سید مهدی حسینی دورود*
ساعاتی پیش از آغاز سال نو مسیحی و ساعاتی پس از درگذشت پاپ بندیکت شانزدهم که پیشتر از این مقام کناره گرفته بود و به بهانۀ اشاراتی که در همین تارنما به تفاوت روزهای کریسمس مسیحیان ایران با مسیحیان سرزمینهای غربی شده بود نویسنده چکیدهای از پژوهشی در اینباره را که در حوصلۀ یک نوشتۀ رسانهای باشد و از منظر نگاه تحقیقی و مقایسه میان خودشان -و نه با باورهای اسلامی یا دیگر ادیان- در اختیار عصر ایران قرار داده است:
از مجموع جمعیتِ یکصد و بیست هزار هموطن مسیحی، صد هزار نفر به ارامنه [جامعۀ ارامنه] و بیست هزار نفر به هموطنان آشوری [جامعۀ آشوری] اختصاص دارد. بنابراین از مجموع هفت میلیون ارمنی جهان، صد هزار نفر از آنان در ایران زندگی میکنند که حدود 93 درصدشان پیرو مذهب کلیسای مرسلی ارمنی، حدود 3 درصد پیرو پروتستان و حدود 3 درصد پیرو کاتولیک هستند.
بر این اساس موضوع این نوشته بهطور عمده "کلیسای رسولی ارامنه" است و هم وطنان خودمان، نه شناخت مذاهب کاتولیک و پروتستان، همچنین معرفی هموطنان آشوری که مجالی وسیعتری میطلبد که امیدوارم در آینده به این امر اهتمام ورزیم.
بنیاد مسیحیت در میان ارمنیان
طبق روایات ارمنی (تادئوس و بارتوقمئیوس) دو تن از حواریون حضرت مسیح، نخستین مُبلّغان مسیحیت در ارمنستان و نخستین پایهگذاران کلیسای ارمنی در سال 33 میلادی در إردسا و اورفا (بین النهرین) بودهاند و از این رو کلیسای ارمنستان را کلیسای حواری رسولی (مرسلی) ارمنستان نیز نامیدهاند.
ارمنیان به خاطر حیات سه هزار سالۀ خود از پایدارترین اقوام هند و اروپایی به شمار میآیند. اولین قومی هستند که در جهان، مسیحیت را در سال 301 میلادی به کوشش گریگور روشنگر لوساوریچ، نخستین رهبر دینی ارمنیان و در زمان پادشاهی تیرداد سوم در سرزمین ارمنستان رسمیت دادهاند..
کلیساهای جهان
بهطور کلی مسیحیان جهان از حیث زبان و فرهنگ در سه حوزه قرار میگیرند:
1. غرب لاتین با مرکز اصلی رم یا کلیسای کاتولیک و کلیسای پروتستان که بعدها انشعاب یافت؛
2. شرق یونانی زبان با مرکز اصلی قسطنطنیه (استانبول کنونی) که از سدۀ چهارم و پنجم به بعد کلیسای ارتدکس شرقی نامیده شد؛
3. شرق سریانی که شاخه جدا شدۀ کلیسای ارتدکس شرقی است؛ با مرکز اصلی اردسا (اورفای کنونی در جنوب شرقی ترکیه). این گروه خود به دو گروه نسطوری یا غیر کالسدونی تقسیم میشود. (کلیسای جداشدۀ شرقی)
هر کدام از این کلیساها از ویژگی و تعریف خاصی برای خود برخوردارند که اجمالاً به آن اشاره میشود:
کلیسای کاتولیک رم
بزرگترین و جهانی ترین کلیسایی که در تمام کشورها و سرزمینها رایج است، با عنوان «کلیسای مقدس کاتولیک» به توصیف خود میپردازد.
ویژگی مهم کلیسای کاتولیک اعتقاد پیروان آن به رهبری و ریاست پاپ بر جامعه مسیحیان و مصونیت او از خطاست و لذا پذیرش مصوبات مجامع کلیسای کاتولیک را بر خود لازم میدانند و بر این باورند که مسیح، پتروس را بر مقام کلیسای مسیحیت رهبر قرار داده و کلیۀ ملکوت آسمان را به وی سپرده و پتروس نیز در زمان اقامت در رم پاپ را جانشین خود و صاحب امتیاز کلیسای جامع قرار داده است.
کلیسای ارتدکس شرقی
با تجزیه رم به بخش شرقی و غربی در اواخر قرن پنجم میلادی، کلیسای رم در مرکز بخش غربی مسیحیت قرار گرفت و این اتفاق، مهمترین جدایی در تاریخ مسیحیت به شمار آمد. به همین خاطر پیدایش این فرقه قبل از آنکه ریشۀ اعتقادی داشته باشد، منشأ جغرافیایی دارد. مهمترین کلیسای بخش شرقی در قسطنطنیه بود. از آنجایی که یکی از مراکز مهم کلیسای شرقی در یونان قرار داشت و زبان رایج در آن هم یونانی بود، کلیسای شرقی را یونانی نام نهاده و ترجمه عهد عتیق را برای کلیسای ارتدکس برگزیدند. در حالی که در غرب بر استفاده از متن لاتین کتاب مقدس اصرار میشد.
کلیسای ارتدکس شرقی بعد از کلیسای کاتولیک رم با حوزهای به مراتب کوچکتر از آن، دومین کلیسای عمده در جهان مسیحیت معاصر است. اکثر قریب به اتفاق جمعیت کشورهای اسلاوی (روسیه، یوگوسلاوی، بلغارستان) و رومانی را پیروان کلیسای ارتدکس شرقی تشکیل میدهند. این کلیسا گروهی متشکل از 15 کلیسای وابسته است که با یکدیگر اشتراک آیینی دارند و به یک شکل عبادت میکنند و از نظر عقیده نیز با هم سازگارند؛ اما هر یک از نظر تمشیت امور مستقل هستند.
این کلیساها برتری سر اسقف کلیسای جهانی قسطنطنیه (استانبول) را قبول دارد و برخلاف پاپ در آیین کاتولیک به هیچ وجه برتری همراه با اختیارات قانونی جهانی را برای خود ادعا نکرده و قایل نیستند.
کلیسای جدا شده شرقی
تعدادی از کلیساهای شرقی به دلایل سیاسی و اعتقادی از کلیسای امپراتوری بیزانس (روم شرقی) جدا شدند. این کلیساها که در آن سوی مرزهای امپراتوری واقع بودند، با قبول راهحلهای مسیحشناسی استقلال خود را حفظ کردند. این کلیساها از استقلال داخلی برخوردارند. هر یک آداب دینی مستقلی دارند و کتب عبادی آنها، عموماً به زبان مخصوص به خودشان است و عبارتاند از:
الف) کلیسای نسطوری ب) کلیسای ارتدکس غیر کالسدونی
غیر کالسدونیها شامل سایر مسیحیان غیر یونانی از جمله قطبیها در مصر، اتیوپیها و ارمنیها میشود.
کلیسای ارمنیان
پیشتر گفته شد که مسیحیت از طریق دو تن از دوازده رسولان یا حواریون حضرت عیسی مسیح علیهالسلام به نامهای تادئوس قدیس و بارتوقیمئوس (بارتملی) قدیس در میان ارمنیان رواج یافته و بر این اساس کلیسای ارامنه، نام مرسلی یا حواری را بر خود گرفته است. هر چند گاهی آن را کلیسای گریگوری یا لوساوریچ نیز میگویند و اگرچه نام گریگور روشنگر لوساوریچ از این کلیسا جدا نبوده اما ارمنیان هویت کلیسای خود را به زمان حضرت عیسی و حواریون ایشان گره میزنند و تادئوس و بارتلمی را مبشران اصلی دین مسیح و بانیان کلیسا در ارمنستان میدانند و نقش گریگور مقدس را در فراگیر کردن و رسمی ساختن مسیحیت در ارمنستان هرگز فراموش نمیکنند.
نام رسمی این کلیسا بر اساس اصول اعتقادی و مبانی تشکیلاتی آن کلیسای ملی، مرسلی و مردمی ارمنی است و به اختصار کلیسای ارمنی نامیده میشود.
وجه تسمیه ملی
بر خلاف کلیساهای کاتولیک و پروتستان، کسی که از پدر و مادر ارمنی به دنیا نیامده باشد و در کلیسای ارمنی غسل تعمید نگرفته باشد، نمیتواند از دیگر برنامه ها و شعائر این کلیسا از قبیل ازدواج، مراسم عشای ربانی، غسل و کفن، غسل میت و... بهرهمند گردد. بنابراین فردی که از پدر و مادر ارمنی نبود و غسل تعمید در این کلیسا بر او انجام نگرفته را نمیتوان تعمید داد.
به همین خاطر کلیسای ارمنی تشکیلاتی برای تبلیغات خارج از حوزه قومی ارمنی ندارد و کلیسای ملی نامیده میشود. زیرا هیچکس از هر دین دیگری نمیتواند ترک دین کرده و از طریق کلیسای ارمنی مسیحی شود.
کلیسای ارمنی و تثلیث
بحث از خداوند در آیین مسیحیت با مسئلۀ تثلیث گره خورده است. در بین فرقههای مختلف کاتولیک، ارتدکس و پروتستان مشترک است. این اصل در نزد رهبران مذهبی و معاصر مسیحی از کلیۀ شعائر دینی مهمتر است و لذا این اقانیم سه گانه مکرراً در آیین عشای ربانی مورد پرستش قرار گرفته و از آنها حاجت خواسته میشود. رابطۀ او با جهان با ظهور پدر، پسر و روح القدس یا تثلیث مقدس تحقق مییابد.خدای پدر را آفریدگار بشر، خدای پسر را منجی بشر و خدای روح را تطهیر کننده بشر می دانند که او را به فرزند خواندگی پذیرفته است. از نظر آنان پدر، پسر و روحالقدس صرفاً موجودات کاملی نبوده و همچون پدیدههای فعل الهی نیستند؛ بلکه اشخاص هستند. هر شخصی (اقنومی) که خودآگاهی کامل و واقعی است، مکاشفه تمامی ذات خداوند است و همۀ ویژگیهای الهی را در خود دارد. پدر ـ که جهان را با کلمه الهی آفریده و ملکوت خود را از ازل ترتیب داده ـ خدای کامل است. پسر، کلمۀ خداوند نیز ـ که از آغاز «نزد خداوند بود و خدا بود» و هنگامی که انسان شد در میان ما ساکن شد ـ خدای کامل است. روحالقدس هم که ـ به واسطۀ او خداوند و آنچه را الهی است میشناسیم در اعماق خداوند تفحص میکنیم، تجدید مییابیم و منور میشویم ـ خدای کامل است. سه شخص / اقنوم یک خدای، یک عشق، ولی هر کدام عشقی کامل در ظهور منحصر به فرد خود هستند.
پسر و روحالقدس از پدر هستند، ولی برادر یا دو پسر نیستند. زیرا پدر والد است، پسر مولود و روحالقدس جوشش (مانند جوشش چشمه) پسر سمت راست پدر مینشیند و روحالقدس سمت راست پسر.
عیسی مسیح و حضرت مریم
از آنجاکه پیروان کلیسای غیر کالسدونی برای مسیح تنها یک ذات قایلاند، اغلب «یک ذات انگار» خوانده میشوند. بر اساس نظریۀ اسقف اعظم سبوه سرکیسیان در مورد مفهوم تکجوهری و دو جوهری بودن نوعی بدفهمی وجود دارد. به گونهای که برخی کلیساهای غربی و یونانی کلیسای ارمنی، قبطی و سریانی را کلیساهای قایل به تک جوهری قلمداد کردهاند. در حالی که ارامنه منوفیزیت نیستند؛ یعنی به یک طبیعت و جوهر واحد در مورد حضرت مسیح قایل نبوده و معتقدند خداوند در حضرت مسیح تجسد یافته و مسیح همزمان هم خدا بوده و هم انسان! در واقع کلیسای ارامنه به دو جوهر جدای از هم معتقد نیست.
به طورر کلی در مورد سرشت حضرت مسیح برداشتهای مختلفی در کلیساهای گوناگون وجود دارد. حضرت مریم نزد ارمنیان و در آموزههای کلیسا از جایگاه والایی برخوردار و از شخصیتهای برجستۀ کتاب مقدس است. به اعتقاد اینان، کسی که از حضرت مریم تولد یافته، انسانی است که به واسطۀ روحالقدس زاده شده و خدا در او تجسد یافته است. بنابراین ایشان را مادر خدا مینامند؛ زیرا او وسیلۀ زادهشدن مسیح و تجسد خدا به واسطۀ روحالقدس بوده است.
روحالقُدُس
یکی از ارکان اصلی تثلیث در مسیحیت روحالقُدُس است و حلقۀ واسطۀ پدر و پسر و عامل رساننده تأییدات پدر به مردم به شمار میآید. مسیحیان، روحالقدس را نه صرفاً وصفی از اوصاف خدا یا نیروی نامتشخص، بلکه کاملاً متشخص، عضو سوم تثلیث و مساوی با پدر و پسر میدانند. وظیفۀ هر مسیحی است که حامل روحالقدس باشد.
کلیسای ارمنی و نجات
چگونگی نجات بشر پرسش مهم همۀ ادیان است. ارمنیان مثل دیگر مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی علیهالسلام به دنیا آمد تا گناهکاران را نجات دهد. آنان بر این باورند که مسیح با قربانی کردن خود گناهان بشر را شسته و با رستاخیز خود به کسانی که به او ایمان داشتند زندگی بخشید و اگر انسانها مستعد پذیرش این فیض نباشند، از آن بیبهره خواهند بود.
مطابق این باور: انسان برای اینکه نجات بیابد باید ایمانی فعال داشته باشد. یعنی با تمامی فکر، قلب و وجود خود، مسیح را بپذیرد و به او عشق بورزد و خود را به او تقدیم کند.
---------------------------------
* دینپژوه