۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۸۷۸۵۳
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۱ - ۰۸-۰۲-۱۴۰۲
کد ۸۸۷۸۵۳
انتشار: ۱۴:۰۱ - ۰۸-۰۲-۱۴۰۲

کتاب سال «جمله»؛ جلوه تکاپوهای دور از مرکز

کتاب سال «جمله»؛ جلوه تکاپوهای دور از مرکز
نکته متمایز کتاب سال جمله، انعکاس دیدگاه‌های برخی مدیران محلی و همچنین فعالان اقتصادی و تاجرانی است که در شهرستان‌ها و مناطقی دور از پایتخت فعالیت دارند و تلاش کرده این افراد را از حاشیه به متن بیاورد

 عصر ایران- در تعطیلات نوروز و طی نیمه نخست فروردین سپری‌شده ۱۴۰۲ خورشیدی شماری از ویژه‌نامه‌های نوروزی مطبوعات را معرفی کردیم و پیوند آنها را در زیر همین نوشته می آوریم.

 هر چند این مناسبت گذشته اما با خبر شدیم که روزنامه «جمله» هم سال‌نامه پر و پیمانی منتشر کرده منتها چون با تاخیر عرضه شده بود در زمره معرفی‌ها نیامد. امروز و در ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ اما چرا یادداشتی درباره آن را منتشر می‌کنیم؟ به این خاطر که در این وانفسای کاغذ و بحران مطبوعات و رقابت نابرابر با فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و جدال اخبار واقعی با شایعات و خبرهای غیر مستند این تلاش‌ها منعکس شود و مهم‌تر این‌که دیدیم مرکز‌گرا نیست و سراغ مدیران و بازرگانان و فعالان غیر مرکز نشین رفته و از این منظر می توان این سال‌نامه یا ویژه‌نامه را با تمام ویژه‌نامه‌های نوروزی متفاوت دانست.

به همین سبب یادداشت محمد باقر محسنی ساروی در معرفی سال‌نامه جمله را می‌آوریم که مخاطبان ما هم با نام و قلم او آشنایند:

کتاب سال «جمله»؛ جلوه تکاپوهای دور از مرکز

در دورانی که روزنامه‌نگاری به کاری پرمخاطره و پرهزینه تبدیل شده و مدت‌هاست روزنامه‌نگارانِ نامدار و صاحب‌سبک، در کنج عُزلت، روزه سکوت گرفته اند یا تن به غُربت سپرده‌اند، عشق تنها عشق می‌تواند نسلی جدید و تازه‌نفس را وادارَد تا به این راهِ طی شده پای گذارند و تلاش کنند به افزایش آگاهی عمومی مدد برسانند. 
 
در دورانی که روزنامه‌نگاریِ وابسته جولان می‌دهد و رسانه‌هایی که به خط‌های سیاسی و ربط‌های دولتی وصل اند، به ریشِ رسانه‌هایی که تلاش دارند مستقل بمانند، نیش‌خند می‌زنند امید به اعتماد مردم می‌تواند به جمعی جوان که ریشه خود را در هوشیاری، سیراب کرده‌اند جرأت دهد تا به میدان بیایند و با مشکلات مختلفی از گرانی هفتگی و ماهانه کاغذ و دیگر ملزومات حوزه چاپ و نشر تا تورّم فزاینده و افزایش هزینه زندگی بجنگند و در میانه این نبرد، به تولید محتوا هم مشغول باشند تا نورِ حقیقت را به زوایای ذهن افکار عمومی بتابانند. 
 
 
«روزنامه جمله» طی هفت سالی که از عمرش گذشت،  تلاش داشت با همه مشکلات، هوشمندانه بجنگد اما در مسیر تولید محتوا، جانبِ انصاف را رعایت کند و چون برخی رسانه‌ها، نگاهِ تمام‌سیاه یا تمام‌سفید به رویدادهای کشور نداشته باشد و در همین بستر، هم نقد می‌کرد و هم تحسین، هم هشدار می‌داد و هم بشارت و مهم‌تر از همه این‌که آلوده به نگاه و اغراض سیاسی و جناحی نشد. 
 
 
اگر شماره‌های مختلف روزنامه «جمله» را خواه در دولت حسن روحانی خواه در دولت سید ابراهیم رییسی بررسی کنیم، متوجه این نگاه متعادل و متوازن خواهیم شد در شرایطی که از هیچ نوع حمایت ویژه در این دو دولت حظی نبُرد و طَرفی نبست و با هزار و یک مشکل اقتصادی و مالی، دست و پنجه نرم کرد اما پا بر خط‌قرمزهای خود که کار حرفه‌ای بود، نگذاشت.  
 
روزنامه «جمله» موفق شد در فروردین 1402، «کتاب سال جمله» را که در حکم یک ویژه‌نامه نوروزی وزین بود، منتشر کند که با استقبال خوبی همراه شد. در این ویژه‌نامه نوروزی نیز همان راهبرد همیشگی را مدنظر قرار داد و هم از امید و رویا گفت و هم درد و رنجی که طی سال 1401 در حوزه‌های مختلف معیشتی، سیاسی و اجتماعی بر مردم رفت را پوشش داد. 
 
تیم جوان و حرفه‌ای «روزنامه جمله» در همین کتاب سال سراغ طیف گسترده‌ای از فعالان بخش خصوصی رفت و توقعات آنان را از دولتمردان برای سال جدید جویا و در نهایت موفق به چاپ نسخه‌ای نفیس شد که به قول یکی از خوانندگان «بیننده را به یاد دوران رونق کار رسانه و مطبوعات در ایران می‌اندازد».  
 
  
نکته مهم دیگری که در کتاب سال جمله، به چشم می‌آید که شاید در دیگر نمونه‌ها، کمتر دیده شده، مصاحبه و انعکاس دیدگاه‌های برخی مدیران محلی و همچنین فعالان اقتصادی و تاجرانی است که در شهرستان‌ها و مناطقی دور از پایتخت فعالیت دارند و تلاش کرده این افراد را از حاشیه به متن بیاورد ضمن این‌که مدیران، فعالان صنفی و همچنین فعالان اقتصادی ملی را نیز از قلم نینداخته و جای آنان را نیز در کتاب سال خود، گرم نگاه داشته است. 
 
کتاب سال جمله در 240 صفحه با کاغذ گلاسه تمام‌رنگی و به قیمت یکصدهزار تومان روانه روزنامه‌فروشی‌های سراسر کشور شد در حالی‌که در تیتر اصلی روی جلد خود، با عنوانِ «ایرانِ پیروز» هم به ماجرای تلخ مرگ توله یوز ایرانی اشاره کرد و هم از این ترکیب، تلاش کرد به مخاطب بگوید ایران در مواجهه با مشکلات مختلف اقتصادی و اقلیمی، اجتماعی و مدیریتی، مسیر و راهی جز پیروزی ندارد و به این ترتیب از دلِ یأس، امید استخراج و خواننده را به آینده امیدوار کند مانند شعر معروف مولانا که با صدای استاد شجریان، در خاطر همه ما ماندگار شد که «آمده‌ام که سرنهم، عشق تو را به سر برم// ور تو بگویی‌ام که نی، نی شکنم شکر برم»، از دلِ نفی، اثبات برآوَرد.   
 
کتاب سال جمله محصول یک کار جمعی و هوشمندانه در زمانه‌ای است که بسیاری از رسانه‌های باسابقه نیز جرأت و جسارت هزینه اضافه در قالب چاپ سالنامه را نمی‌کنند اما با پشتکار و اعتماد به نفس تیمی از جوانان، موفق شد امسال نیز چون بهار گذشته، ویژه‌نامه نوروزی خود را در برابر چشمان مخاطبان قرار دهد و در یادداشت مدیرمسئول خطاب به خوانندگانش گفت: «ما مکلّف هستیم به تحقق آرزوهای‌مان فکر کنیم و ایمان داشته باشیم تا زمانی‌که به این کار ادامه می‌دهیم، یعنی امید داریم هرچند جنس آرزوهای‌مان هم سیاسی است چون باور داریم سیاست، بنیان و اساس بسیاری از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است».

ارسال به دوستان