۰۳ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۸۴۹۳۹
تاریخ انتشار: ۱۸:۱۸ - ۱۳-۰۱-۱۴۰۲
کد ۸۸۴۹۳۹
انتشار: ۱۸:۱۸ - ۱۳-۰۱-۱۴۰۲
کوثری: امام به حاج احمد توصیه کرد رئیس جمهوری (بنی صدر) تضعیف نشود/ نبوغ متوسلیان: تشکیل یک تیپ با ۱۰ گردان

گفت‌و گو با هم‌رزمان در باره مقاومت، اسارت و شهادت حاج احمد متوسلیان

گفت‌و گو با هم‌رزمان در باره مقاومت، اسارت و شهادت حاج احمد متوسلیان
بین همه رزمندگان پیچید که حاج احمد خودش اسلحه بدست شده است لذا بچه‌ها گفتند وقتی ایشان که فرمانده تیپ است آمده ما نباید یک لحظه هم خاکریز را ترک کنیم.

خبر آنلاین نوشت: متوسلیان با یک طراحی بی نظیر ،هوشمندانه و دقیق منطقه دزلی که در اختیار دموکرات‌ها و به عبارتی پایگاه اصلی و مقر فرماندهی آنها بود را توانست کاملا در اختیار بگیرد و تعداد زیادی از آنها را اسیر کند و آن کسانی که می‌خواستند مقاومت کنند را به قتل رساندند.

بیش ازچهاردهه ازمفقود شدن حاج احمد متوسلیان در لبنان گذشته است که روز گذشته فرمانده سپاه پاسداران دردیدار نوروزی با خانواده وی پرده از خبر شهادت وی برداشت.

سردار سلامی شهید متوسلیان را اولین شهید ایرانی در راه فتح قدس برشمرد و افزود: «فتح‌های امروز جبهه مقاومت، محصول راهی است که او برای آزادی قدس شریف و رهایی مردم مظلوم فلسطین از یوغ سلطه و ستم اشغالگران صهیونیست و حامیان آن‌ها باز کرد.»

شهید متوسلیان از ابتدای انقلاب از فرماندهان توانمند بود و توانست در کردستان با غلبه بر دموکرات‌ها و رسیدگی همه جانبه به وضعیت مردم از خود کارنامه درخشانی برجا گذارد ضمن این‌که در زمان جنگ نیز یکی از فرماندهان شیردل و غیور کشور بود. از کارهای بی‌نظیر این شهید بزرگوار می‌توان به تشکیل تیپ محمد رسول‌الله ظرف مدت ۴۳ روز اشاره کرد.

وی فرماندهی بود که در عملیات بیت‌المقدس اسلحه به‌دست گرفت و از پشت خاکریز به‌دشمن تیراندازی کرد. «خبرآنلاین» در گفت‌وگو با اسماعیل کوثری که اکنون نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی است، و از همرزمان شهید متوسلیان بوده، به برخی حماسه آفرینی‌های وی پرداخته است.

به‌عنوان یک هم‌رزم شهید متوسلیان از منش و توانمندی‌های ایشان برایمان بگوئید.

حاج احمد متوسلیان یک مبارز قبل از انقلاب علیه طاغوت بود که یک‌بار هم توسط ساواک دستگیر شد؛ او را خیلی اذیت کردند. بعد دانشجوی دانشگاه علم و صنعت شدند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بلافاصله به‌حضرت امام لبیک گفت و در نهایت برای نقش آفرینی بیشتر وارد سپاه شدند (پادگان ولیعصر که آن موقع فقط سپاهی‌ها در آن بودند).آن‌موقع هنوز جنگی در کار نبود، بلکه بیشتر ضد انقلابیون، توسط دشمن، استکبار جهانی و صهیونیسم فعال شده بودند.

ایشان با توانمندی و مسئولیت پذیری بالا و مدیریتی که داشتند انجام ماموریت در کردستان را پذیرفتند. در کردستان ابتدا در سپاه پاوه و بعد هم مسئولیت فرماندهی سپاه مریوان را داشتند.

آیا شما نیز در کردستان وی را همراهی می کردید؟

من آن زمان حضورا با ایشان نبودم، اما جایی بودم که به‌یاد دارم زمانی تلفنی به ایشان می‌گفتم این تعداد نیرو را آزاد کنید بیایند، و بعد ما یک تعداد برای جایگزین آن‌ها می‌فرستیم، ایشان می‌گفتند اول آن نیروها را بفرستید بیایند چون اینجا دست ما تنگ است، زیرا دشمن و ضدانقلاب تلاش می‌کنند تا بتوانند منطقه کردستان را به‌صورت خودمختاری اداره کنند. ما دیدیم که ایشان نظرش صائب است و درست می‌گویند.

گفت‌و گو با هم‌رزمان در باره مقاومت، اسارت و شهادت حاج احمد متوسلیان

بنی‌صدر رئیس جمهور بود و حاج احمد متوسلیان در رابطه با او مواضعی داشتند، بنی‌صدر از این موضوع ناراحت بود آن را به امام انتقال داد. شما در جریان این موضوع بودید؟

ایشان بعدها یک برخوردی با بنی‌صدر داشت، حتی از طرف حضرت امام، ایشان را خواستند، زمانی که امام دیدند ایشان یک جوان بیست و چند ساله است، خیلی از ایشان خوش‌شان آمد و برای دنبال کردن امور به مریوان برگشتند، ولی در نهایت امام (ره) به ایشان تاکید کردند باعث تضعیف ریاست جمهوری نشود، چون برای اولین‌بار بود که در ایران رئیس‌جمهور انتخاب شده بود، لذا امام نمی‌خواستند طوری شود که به اصالت حاکمیت نظام لطمه‌ای وارد شود.

از تاکتیک‌های جنگی ایشان موردی به خاطر دارید؟

ایشان با یک طراحی بی‌نظیر، هوشمندانه و دقیق، منطقه دزلی را که در اختیار دموکرات‌ها و به عبارتی پایگاه اصلی و مقر فرماندهی آن‌ها بود، کاملا در اختیار گرفت و تعداد زیادی از آن‌ها را اسیر کرد، مقاومت کنندگان هم به قتل رسیدند.

ارتش قبلا اقدام کرده بود اما موفق نشده بود. در نهایت حاج احمد نه‌تنها در بُعد نظامی بلکه در بُعد مدیریتی هم فرماندار مریوان بود، و به امور معیشتی و فرهنگی مردم رسیدگی می‌کرد.

در اوج درگیری‌ها به‌گونه‌ای عمل کرد که مردم مریوان واقعا خاطرخواه ایشان بودند؛ زیرا ایشان هم از یک‌طرف برای مردم دلسوزی می‌کرد و از طرفی دیگر محکم و مقتدر علیه دشمن عملیات انجام می‌داد.

در سال ۶۰ عملیاتی را در آن منطقه علیه ضد انقلاب و ارتش عراق انجام داد به‌نام عملیات محمد رسول‌الله که باید بگویم بخش یا شهر تویله و منطقه وسیعی از آنجا را آزاد کردند. عملیاتی که با شهید همت توامان با هم انجام دادند؛ فرماندهی منطقه هم با شهید بزرگوار محمد بروجردی بود، اینجا بود که ایشان توانستند به اتفاق عزیزان ارتش، در نهایت منطقه را آزاد کنند.

این پیروزی اثرات روحی، روانی زیادی هم برای ارتش، هم برای نیروهای سپاه، بسیجی‌ها و کردها داشت و باعث شد فرمانده کل سپاه شناخت دقیقی نسبت به این عزیزان پیدا کند. بلافاصله آقا محسن رضایی که فرمانده کل سپاه شده بود، به سراغ آقای بروجردی آمد و آنان را برای تشکیل تیپ پایتخت یعنی تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله انتخاب کرد.

آن‌زمان به هر سه این‌ها (شهید بروجردی، شهید همت و شهید متوسلیان) تشویقی داده و به زیارت خانه خدا رفتند. اتفاقا شهید بزرگوار محمود شهبازی که فرمانده سپاه همدان بود، با آنان همراه شد، لذا در نهایت زمانی که از حج برگشتند، هر سه آن‌ها فراخوان شدند و به فرماندهی حاج احمد متوسلیان، تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله را تشکیل دادند.

گفت‌و گو با هم‌رزمان در باره مقاومت، اسارت و شهادت حاج احمد متوسلیان

خاطرتان هست در چه تاریخی ایشان مامور تشکیل تیپ شدند؟

دقیقا روز ۱۷ بهمن سال ۶۰ به ایشان تشکیل تیپ محمد رسول‌الله ابلاغ شد و ایشان در عرض ۴۳ روز تیپ را با ۱۰ گردان تشکیل دادند و وارد عملیات فتح‌المبین شدند و یکجا ۹۶ قبضه توپ صحرایی را به اتفاق عزیزان ارتش در غرب جاده اندیمشک به اهواز از ارتش عراق به غنیمت گرفتند که آن زمان یک قبضه آن را هم به ما نمی‌فروختند و این زبانزد خاص و عام شد که حاج احمد توانست چنین کاری را انجام دهد و در نهایت شمال خوزستان در عملیات فتح‌المبین (که بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع است) آزاد شد که حاج احمد، عزیزان ارتش و یگان‌های سپاه نقش عمده‌ای در این آزادسازی داشتند؛ در این عملیات نقش حاج احمد خیلی برجسته بود ضمن این‌که تشکیل تیپ محمد رسول‌الله در این مدت کوتاه در دنیا بی‌نظیر بود.

آیا در زمان ایشان عملیاتی انجام شد که ایران به مرزهای بین المللی برسد؟

بله. قرارگاهی که بالا سر ایشان تشکیل شده بود قرارگاه نصر بود که شهید بزرگوار حسن باقری و آقای حسن سعدی از ارتش با هم بودند و در نهایت در کوتاه‌ترین زمان و با فاصله یک ماهه ایشان عملیات بیت المقدس را انجام دادند و آنچنان با موفقیت وارد این عملیات شدند که باعث تعجب نظامیان دنیا شد که چطور در کوتاه‌ترین زمان آمد و قبول مسئولیت کرد، این ماموریت عبور از رودخانه کارون بود که بعضی از گردان‌های تیپ محمد رسول‌الله ۱۴ کیلومتر و بعضی‌ها تا ۲۰ کیلومتر پیاده از رودخانه کارون تا جاده اهواز خرمشهر رفتند و نهایتا کاری کردند که باعث تعجب نظامیان استکبار و مخصوصا ارتش بعث غراق شد و باید بگویم همین حرکت باعث شد که خرمشهر و بیش از ۵ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع از کشور عزیزمان و جاده اهواز به خرمشهر آزاد شود و ما به مرز بین‌الملل برسیم.

حاج احمد اسلحه به دست پشت خاکریز

اینجا بود که دشمن یک ترفندی زد؛ همان روز اول عملیات بیت‌ المقدس من با شهید بزرگواری که فرمانده گردان مالک بود (احمد بابایی) و در اصل ارتشی بود اما بعد از انقلاب ارتش و نیروی هوایی را رها کرد و به سپاه پیوست، ما با هم رفیق بودیم و او به من گفت به من کمک می‌کنی؟

من قبول کردم و به او کمک کردم و تا جاده اهوازخرمشهر رفتیم و چون یگان ما نزدیک‌ترین نقطه به خرمشهر بود لذا ارتش بعث عراق با همه توانش خواست منطقه را بگیرد و ما را عقب بزند و به رودخانه کارون بریزد و اینجا این صحنه را از حاج احمد دیدم که ساعت ۱۰ صبح خودش اسلحه را بدست گرفت و پشت جاده اهواز خرمشهر آمد و خودش در خاکریز مستقر شد و زمانی که خودش مستقر شد بین همه رزمندگان پیچید که حاج احمد خودش اسلحه بدست شده است لذا بچه‌ها گفتند وقتی ایشان که فرمانده تیپ است آمده ما نباید یک لحظه هم خاکریز را ترک کنیم.

این ایستادگی و مقاومت و پایداری باعث شد که همه رزمنده‌ها به لطف خدا محکم پشت جاده بایستند و حتی من خودم این صحنه را دیدم که نفربرهای عراقی روی خاکریز آمدند ولی باز بچه‌ها ایستادند و با انداختن نارنجک آنها را منهدم کردند. از آن طرف به عراقی‌ها داشتند خیلی فشار می‌آوردند که اگر اینجا را نگیرید کار به جای باریک می‌کشد و همین هم شد؛ به لطف خدا در اثر آن حرکتی که حاج احمد انجام داد و حتی روز قبل از آن یک برخوردی با یکی از عزیزان ارتش کرده بود اما فردای صبح آن روز خودش پشت خط آمده بود و قبل از اینکه خودش در خط قرار بگیرد من دیدم که با روحیه عاطفی که داشت بچه‌ها را بغل می‌گرفت و آنها را می‌بوسید و در نهایت خودش پشت خاکریز ایستاد و این‌گونه بود که خرمشهر به لطف خدا آزاد شد

گفت‌و گو با هم‌رزمان در باره مقاومت، اسارت و شهادت حاج احمد متوسلیان

علت ربوده شدن و شهادت این فرمانده در بیرون از مرزهای کشور چه بود؟

بعد از این موفقیت‌ها رژیم اشغالگر و استکبار جهانی علیه ایشان توطئه کردند؛ به جنوب لبنان حمله کردند؛ قبل از آن کشورهای عربی از حاج احمد برای کمک به فلسطین و لبنان کمک خواسته بودند و این یک ترفند بود و مسئولان ما هم قبول کردند که تیپ محمد رسول‌الله و تیپ ۵۸ ذوالفقار از ارتش به کمک لبنان بروند و آن‌ها در سوریه مستقر شدند و آن‌جا بود که حاج احمد همه هم و غمش را گذاشته بود تا با رژیم اشغال‌گر قدس رو در رو شود و با آقای موسوی که کاردار ایران در لبنان بود شروع به جمع‌آوری اطلاعات کرده بودند و زمانی که رفتند تا ببینند ارتش اسرائیل تا کجای بیروت آمده است، نهایتا با توطئه‌ای اسرائیلی‌ها، لب مرز سوریه به لبنان، این‌ها را شناسایی کردند و این چنین شد که از آن روز ما دیگر خبری از این چهار عزیز مخصوصا حاج احمد نداریم.

گزارش: جواد مرشدی

ارسال به دوستان