اخیرا ایران را به عضویت کامل و قطعی سازمان همکاری شانگهای پذیرفته اند.
این دو تحول نشانه این است که دولتمردان پکن نگاهی راهبردی و بلندمدت به همکاری های خود با ایران داشته و تهران را دستکم در حد یک موتلف و همکار در عرصه مسایل بین المللی می دانند.