۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۹۳۸۴۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۴ - ۲۳-۰۳-۱۴۰۲
کد ۸۹۳۸۴۴
انتشار: ۱۰:۰۴ - ۲۳-۰۳-۱۴۰۲

چرا ازدواج محمدرضا گلزار، ترند شد؟

چرا ازدواج محمدرضا گلزار، ترند شد؟
استادیار دانشگاه درخصوص توجهات اخیر به حواشی پیرامون ازدواج محدرضا گلزار و ترند شدن آن گفت: «اخبار مربوط به سلبریتی‌ها همواره مورد توجه افکار عمومی قرار دارد و موضع‌گیری‌ها، سبک زندگی و اظهارنظرهایشان حساسیت همگان را برمی انگیزد. اهمیت یافتن سلبریتی‌ها را باید در متن و زمینه تغییراتی که در سال‌های اخیر تجربه کرده‌ایم درک کرد.
همزمان با انتشار اخبار ازدواج محمدرضا گلزار، توجه بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی به حواشی پیرامون این سلبریتی و تصمیم او برای تشکیل خانواده جلب شده است. اگرچه سلبریتی‌ها همواره در کانون توجه قشر زیادی از مردم جامعه قرار دارند، اما گاهی امواج رسانه‌ای متعددی سونامی توجه را به سمت یک سلبریتی جلب می‌کند.
 
به گزارش فرارو، با گسترش استفاده از شبکه‌های اجتماعی و حضور پررنگ سلبریتی‌ها در فضای مجازی اخبار حاشیه‌ای و زرد با سرعتی باورنکردنی پربازدید می شوند. برخی کارشناسان حوزه جامعه‌شناسی معتقدند دنبال کردن بیش از حد اخبار سلبریتی‌ها توسط اقشار مختلف جامعه نوعی آسیب اجتماعی محسوب می‌شود.
 
با این وجود، پرسش این است که چرا مردم مدام در حال تعقیب اخبار افراد مشهور و شناخته شده جامعه هستند؟ آیا باید نگران وابستگی بیش از حد افراد جامعه به اخبار سلبریتی‌ها باشیم و اساساً این توجه یک آسیب جدی اجتماعی محسوب می‌شود یا خیر؟
 
سندرم پرستش سلبریتی
 
سمانه کوهستانی، پژوهشگر جامعه شناسی، درخصوص داغ شدن اخبار سلبریتی‌ها، به فرارو گفت: «رمز رسانه برای بقا، جذب توجه است و سلبریتی‌هایی مثل آقای گلزار که به خودی خود پرحاشیه محسوب می‌شوند می‌توانند به عنوان محتوای زرد، مخاطب رسانه‌ها را افزایش دهند. این موضوع به بیان علمی، اقتصاد توجه (Attention Economy) است. پژوهشگران حوزه ارتباطات معتقدند سلبریتی‌ها، خوراک حاضر و آماده‌ای برای رسانه‌ها فراهم می‌کنند. اخبار سلبریتی‌ها معمولا بازدید سایت‌های خبری را بالاتر می‌برند و در نتیجه حتی به درآمدزایی کمک می‌کنند. البته بار عمده‌ای از پخش خبر‌های مرتبط با سلبریتی‌ها بر دوش رسانه‌های غیر رسمی مانند اینستاگرام، توییتر و فیس بوک است.
 
اساسا سنگ‌بنای شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی، جذب مخاطب است و توجه مخاطب، بقای این پلتفرم‌ها را تضمین می‌کند و با سود مالی همراه است. مانور دادن روی اخبار سلبریتی‌ها به بسیاری از کانال‌ها و گروه‌های فعال در شبکه‌های اجتماعی کمک می‌کند بهتر دیده شوند. ترند شدن ماجرای ازدواج آقای گلزار، یک نمونه ملموس از همین روش است. چندروزی است که فضای اکسپلور اینستاگرام سراسر به ازدواج آقای گلزار مرتبط است. ازدواج آقای گلزار حتی به تله کلیک (Clickbait) تبدیل شده یعنی با عکس یا هشتگ گلزار جذب مخاطب، بازدید و لایک و کامنت انجام می‌شود. همه این کار‌ها به این دلیل انجام می‌شود که توجه مخاطب تبدیل به سود مادی شود.»
 
وی درباره ذائقه مخاطبان ایرانی افزود: «ذائقه مخاطبان را می‌توان از بالا رفتن آمار بازدید برخی از ویدئو‌ها به راحتی تشخیص داد. از جمله دلایل توجه مخاطبان به این نوع محتوای به اصطلاح «زرد» می‌توان به چند مورد اشاره کرد. شاید مهمترین دلیل، منطق الگوریتم اینستاگرام است. اینستاگرام حتی بعد از فیلترینگ، همچنان مورد توجه مخاطبان ایرانی است. الگوریتم‌های این شبکه اجتماعی به شکلی طراحی شده‌اند که می‌توانند تشخیص دهند مخاطبان از کدام نوع محتوا بیشتر بازدید می‌کنند و فضای اکسپلور نیز بر همان مبنا پایه‌ریزی می‌شود. این یک ارتباط دو سویه است. پلتفرم اینستاگرام، روی توجه مخاطبان سرمایه‌گذاری می‌کند و مخاطب هم با لایک و کامنت پاسخ محتوا‌های زرد را می‌دهد.»
 
کوهستانی درخصوص این که چرا جامعه تا این حد به سلبریتی‌ها توجه نشان می‌دهد، گفت: «ماجرا بسیار پیچیده است، اما می‌تواند از دو منظر بررسی شود: روانشناختی و جامعه شناختی. روانشناسان بیشتر روی بحث فردی تکیه دارند و معتقدند افرادی با ویژگی‌های مشخص رفتاری و با شخصیت‌های نمایشی، نارسیست و... بیشتر به سلبریتی‌ها و اخبارشان توجه دارند. روانشناسان به طور خاص «سندرم پرستش سلبریتی» را مطرح می‌کنند. درواقع در این نوع نگرش، علت رفتار به فرد محدود می‌شود و ابعاد اجتماعی تا حد زیادی نادیده گرفته می‌شود. روانشناسان معتقدند بسیاری از افراد به علت ناکامی‌های زندگی شخصی، آرزو‌های خود را در سلبریتی‌ها جستجو می‌کنند و سلبریتی‌ها، حکم آرزو‌های تحقق یافته این افراد را دارند. این موضع تا حد زیادی درست است، اما به همین سطح خلاصه نمی‌شود.»
 
وی افزود: «علاقه به افراد مشهور، سابقه تاریخی دارد و صرفا به ایران محدود نمی‌شود. از علاقه مردم به ادبا و حکما در دوران کهن تا علاقه شدیدی که به سلبریتی‌های معاصر وجود دارد، نشان می‌دهد ریشه علاقه به سلبریتی‌ها و مشاهیر همیشه وجود داشته و پدیده جدیدی نیست. گویی جامعه همیشه به دنبال یک شخص کامل و قهرمان می‌گردند. ولی این موضوع زمانی به یک مسئله تبدیل می‌شود که از حدعادی خارج شود. شیفتگی بیش از حد، نوعی گرایش غیرعادی است.
 
برخی نقصان‌ها در فضای جامعه زمینه‌ساز این معضل است. آمار‌های مختلف نشان می‌دهند که اقبال مخاطبان نسبت به برنامه‌های صدا و سیما روند نزولی دارد. وقتی رسانه‌های رسمی، اعتماد و سرمایه اجتماعی خود را از دست می‌دهند یا این سرمایه روند کاهشی پیدا می‌کند، آلترناتیو و جانشین متفاوتی مثل شبکه‌های اجتماعی جایگزین می‌شوند.»
 
این پژوهشگر در خصوص چگونگی تبدیل شدن ماجرای سلبریتی‌ها به یک آسیب اجتماعی گفت: «موضوع سواد رسانه‌ای، هیچگاه جدی گرفته نشده است و در نتیجه مخاطب در چرخه اخبار زرد گرفتار می‌شود. دقیقا همین جا است که سوژه‌هایی مثل سلبریتی‌ها تبدیل به آسیب اجتماعی می‌شوند، چون توجه و وقت مخاطب را هدر می‌دهند و فضای جامعه را به سمت سطحی شدن برده و افراد جامعه را نسبت به مسائل جدی بی توجه می‌کند.
 
در چنین شرایطی کاربران به دیدن و شنیدن اخبرا حاشیه‌ای و زرد عادت می‌کنند؛ بنابراین سوژه شدن سلبریتی‌ها یک موضوع اجتماعی است. برخی مخاطبان علیرغم این که از سلبریتی‌ها خوششان نمی‌آید اخبار آنان را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند. این موضوع اصلا پدیده‌ای طبیعی نیست. پژوهشگری به نام کیمبرلی باند از این فرایند تحت عنوان «Hate follow» یاد می‌کند. همه این موارد نشان می‌دهند که حداقل بخش‌هایی از جامعه ما ترجیح می‌دهند اخبار زرد را دنبال کنند. مخاطب تصور می‌کند در خصوص انتخاب اخبار زرد، خود، عاملیت دارد. در حالی که اینطور نیست. کریس روجک، استاد جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی می‌گوید سلبریتی‌ها «دستگاه‌های حواس پراکنی» هستند.»
 
وی افزود: «به این موضوع توجهی نمی‌شود که چرا مردم به دنبال اخبار سلبریتی‌ها می‌روند و چرا سرمایه اجتماعی تقلیل رفته و بین مردم و رسانه ملی فاصله آشکاری افتاده است. صدا و سیما در تلاش است خود، سلبریتی سازی کند، این در حالی است که تا پیش از اعتراضات اخیر در ایران، بسیاری از چهره‌های سرشناس در رسانه ملی حاضر می‌شدند؛ بنابراین حتی صدا و سیما نیز در مقاطعی برای دیده شدن دست به دامان سلبریتی‌ها می‌شد.»
 
جامعه‌ای که از واقعیت فاصله می‌گیرد به اخبار زرد عادت می‌کند
 
عباس خورشیدنام، استادیار دانشگاه درخصوص توجهات اخیر به حواشی پیرامون محدرضا گلزار به فرارو گفت: «اخبار مربوط به سلبریتی‌ها همواره مورد توجه افکار عمومی قرار دارد و موضع‌گیری‌ها، سبک زندگی و اظهارنظرهایشان حساسیت همگان را برمی انگیزد. اهمیت یافتن سلبریتی‌ها را باید در متن و زمینه تغییراتی که در سال‌های اخیر تجربه کرده‌ایم درک کرد. آنتونی گیدنز ویژگی بارز مدرنیته متاخر را فراگیر شدن بازاندیشی می‌داند. اما فراگیر شدن بازاندیشی پیامد‌های ناخواسته‌ای نیز به دنبال دارد.»
 
وی گفت: «یکی از پدیده‌هایی که بازاندیشی مداوم و فراگیر را در چند دهه اخیر ممکن کرده فضای مجازی است. ژیژک ویژگی مهم فرهنگ پست مدرن را ظهور کالاها، اشیا و پدیده‌هایی می‌داند که از ویژگی‌های زیانبارشان تهی شده‌اند. واقعیت مجازی نیز این روند را تعمیم می‌دهد. واقعیت مجازی از واقعیت جوهرزدایی می‌کند و آن را از هسته سخت و مقاومش تهی می‌کند؛ درست مثل قهوه بدون کافئین که بو و طعم قهوه واقعی را دارد بدون اینکه قهوه واقعی باشد. در فضای مجازی نیز ما واقعیت را تجربه می‌کنیم، بدون اینکه واقعیت را تجربه کرده باشیم. این مجازی شدن در نهایت «واقعیت واقعی» را به یک موجودیت مجازی استحاله می‌کند.»
 
این استاد جامعه شناسی دانشگاه گفت: «یکی از تکیه‌گاه‌های کاربری که در فضای مجازی غوطه ور شده، رصد کردن اتفاقات هیجان انگیز و جذاب است. اگر فضای مجازی قاعده و معیاری برای ترجیح یک پنجره نسبت به پنجره دیگری که باز یا بسته می‌شود نداشته باشد، رصد کردن اتفاقات جذاب و تماشایی و ابراز واکنش هیجانی/خشونت آمیز می‌تواند ضمانتی برای واقعی بودن این فضا باشد. نیازی به توضیح نیست که تجربه تمام کاربران فضای مجازی به آنچه گفته شد قابل تقلیل نیست و هرچه کاربران تعهد بیشتری به رعایت قواعد و اصول عرصه عمومی و حیات مدنی در فضای مجازی داشته باشند کمتر دچار چنین وسوسه‌هایی می‌شوند.»
 
وی افزود: «در چنین شرایطی حواشی زندگی مربوط به سلبریتی‌ها می‌تواند دستمایه مناسبی برای رونق بخشیدن به تجربه زندگی در فضای مجازی باشد. سلبریتی‌ها الگو‌های جذاب جوامع مصرفی هستند. افرادی که محبوبیت و ثروت و رفاه و زیبایی ایده ال را برای لذت بردن از زندگی به دست آورده‌اند و به همین علت می‌توانند موضوع همذات‌پنداری طرفداران خود شوند.
 
پیگیری شایعات و جزئیات مربوط به زندگی خصوصی سلبریتی‌ها یا انتشار عکس‌های جدید از آنها، فعالیت اصلی برخی از مجلات است. در این شایعات و اخبار موثق یا ناموثق هیچ نکته ویژه و خاصی وجود ندارد. اما کارکرد مهم این اخبار و شایعات ایجاد تصور شناختن سلبریتی مورد علاقه و برقرار کردن ارتباطی ویژه با او به واسطه وارد شدن به زندگی و حریم شخصی اوست. همیشه در فرهنگ عامه کنجکاوی‌ای نسبت به سلبریتی‌ها وجود دارد و شایعات فراوانی که همواره در مورد این افراد و زندگی خصوصی‌شان وجود دارد راهی برای پاسخ دادن به کنجکاوی هیستریک طرفداران آن‌هاست.
 
یک سلبریتی فردی ویژه و منحصر به فرد است. اما چه چیزی باعث منحصر به فرد بودن او شده است؟ سلبریتی‌ها لزوما افراد متخصصی نیستند که موفقیت و جایگاه خود را مدیون تلاش و کوشش خود باشند و حتی اگر چنین هم باشد جذابیت آن‌ها محصول تلاش و کوششان نیست. آن‌ها جذاب اند، چون نماینده آرمان‌های یک جامعه مصرفی اند. به همین خاطر راز منحصر به فرد و متمایز بودن آن‌ها را باید در زندگی شخصی شان جستجو کرد.»
 
خورشیدنام در توضیح این که چرا خواندن مصاحبه سوپراستار‌ها برای بسیاری از مخاطبان جذاب است، گفت: «مجلات زردی که صفحات خود را با چنین مصاحبه‌هایی پر می‌کنند با پرسش‌های پیش پاافتاده خواننده را از سبک زندگی و سلیقه و تفکر و ذائقه ستاره محبوبش آگاه می‌کنند؛ سبک و ذائقه و سلیقه و تفکری که طبق انتظار باید خاص باشد، اما در عمل تفاوت چندانی با مردم عادی و معمولی ندارد.
 
بااینحال، آگاهی از جزئیات زندگی یک ستاره، تصویری از هویت و شخصیت «حقیقی» او در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند: ستاره محبوب من که عاشق صدا یا بازی هنرمندانه‌اش هستم، همان کسی است که از فلان غذا خوشش نمی‌آید، همیشه برای خرید لباس به فلان فروشگاه مراجعه می‌کند و بیشتر وقتش را به انجام فلان کار می‌گذراند. در نتیجه هیستری روزمره از طریق زندگی روزمره مهار می‌شود. یکی از برنامه‌های پرتکرار تلویزیون، دعوت از یک بازیگر یا ورزشکار و گپ زدن با اوست.
 
میهمان برنامه هیچ حرف خاصی برای گفتن ندارد. اما فرض می‌شود که شنیدن حرف‌های چنین فردی در مورد خانواده و نوروز و امنیت کشور باید برای مخاطب جذاب باشد. از این رو رجوع به جزئیات زندگی سلبریتی‌ها یک مکانیزم دفاعی برای به چنگ آوردن هسته حقیقی شخصیت آن‌هاست.»
 
وی در توضیح آسیب زایی اخبار زرد برای مخاطبان گفت: «رسانه‌ای شدن اخباری مانند ازدواج محمدرضا گلزار را باید هم یک آسیب اجتماعی بدانیم و هم امر معمولی و طبیعی. این اتفاق یکی از همان رویداد‌های تماشایی است که می‌تواند به مدت چند روز اشتیاق کاربران فضای مجازی به امر واقعی را سیراب کند. گویی خبری منتشر شده که واقعی‌تر از سایر اخبار است. این الگو را مدت‌هاست که تجربه می‌کنیم.
 
هر از چند گاه یک خبر در فضای مجازی وایرال می‌شود، دست به دست می‌چرخد و گفتگو‌های فراوانی با حاشیه‌های فراوان در موردش شکل می‌گیرد و پس از چند روز به فراموشی سپرده می‌شود تا یک خبر یا اتفاق تماشایی دیگر جای آن را بگیرد. اهمیت این اخبار باهم برابر نیست. برخی از این اخبار وایرال شده پیش پاافتاده اند و برخی بسیار مهم و حیاتی. اما به نظر می‌رسد در بسیاری از موارد نوع مواجهه با آن‌ها به همین صورت است و عمدتا پس از چند روز به فراموشی سپرده می‌شوند. چنین روالی می‌تواند رابطه افراد را با محیط پیرامون مخدوش کند و محرک بودن اخبار را به معیار نهایی انتخابش از سوی کاربر تبدیل کند.»
 
وی با اشاره به پوشش حداکثری ماجرای ازدواج گلزار گفت: «خبر این ازدواج چنان فراگیر شد که حتی رسانه‌های مهم نیز به آن واکنش نشان دادند. چنین تغییری هم می‌تواند به دموکراتیک شدن فرهنگ بینجامد و هم توده‌ای شدن آن. نمی‌توان انتظار داشت که محبوبیت سلبریتی‌ها و جذابیت اخبار مربوط به زندگی شخصی‌شان با برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری فرهنگی از بین برود. اما اگر رسانه‌ها و نهاد‌های متولی آموزش برای ارتقای سرمایه فرهنگی مخاطبانشان به درستی عمل کنند، این خرده فرهنگ عامه پسند جرح و تعدیل خواهد شد. فضای مجازی می‌تواند کاربرانش را به سمت کنجکاوی‌های ارزشمندتری سوق دهد.»
برچسب ها: ازدواج ، گلزار
ارسال به دوستان