عصر ایران؛ سروش بامداد- صدا وسیما در روزهای ریزش مخاطب و رقابت تنگاتنگ با شبکه های دیگر دچار تناقض کمسابقهای هم شده است. از یک طرف اصرار دارند فضای جامعه را شاد و تأثیرناپذیرفته از اتفاقات پس از 25 شهریور نشان دهند و از سوی دیگر نمیخواهند سراغ مجریان و برنامه سازان سابق همچون مهران مدیری و احسان علیخانی و عادل فردوسیپور بروند و طبعا با این وصف از «دورهمی» و «عصر جدید» و «نود» هم خبری نیست و این آخری البته سه سال است که غایب است.
از روز سوم عید هم ماه رمضان شروع میشود و مشخص نیست قرار است از کدام الگو تبعیت کنند. رمضانی که 20 روز اول آن شاد باشد و عزاداری محدود به 19 تا 23 اُم یا از ابتدا تا انتها مانند سال های قبل از سریالهای مناسبتی رمضان. در دهه 60 البته ساعت 10 شب مجری با بینندگان عزیز خداحافظی می کرد تا به مسجد و عبادت برسند.
وقتی روزنامه دولت از کنسرت گروه ماکان بند انتقاد میکند که چرا ترانههای غمگین و نه شاد اجرا کردند یعنی دوست دارند فضا را شاد کنند تا نگاهها را از شبکههای ماهواره ای به داخل برگردانند اما آیا مهران رجبی برای تحقق تمام این رؤیاهای متناقض کفایت میکند؟
امسال در جشنواره فیلم فجر هم از گیر دادن محافل و رسانه های اصولگرا به داستان فیلمها و نوع پوشش بازیگران خبری نبود چون همین که در جشنواره شرکت کرده بودند امتیازی مثبت تلقی میشد و محترمانه و پیشاپیش عذر مسعود خان فراستی را هم خواستند چون قرار بر نقد و مته به خشخاش گذاشتن نبود و هرکه در جشنوارهای با این مختصات و مشخصات متفاوت شرکت کرده بود جای تقدیر داشت ولو با دیپلمهایی که بعضا با شتاب و خط کج و معوج نوشته شده بود و بعد البته اصلاح شد. کار به جایی رسید که به کارگردان «سینما متروپل» گفتند تدوین نهایی و جلوههای ویژه را بگذار برای بعد و بیا و آمد و سیمرغها گرفت.
تلویزیون ایدیولوژیک با مقوله شادی مشکل دارد و هر سال این نکته در عید نوروز خود را نشان می داد. با خود عید هم اوایل مشکل داشتند ولی به مرور کم شده بود. سالهایی مدام بهاربهار میکردند و لفظ نوروز را به کار نمیبردند و خدا رحمت کند پدر خواهران خزعلی را که تلاش فراوان داشت تا عید غدیر جانشین نوروز شود و بنده خدا نمیدانست توجه تنها به خاطر تغییر فصل و تقویم و گاهشماری نیست چرا که نوروز اقتصاد هم دارد و تازه عید غدیر هم بیشتر در ایران جشن گرفته میشود و اتفاقا به خاطر غدیر هم میتوان نوروز را پاس داشت و خوشبختانه با علاقه رهبری به عید نوروز چنین جابهجایی هایی عملی نشد و دین در برابر ملیت صف نیاراست.
به جز این دو تناقض ( تبلیغ ایدیولوژی و شادی/ به رسمیت نشناختن عید نوروز و یاد کردن از آن با عنوان سال نو و بهار) در سالی که محرم با نوروز تلاقی کرد هم نمیدانستند کدام وجه را برتری دهند و سریال شب دهم حسن فتحی به دادشان رسید و البته دوره خاتمی بود با دلار زیر هزار تومان و پراید 7 میلیونی - نصف نقد و نصف قسط - و روابط خوب با دنیا و مردم هم عید را برگزار کردند هم یاد امام حسین را فرونکاستند و گرامی داشتند چه هر دو مردمی است و نیاز به بسیج حکومت ندارد. امسال اما به خاطر یک دست شدن قدرت و سلطۀ نواصول گرایان دو فقره اول هست و تقارن رمضان و نوروز هم در راه است اما علاقه صدا وسیما به تولید برنامه های شاد از لج من وتو و ایران اینترنشنال و هنرمندان معترض هم هست و باید دید آیا انجام همه اینها از عهده مهران رجبی برمیآید یا باید سراغ مهرانهای دیگر از قبیل مهران مدیری و مهران غفوریان و شاید مهرانه مهین ترابی هم بروند!
درست است که مهران رجبی در 116 فیلم سینمایی، 74 سریال تلویزیونی و 7 سریال نمایش خانگی بازی کرده و در 13 برنامه تلویزیونی حضور و اجرای دو برنامه را بر عهده داشته اما این اتفاقات طی 26 سال رخ داده نه در یک بازه زمانی محدود.
وقتی روزنامه دولتی که پدر همسر رییس آن اجازه برگزاری کنسرت در مشهد را نمیداد و شاید هنوز هم نمیدهد به دنبال کنسرت آن هم از نوع شاد باشد یعنی دنیا وارونه شده و بعید نیست شب خیز سراغ رقص و آواز نرود و داخلی ها بروند اما با تقارن رمضان چه کنند؟
قضیه اما راه حل دارد: اول این که خودشان را به آن راه نزنند و خیال نکنند هیچ اتفاقی نیفتاده در این چهار ماه 1401. دوم این که صدا وسیمای جمهوری اسلامی را به تلویزیون ارگان جبهه پایداری تنزل ندهند و تصور نکنند تنوع یعنی متنوع کردن مجریان «پاورقی» تا به همه سفارش شده های آقای وحید جلیلی برنامه برسد. سوم این که مهران ها را متنوع کنند. وقتی کانال روزنامه دولت برای تحقیر نشست واشنگتن سخنان عبدالکریم سروش را نقل میکند و تنها آن قسمت را نمیآورد که گفته از سه سید جلوتر نرویم کسی بر پیمان جبلی خرده نخواهد گرفت که به مهران رجبی بسنده نکند و در را به روی مهران های دیگر بگشاید هر چند کار دشواری پیش رو دارند و اگر ماجرای مهسا هم پیش نیامده بود مدیری چگونه می خواست به دولت طعنه بزند چون مجوز طعنه و تنه به مدیران اجرایی برای آن دولت بود.
خلاصه این که تولید برنامه ای که هم انقلابی و ایدولوژیک باشد، هم مناسب عید و هم رمضان، هم آن قدر شاد که از شب خیز و خوانندگان او پیشی بگیرد و هم نه آن قدر شاد که صدای اصولگرایان درآید، کاری کارستان است و شاید باید دید نظر شهردار تهران چیست. چون عادت کردهایم فهم سیاسی خود را با نوع برداشت ایشان که از محل عوارض ما برای آسفالت و بهبود ترافیک و کاهش آلودگی هوا و افزایش سرانه فضای سبز و اقلام دیگری از این دست تابلوهای تبلیغاتی نصب می کند تنظیم و به روز کنیم!