ظهور برخی پلتفرمهای مربوط به شبکههای اجتماعی از نیمه دهه ۱۳۹۰ و رشد تلفنهای همراه هوشمند، نقش این پلتفرمها در ارتقاء بازار کار ایران مشهود شد. انبوه واحدهای تولیدی خرد و متوسط، کسب و کارهای خانگی، مشاغل خرد خدماتی و واسطهای بر بستر این شبکهها گسترش یافتند.
رشد کسب و کارهای مربوط به فضاهای دیجیتال یا کسب وکارهایی که به مدد پلتفرمها یا برنامههای شبکههای اجتماعی که به بازاریابی و تبلیغ و فروش کسب و کارها و شرکتها کمک میکردند، نقش قابل توجهی در رشد و توسعه فعالیتهای اقتصادی خرد و متوسط و حتی بزرگ در سالهای اخیر داشت. با وقوع حوادث پس از حوادث نیمه دوم امسال و پس از آن، کشانده شدن فضا به اغتشاشات خیابانی، تصمیم بر بسته شدن برخی از پلتفرمها بنابر اضطرار گرفته شد؛ این تصمیم اضطراری وضعیتی را در اقتصاد کشور ایجاد کرد اکنون که تداوم، یا عدم تداوم آن (باتوجه به آثار این تصمیم بر بیکاری و اشتغال) نقش مهمی در احیای کسبوکارها، خواهد داشت.
مهرماه سال ۱۴۰۱ و دریچهای که بسته شد
با ظهور برخی پلتفرمهای مربوط به شبکههای اجتماعی از نیمه دهه ۱۳۹۰ و رشد تلفنهای همراه هوشمند، نقش این پلتفرمها در ارتقاء بازار کار ایران مشهود شد. انبوه واحدهای تولیدی خرد و متوسط، کسب و کارهای خانگی، مشاغل خرد خدماتی و واسطهای بر بستر این شبکهها گسترش یافتند.
بسترهای مجازی مانند تلگرام و اینستاگرام به مرور فضایی برای تبلیغ محصولات و مبادله کالا شدند و سهم قابل توجهی از بازار کار کشور را به خود اختصاص دادند. اما با بسته شدن فضای تلگرام در پاییز ۱۳۹۶ و اینستاگرام در پاییز ۱۴۰۱ رفته رفته نقش پلتفرمها در تبلیغات، فروش و روابط اقتصادی مشاغل جدید شکل گرفته روی بستر دیجیتال کوچک و کوچکتر شد. این کوچک شدنها در وهله اول نگرانیهایی در زمینه بازار کار ایجاد کرد.
پشوتن پورپزشک (کارشناس حوزه بازار کار دیجیتال و فعال اقتصادی این حوزه) با اشاره به سهم بزرگ این پلتفرمها در بازار کار کشور گفت: واقعیت اینجاست که فروشگاههای پلتفرمهای فیلترشده فضای مجازی به شکل مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی و کسب و کار ۹ میلیون ایرانی اثر داشتند و برای مثال فضای اینستاگرام یک میلیون شغل مستقیم را به وجود آورده بود. طبق برآوردهای کارشناسی شده ما، حدود دو میلیون کسبوکار در اینستاگرام برای خودشان فروشگاه ساخته بودند که چیزی در حدود ۶۶۰ هزار عدد آنها تا قبل از پاییز سال ۱۴۰۱ فعال بودند.
وی افزود: هنوز آمار دقیقی از طریق مراجع رسمی منتشر نشده است اما طبق برآوردهای ما بر مبنای دادههای پادروشاپ و تعمیم آن به کل بازار، بیش از ۳۰۰ هزار مورد (نزدیک به نیمی از این شاغلان) در کسبوکارهای یادشده از دست رفتهاند یا در آستانه از بین رفتن هستند.
این کارشناس حوزه بازار کار دیجیتال و فضای مجازی افزود: این کسبوکارها قاعدتا کوچکتر، نوپا و آسیبپذیرتر بودند. در اینستاگرام تعداد زیادی کسبوکار کوچک و خانگی داریم که کار آنها در حوزه مشاغل نوپای خانگی شامل خیاطی، صنایع دستی و… است که در این بحرانهای این چنینی تاب نمیآورند و با همان بحران اولیه نابود میشوند. آنها نمیتوانند چند ماه زیر فشار معیشتی دوام بیاورند. این افراد با سرمایهای حدوداً ۳۰ تا ۴۰ میلیون کار خود را آغاز کردند و ۶۰ درصد از کسبوکارها نیز زنان هستند.
پشوتن پورپزشک تصریح کرد: طبیعتاً کسبوکارهایی که بزرگتر بودند تاب آوریشان در مقابل بحران نیز بیشتر است و توانستهاند کسبوکارشان را حداقل چندماه با چنگ و دندان نگهدارند. برای مثال پلتفرم پادرو با تنها بیش از ۴۰ هزار فروشنده از این بخش در ارتباط بوده است. میتوان گفت با توجه به بررسیهای انجام شده در رابطه با مخاطبین این پلتفرم، بعد از چند ماه بسیار سخت، حدود ۲۵ درصد از آنها کلا از این چرخه خارج شده و از بین رفتهاند.
وی در پاسخ به این سوال که «آیا امکان جابهجایی این کسب و کارها از پلتفرمهای گسترده خارجی به پلتفرمهای داخلی برای ادامه کسب و کارها وجود دارد؟» جواب داد: جابهجایی کسبوکارها به پلتفرمهای بومی و یا هر پلتفرم دیگری به چند عامل بستگی دارد، اولین و مهمترین عامل این است که مشتریها یا مخاطبان پلتفرمها و شبکههای اجتماعی قبلی که صفحات شخصی خود را در صفحات شبکههای اجتماعی دارند، به آن پلتفرم کوچ کنند. واقعیت این است که تعداد این مخاطبها در فضایی مانند اینستاگرام حدود ۴۵ میلیون کاربر بوده است. در صورت کوچ کاربران نهایی، قاعدتا کسبوکارها بهصورت ارگانیک آن پلتفرم را انتخاب میکنند.
این کارشناس اقتصاد دیجیتال با اشاره بهعدم کشش مخاطبان به مهاجرت به پلتفرمهای جدید، تصریح کرد: مسئلهی دیگر به اثرگذاری این فروشگاهها در شکلدهی اکوسیستم باز میگردد؛ کسبوکارها قاعدتا کمترین اثرگذاری را در شکلگیری این اکوسیستم (زیست بوم) دارند. در این میان اثرگذارترین بخش، کاربران یا مشتریان هستند و پس از آن زیرساخت یا شبکه منتخب آنها.
پورپزشک اضافه کرد: اگرچه قابلیت کنترلپذیری کسبوکارها زیاد است و میتوان برای آنها قوانینی (برای کنترل آسیبهای فضای مجازی) وضع و محدودیت ایجاد کرده و یا حتی برای آنها مشوق مالی تعریف کرد، اما به دلیل اثرگذاری پایین فروشندگان در شکلگیری هسته اکوسیستمِ «تجارت در فضای اجتماعی» (Social Commerce)، نه موارد محدودکننده، نه برنامههای تشویقی از نظر من برای انتقال پلتفرمی موثر نخواهند بود و کاربران ما، شبکه مورد علاقه خود را در نهایت انتخاب خواهند کرد.
وی تصریح کرد: دلیل اینکه مخاطبان به سادگی به یک پلتفرم دیگر چه بومی و چه غیر بومی مهاجرت نمیکنند، انتخاب نشدن توسط کاربر نهایی است و این یک فرایند ارگانیک براساس منافع کاربران است و چند عامل مثل اعتماد، شفافیت، حفظ محرمانگی و اعتماد به فضای مجازی، تأثیر زیادی در این چسبندگی انتخاب دارند.
تجربه جهانی یک بازار جدید برای بازار کار
ماجرای گسترش فضای مجازی در افزایش کسب و کارها البته مسئله جدیدی نیست. از آنجا که شبکه اجتماعی و پلتفرم فیسبوک در خارج ایران بیش از شبکههای اجتماعی مورد علاقه ایرانیان (تلگرام و اینستاگرام) بستر ارتباطی جامعه محسوب میشود، از سالهای دور این شبکه اجتماعی بخشی از جامعه هدف خود برای بهبود و گسترش یافتن تجارت و کسب و کارها اختصاص داد.
در همان سالهای ابتدایی دهه ۲۰۱۰ میلادی با گسترش تلفن همراه هوشمند، رفته رفته فیس بوک امکاناتی را برای حسابهای کاربری با کاربرد تجاری و اقتصادی به صورت پرداخت درون شبکهای ایجاد کرد که از طریق آن امکانات وسیعی برای تبلیغ کالا یا برندسازی درون این شبکه ایجاد میشد.
این امکانات بیش از هرچیز به نفع کارگاههای بسیار کوچک و مشاغل خانگی و تولیدات جدید و نوپا بود که از امکانات تبلیغات گسترده خیابانی، تلویزیونی و میدانی سایر شرکتهای بزرگ محروم بودند. حسابهای مخصوص کاربران اقتصادی و تبلیغاتی فیس بوک که با عنوان «Meta Business Account» عرصه میشود، در مقابل مبلغ ۵۰۰ دلار بهطور متوسط امکان استفاده دارد. برحسب میزان همرسانی صورت گرفته توسط خود فیس بوک، مبالغ اضافهتر میتواند بین ۱۰۰ دلار تا ۱۰۰۰ دلار در ماه متفاوت باشد. این شبکه اجتماعی امکان نظارت بر همه صفحات، حسابها و داراییهای تجاری صاحب کسب و کار را فراهم کرده و فرد میتوانست چند حساب تبلیغاتی ایجاد و مدیریت کند. همچنین این امکان برای وی فراهم بود که با بررسی اطلاعات آماری بازدید و کلیکها بهطور دقیق، سیاستهای تبلیغاتی خود را با مشورت فیس بوک تغییر دهد.
در جهان هم اکنون میلیونها کسب و کار به این شکل تنها از طریق همین پلتفرم به فعالیت مشغول هستند، اما در ایران بهدلیل محبوبیت بیشتر فضای اینستاگرام و کاربری آسان و مبتنی بر تصویرش، صدهاهزار صفحه از کسب و کارهای مختلف بدون پرداخت هزینه تبلیغاتی، محصولات و خدمات خود را عرضه میکردند. اهمیت پلفترمها در بازار کار به حدی جدی است که در سال گذشته میلادی سازمان جهانی کار در اسناد توصیهای و مشورتی خود بر ضرورت استفاده از این فضا برای بهبود وضعیت بازار کار جهانی تاکید کرده بود.
کلیه صفحات مربوط به خدمات تعمیرات، ساخت و تولید کارگاهی، ابزار و وسایل دستساز، تولیدات محصولات هنری، خدمات آموزشی و بهداشتی و به ویژه مشاغل خانگی و رستورانی از این محل تکثیر و با هزینه تبلیغاتی ناچیز گسترش پیدا کردند؛ گسترشی که در دوران تحریمهای اقتصادی، بسیار بر تابآوری و مقاومسازی اقتصاد کشور موثر بود.
مصالح لازم برای احیای واحدها از طریق بازگشایی پلتفرمها
از آنجا که طرح موسوم به صیانت از فضای مجازی به استناد سخنان نمایندگان مجلس و عیسی زارعپور (وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت سیزدهم) ناظر بر قطع ارتباط کشور با فضای جهانی اینترنت نیست، این گمانه زنیها برای بازگشایی پلتفرمهای بستر فعالیت اقتصادی فراهمتر شد.
هرچند وزرای مختلف تاکنون درباره امکان احیای پلتفرمهای مسدود شده در شرایط خاص سخن گفتند، اما در واقع آنچه بیش از همه مورد توجه فعالان اقتصادی و سیاسی است، اخباری است که ناظر بر احتمال رفع مسدودیت پلتفرمها بود. برای مثال عیسی زارعپور وزیر ارتباطات در پاییز امسال چند بار سخن از این گفته بود که اگر شبکههایی مانند واتساپ و اینستاگرام شرایط کار در ایران را بپذیرند، امکان رفع فیلتر آنها وجود دارد.
همچنین احمد وحیدی (وزیر کشور) در دی ماه سال جاری با اشاره به این مطلب که احتمال بازگشایی دسترسی به برخی پلتفرمها وجود دارد، به بحث ضرورت آرامش اجتماعی به منظور بازگشایی فضای شبکههای اجتماعی اشاره کرده و گفته بود: «باید ببینیم برخی کسانی که میخواهند در این فضا فعال باشند، حاضر هستند از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران تمکین کنند یا همچنان قصد دارند به حمایت خود از اغتشاشات ادامه دهند. اگر بخواهند با استفاده از ناامنی و هدایت اغتشاشات (با ابزار پلتفرمها) به رویه خود ادامه دهند، مطمئناً مسئولان ذیربط تصمیمگیری خواهند کرد و طبیعتاً رویه قبلی خود را خواهیم داشت.»
این مسئله در شرایطی مطرح شد که آرام آرام حوادث آغاز شده از انتهای شهریورماه سال جاری جمع شده و دیگر به ندرت شاهد التهاباتی در این عرصه بودیم.
تاخیر در بازگشایی پلتفرمها به زیان بازار کار و کسب است
در این میان برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز دیدگاه مشابه و حتی موافقتری نسبت به بازگشایی مسیر پلتفرمها باتوجه به بستر شبکههای اجتماعی جایگزین ضعیف موجود داشتند. معین الدین سعیدی (نماینده مردم چابهار و عضو کمیسیون محیط زیست) با اشاره به اهمیت پلتفرمهای شبکه اجتماعی در بستر اینترنت برای بهبود وضعیت رونق کسبوکارهای خرد و نقش آن در اشتغال گفت: یکی از تذکرات جدی و مکرر ما در مجلس در رابطه با اهمیت بازگشایی فضای پلتفرمهای مجازی بوده است. ما برمبنای اصل نهم قانون اساسی میگوییم که «هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال کشور آزادیهای مشروع کشور را سلب کند.»
وی ادامه داد: در بحث امکانات اقتصادی بهوجود آمده از قبل پلتفرمها باید بگوییم که جمع کثیری از مردم از این ابزارها استفاده میکردند و اشتغال قابل توجهی به میانجی این ابزارها ایجاد شده است. بسیاری از زنان سرپرست خانوار کشور محصولات خود را از طریق این ابزار تبلیغ و به فروش میرساندند.
سعیدی با اشاره به متناقض بودن و دقیق نبودن آمارهای مطرح شده درباره کسب و کارها و مشاغل ایجاد شده خرد در سطح پلتفرمهای اینترنتی گفت: آنچه مشخص است این بوده که این ابزار در شرایط پیچیده و سخت اقتصادی و معیشتی کشور که در اثر بیماری کرونا، تحریمها، سوء مدیریتها و مشکلات دیگر که به تضعیف اشتغال انجامیده، باید تمام تلاش بر این باشد که سازوکارهای لازم برای احیا و گسترش پلتفرمهای یاد شده در دستور کار قرار گیرد تا مردم از نظر اشتغال و معیشت در لایههای پایین درآمدی دچار مشکل نشوند.
نماینده مردم چابهار تاکید کرد: در یک شرایط خاص اجتماعی و سیاسی، شورای عالی امنیت ملی تصمیمی ناظر بر ضرورتهای امنیتی گرفت و حکم به مسدود شدن برخی پلتفرمها داد. اکنون که شاهد گشایشهایی در زمینه بهبود اوضاع و کنترل ناآرامی هستیم و از سویی شاهد آن هستیم که در همین راستا مقام معظم رهبری دستور عفو احکام بازداشت شدگان زیادی را در حوادث اخیر صادر کردند. این خود دارای این پیام خاص را دارد که شرایط تغییر کرده و اکنون وظیفه دولت است که به بازگشایی مجدد پلتفرمهای محدود شده با درنظر گرفتن شرایط اقدام کند.
این عضو کمیسیون منابع طبیعی و محیط زیست تصریح کرد: اینکه برخی مسئولان در عمل با ترویج دور زدن قانون ابزارهایی غیرقانونی را برای دسترسی به پلتفرمها استفاده کنند، خود پیام بدی دارد. در شرایطی که شبکههای اجتماعی برای خانوادههایی که معیشتشان به آن گروه خورده و از ناحیه آنها به اشتغال رسیده بودند، بسته است، تلاش برای رسیدن یک مسئول به حساب کاربری با تیکآبی بسیار تلخ است.
وی با اشاره به این مطلب که جایگزینی پلتفرمهای مشهور فضای شبکههای اجتماعی به جای دیگر شبکهها بسیار طول میکشد، ادامه داد: در تمام دنیا در بحث فضای مجازی قوانینی وجود دارد. قطعا باید این شرایط در بحث فضای مجازی بهوجود بیاید که هرکس نتواند ادعای بدون دلیل و سند یا کار ناشایستی انجام دهد. این اصل ساماندهی فضای مجازی مطابق با عرف جهانی مسئله پذیرفتهشدهای است. اما اینکه مردم شش ماه یا یکسال معطل آن باشند که بخش زیادی از جامعه به یک پلتفرم دیگر مراجعه کنند، انتظار نابجایی است و حتی یک روز هم برای معطل کردن کسب و کار و اشتغال مردم زیاد است؛ زیرا در این مدت علاوه بر آسیب به اشتغال جامعه شکل گرفته و نوعی احساس تبعیض نیز در جامعه نسبت به طبقات بهرهمندی که به شبکههای اجتماعی و پلتفرمها دسترسی دارند نیز تکثیر شده است.
این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی در پایان تاکید کرد: برخی پیشنهادات عجیب مبنی بر ایجاد سیمکارت ویژه برای گردشگران و افراد خاص مطرح شده که نوعی نگاه نامتناسب باشان مردم ایران است. به این ترتیب به نظر ما تداوم مسدود نگهداشتن پلتفرمها از نظر شرعی، عرفی و قانونی وجاهتی ندارد.
زمینه اشتغال برای زنان با بسته ماندن پلتفرمها محدود شد
بستر اشتغال شاید محوریترین مسئلهای است که بسیاری از آن بهعنوان دلیل اصلی ضرورت بازگشایی فضای پلتفرمهای بزرگ مسدود شده در کشور یاد میکنند. در این رابطه زهرا کریمی (اقتصاددان و کارشناس حوزه اشتغال) با اشاره به اهمیت اقتصادی صفحات شبکههای اجتماعی برای کسبوکارها و تداوم اشتغال بخش قابل ملاحظهای از جامعه، به بسته شدن فضای کسب و کار برای بیش از ۳۰۰ هزارنفر از شاغلان وابسته به پلتفرمهای اینترنتی اشاره کرد و گفت: بسیاری از صفحات افراد در این پلتفرمها که در این بستر فعالیت اقتصادی میکردند، محدود به بخش خدمات و مبادله نبود. تصور کنید بسیاری از زنان سرپرست خانوار حتی با تولید بسیاری از چیزهای ساده مانند کیک، لباس، صنایع دستی و… محصولات خود را در این بسترها عرضه میکردند.
وی با اشاره به زنان جوان و زنان خودسرپرستی که در این فضا برایشان اشتغال ایجاد شده بود، اظهار کرد: بسیاری از اقتصاددانان از جمله بنده بر این باور هستیم که اگر برخی مشاغل مانند دستفروشان شغل ضروری ندارند. اگر فضای خردهفروشی از این جنس بسته باشد، بسیاری از مردم وسایل و مایحتاج خود را از فروشگاههای بزرگتر تهیه میکنند. اگر به این مشاغل نامولد نگوییم، باید بپذیریم که مشاغلی چون دستفروشی و خرده فروشی ارزش افزوده بسیار پایینی دارند.
کریمی با اشاره به اینکه برخی مشاغل خدماتی با ارزش افزوده پایین مانند رانندگی شهری بر بستر پلتفرمهای اینترنتی و دستفروشی بعد از بسته شدن پلتفرمها گسترش یافت، تاکید کرد: مردم تحت فشار اقتصادی چارهای ندارند تا با این مشاغل که ازدیاد آنها چهره شهرها را نیز دچار مشکل میکند، فضای کسب و کار برای خود ایجاد کنند. وقتی ما فرصت فعالیت اقتصادی را ناخواسته از مردم بگیریم، هزینههای اجتماعی آن را در آینده پرداخت خواهیم کرد.
این استاد اقتصاد دانشگاه مازندران تصریح کرد: کسانی که در اینستاگرام فعالیت داشتند، توان مالی پرداخت اجاره بهای یک واحد مغازه در شهرستانها را نیز نداشتند و تعداد آنها نیز زیاد بود. اگر زنانی که در این بستر فعال بودند امکان اشتغال نداشته باشند (به ویژه در بخش زنان سرپرست خانوار) شاهد آن خواهیم بود که آسیبهای اجتماعی نیز به شکل روزافزونی افزوده خواهد شد. زن سرپرست خانواری که از طریق مشاغل شرافتمندانه نتواند زندگی خود و فرزندانش را بگذارند، ممکن است به هر نوع بزه اجتماعی نیز فکر کند.
کریمی در ادامه با اشاره به اینکه «بسیاری از فعالان شبکههای اجتماعی و پلتفرمها تولیدکننده بودند» تاکید کرد: بخش قابل ملاحظهای از تولیدکنندگان خرد به دلیل اینکه شرایط رقابت و حاشیه سودشان پایین بود، از طریق این ابزارها میتوانستند تولید خود را ادامه دهند و هزینههای نهایی خود را کاهش داده و اشتغال جدید مولد بیافرینند. اکنون بسیاری از این تولیدکنندگان خرد و کارگاهی کوچک تولید خود را کاسته و متوقف کردند زیرا حاشیه سودشان باز هم کاهش پیدا کرد و این امر بهطور غیرمستقیم به کاهش میزان اشتغال نیروی کار مولد نیز میانجامد.
وی با رد این ایده که پلتفرمها نقشی در بخش مولد اقتصاد نخواهند داشت، گفت: بیشترین فشار در زمینه اشتغال و کسبوکار به طبقات متوسط و فرودست جامعه در نتیجه بسته شدن این پلتفرمها وارد آمد و از آنجا که این طبقات کمتر از گروههای بهرهمند اجتماعی دارای تریبون و رسانه هستند، صدای نارضایتیشان از تداوم این روند در بستر فضای مجازی کمتر شنیده میشود. خانوادههای پردرآمد هم دسترسی بیشتری به پلتفرمها به شکل غیر رسمی دارند و هم آسیب اقتصادی کمتری را به دلیل وجود جایگزینهای بیشتر دارند.
این کارشناس اقتصادی حوزه اشتغال تصریح کرد: اگر مسئولان و دولتمردان هزینههای بسته ماندن فضای پلتفرمها را بسنجند، متوجه خواهند شد که تداوم این وضعیت در نهایت به نفع اقتصاد ملی و رشد اقتصادی نیز نخواهد بود. ارزش افزوده ایجاد شده ناشی از این گونه اشتغالها بر ارزش افزوده سایر بخشهای مولد نیز موثر بوده است. این نکتهای است که هم مورد تایید اقتصاددانان مدافع بازار آزاد تایید میکنند و هم اقتصاددانان مدافع تئوریهای دولت رفاه و نهادگرا بر آن تاکید داشته و از آن به عنوان مسئلهای مهم یاد میکنند.