۰۴ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۴ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۷۸۱۷۳
تاریخ انتشار: ۰۲:۳۰ - ۲۲-۱۱-۱۴۰۱
کد ۸۷۸۱۷۳
انتشار: ۰۲:۳۰ - ۲۲-۱۱-۱۴۰۱

زلزله‌زدگان سوری چوب انزوای کشورشان را هم می‌خورند

زلزله‌زدگان سوری چوب انزوای کشورشان را هم می‌خورند
واقعیت و آنچه در صحنه می‌بینیم این است که توجه رسانه‌ای و جهانی به زلزله ترکیه بسیار بیش از سوریه است و یکی از دلایل را می‌توان انزوای دمشق در ۱۰ سال اخیر دانست.

ٰ    عصر ایران؛ سروش بامداد - زلزلۀ  مهیب اخیر که بخش‌های وسیعی را در کشور همسایه - ترکیه - ویران کرده و تا این لحظه جان ۲۰ هزار انسان را گرفته در سوریه هم تا زمان تحریر این نوشته ۳ هزار قربانی برجای گذاشته است. تمرکز رسانه‌های دنیا و توجه نهادهای امدادرسان بین‌المللی و دولت‌ها اما بیشتر متوجه ترکیه است تا سوریه. چه، آن‌قدر که به ترکیه کمک فرستاده شده به جانب سوریه نبوده است. هر چند ابعاد فاجعه از حیث تلفات و خسارت در ترکیه بسیار بیش از سوریه است و آمار قربانیان نیز همین را می‌گوید ولی زلزله مرز غیر طبیعی سایکس - پیکو را به رسمیت نمی‌شناسد و خیال می‌کرده همچنان امپراتوری عثمانی برقرار است و به آن سوتر هم رفته است!

   حتی در ایران هم از بیم آن‌که با نوع کمک‌رسانی به هم‌میهنان زلزله زده در خوی مقایسه شود چندان بر اعزام نیروهای امداد‌رسان به سوریه مانور نمی‌شود و شاید می‌دانند مخاطب با ضرب‌المثل «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است» واکنش نشان می‌دهد. 

   اما آیا حق مطلب تنها با سرزنش غرب ادا خواهد شد و اگر از بام تا شام به آمریکا و اروپا فحش بدهیم که چرا هوای ترکیه را بیش از سوریه دارد دردی از مشکلات و سوری‌های مصیبت‌دیده درمان نخواهد شد.

                                                                          زلزله در سوریه/ ادلب

زلزله‌زدگان سوری چوب انزوای کشورشان را هم می‌خورند

   تمرکز توجه به ترکیه و کم‌توجهی به سوریه در انزوای دومی و روابط گسترده اولی با جهان نیز ریشه دارد. در کشور منزوی نگاه‌های امنیتی مجال فعالیت رسانه‌ای از خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های آنان را می‌ستاند و وقتی در آنجا خبرنگاران و عکاسان فعالیت گسترده ندارند چگونه می‌توان انتظار داشت اخبار آنها به اندازه کشور مرتبط با دنیا پوشش داده شود و مشکلات کندی یا قطع اینترنت را هم باید اضافه کرد.
  
    در کشور منزوی کار دستگاه دیپلماسی این است که هر اتفاقی را توطئه توصیف یا گفته‌های این و آن را تکذیب کند و چشم باز می‌کنند و می‌بینند جز اندکی دوست و همراه ندارند و طبیعی است در موقع حادثه کمتر به یاری بیایند. بله، تاوان گناه حاکمان را که مردمان نباید بپردازند. نباید. اما می‌پردازند.
   
     هر قدر هم دولت سوریه را قربانی دسیسه‌های اسراییل و غرب بدانیم حکومت‌داری آنان هم آش دهان‌سوزی نبوده و برادر بزرگ‌تر چه در دوره اتحاد شوروی و چه روسیه پوتین هوای او را داشتند و حالا خود در باتلاق اوکراین است و جمهوری اسلامی نیز خود هزار جور گرفتاری دارد.

     با نگاه انسانی تفاوتی بین زلزله‌زده ترک و سوری نیست و اصلا خود ترکیه باید به یک چشم نگاه کند چرا که یکی از دلایل دخالت اردوغان در امور سوریه که در مقطعی تا تلاش برای خلع بشار اسد هم پیش رفت احیای خاطرات دوران عثمانی بود که به یک گستره تعلق داشتند. اما واقعیت و آنچه در صحنه می‌بینیم این است که توجه رسانه‌ای و جهانی به ترکیه بسیار بیش از سوریه است و یکی از دلایل می‌تواند انزوای دمشق در ۱۰ سال اخیر باشد.

 

                                                                                           زلزله در سوریه / حما

زلزله‌زدگان سوری چوب انزوای کشورشان را هم می‌خورند

   از زلزله ترکیه و سوریه درس‌های فراوان می‌توان آموخت و یکی هم این است که هر قدر که رابطه داشته باشی در روز واقعه کمتر تنها می‌مانی و انزوا نه تنها از سرمایه گذاری اقتصادی و روابط سیاسی و تجاری و فرهنگی که از میزان تعلق خاطر دیگران هم می‌کاهد.

    نقش ما در حمایت از ترکیه هم چندان پررنگ نیست یا احساس نمی‌شود در حالی که اگر وضعیت اقتصادی‌مان این گونه نبود و اگر برجام احیا شده و این قدر کش نداده بودند و واقعا روابط با همسایگان با ادعاها سازگار بود اکنون باید شاهد فوج فوج کمک انسانی و ارسال اقلام متنوع‌تری به همسایه و هم‌فرهنگ و هم‌کیش می‌بودیم.
  
    انزوا بد دردی است و مردمان سوریه که رنج جنگ و خون‌ریزی را تحمل کرده و حالا با زلزله رو به رو شده‌اند درد انزوا و کم توجهی را هم باید تحمل کنند. ضمن این که بعد از فروپاشی عثمانی قدرت و امکانات به درستی بین اجزای آن توزیع نشد و اگر سرنوشت کشورهای عربی متفاوت است به خاطر نفت است و گرنه چه بسا  آنان هم از همکاری با بریتانیا برای شورش علیه خلافت عثمانی نادم می‌شدند.

     مخالفان برجام که فرصت احیا را در اسفند ۹۹ از دست دادند تا خدای ناکرده به حساب حسن روحانی در ماه‌های پایانی گذاشته نشود و در اسفند ۱۴۰۰ دل به فتح اوکراین و تغییر هندسه جهانی و تشکیل محور جدید در کنار روسیه پوتین و چین بستند و حالا می‌بینند پای تزار چگونه در گِل مانده و پکن چه سان با دشمن منطقه‌ای ایران نرد عشق می‌بازد باید به روزی بیندیشند که تصور آن هم دهشت‌ناک است و در آن روز -که هرگز نیاید و مباد- اگر کشور منزوی باشد مصیبت مضاعف خواهد شد و ذوق کردن به پیوستن به شانگهای دردی را درمان نخواهد کرد.
  
    زلزله ترکیه و سوریه همه درس است. هم درس عرفانی تا نشان دهد حیات آدمی دراین کره خاکی به تکانه ای بند است و هم درس انسانی و اجتماعی اما از حیث بین المللی نیز این آموزه را دارد که هر چه ارتباطات بیشتر باشد یاری‌ها فزون‌تر و هر چه منزوی‌تر رنج مردمان محروم از کمک‌های بین‌المللی هم بیشتر. البته تصاویر همن مطلب را رویترز منتشر کرده که رسانه‌ای غربی است و آنها دارند کار خودشان را انجام می‌دهند و ما هم می کوشیم این حس القا نشود و واقعا چه تفاوت دارد اما  این واقعیت که توجه به زلزله در ترکیه بیشتر از همان در سوریه است قابل انکار نیست و اگرچه به خاطر بزرگا و میزان تخریب و تلفات هم هست اما انزوا را هم نمی توان نادیده انگاشت و آیا  این گزاره آخر را هم سخنگوی دستگاه دیپلماسی تکذیب خواهد کرد؟ 

ارسال به دوستان