عصر ایران- چنانکه پیشبینی میشد آقای علیرضا جلیلیان به پاسخ آقای عبدالنبی قیم نیامدن واژۀ خوزستان در تاریخ طبری واکنش نشان داد و خاموش ننشست. شاید برخی مخاطبان خرده بگیرند نیاز به استمرار این بحث نیست و دو نفره شده است اما اولا این دو هر دو از قیبله فرهنگاند. یکی دلبسته تاریخ ایران و دیگری در عین ایراندوستی فرهنگنویس با گرایش و تمرکز بر زبان عربی و مردمان عرب ایران. جدای این که در خلال این بحثها اطلاعات بسیار ذیقیمتی به مخاطبان ارایه میشود و چه بسا علاقهمند شوند این موضوع را خود پیگیری و در بحث مشارکت کنند.
بنا بر این دلیل انتشار پاسخ تازه آقای جلیلیان به آقای قیم جدای اینکه به لحاظ حقوقی در دفاع از خود محقاند حیث است و البته هر چه از طعنههای شخصی فاصله گرفته شود و دو طرف به مفاهیم و موضوعات بپردازند نیکوتر است. متن پاسخ را که بخوانید به احتمال زیاد احساس خواهید کرد از آنچه در این مباحثه رد و بدل شده بر اطلاعات شما افزوده شده و هدف ما نیز همین است وگرنه هیچ دوئلی در کار نیست تا خدای ناکرده یک طرف از میدان به در شود!
**********************
علیرضا جلیلیان*:از آقای عبدالنبیقیم انتظار میرفت که اگر پاسخی به نوشتهی من دارند، به جای تهمتزنی و دشمن تراشی، و بستن راه گفتوگو، برهانی خلاف آنچه من نوشته بودم را نشان دهند.
این توضیح که «آقای علیرضا جلیلیان در پاسخ به من، مطالبی را بیان کردهاند که چون از روی تعصب منکر حقایق شدهاند و برای انکار واقعیتها به افسانه توسل جسته و این همه بینه را نادیده میگیرد، از اینرو به آن ها نمیپردازم» کسی را قانع نمیکند، مگر خود ایشان را. بااین همه، تنها نقد ایشان به نوشتهی من این است که به کتاب تاریخ طبری ارجاع دروغین دادهام. ماجرا چیست؟
آقای عبدالنبیقیم در سال 1398 کتابی منتشر کردهاند به نام «پادشاهی میسان و اهواز یا احواز» که نشر اختران آن را روانهی بازار کرده بود. در کنار توضیح درست و دقیق ایشان دربارهی صورت صحیح نام «اهواز» در منابع تاریخی، درجایی از این کتاب دربارهی پیشینهی نام خوزستان، نوشتهاند:«هیچ نوشتهای یا هیچ کتاب تاریخی یافت نشده که قبل از سال 367 هجری، نام خوزستان در آن آمده باشد. بر خلاف نام اهواز که قدمت آن به پیش از میلاد می رسد، نام خوزستان فقط در اواخر قرن چهارم هجری در کتابها آمده است. حتی محمدبنجریرطبری متوفا به سال 310 هجری مولف یکی از معتبرترین و معروفترین کتب تاریخ عهدباستان و دوره اسلامی، نامی از خوزستان نیاورده است.»
نوشتهی من توضیح داده بود که برخلاف باور ایشان، نام خوزستان در کتاب تاریخ طبری جلد ده، صفحهی 23 آمده است. آقای قیم که تصور کردهاند پیراهن عثمان به دستشان افتاده، نوشتهاند:
«تاریخ طبری اصلا صفحه 23 ندارد و از صفحه 4181 شروع میشود.» و برای بیاعتبار نشان دادن نوشتهی من، گفتهاند:«آقای جلیلیان زحمت این را به خود نداده تا به کتاب طبری مراجعه کند و با چشم خود ببیند که آیا واقعا این جمله در کتاب طبری آمده یا نه» و پیروزمندانه توضیح دادهاند:«سخن این است که قلب حقایق و تحریف، روش ناسیونالیستها و باستانگرایان و در یک سخن نژادپرستان است.»
حقیقتا شگفت آور است. پافشاریِ همچنانِ آقای قیم بر این ادعا که نام خوزستان در کتاب تاریخ طبری نیامده است، هیچ دلیلی نمیتواند داشته باشد مگر این که ایشان «زحمت این را به خود نداده تا به کتاب طبری مراجعه کند و با چشم خود ببیند.» ارجاع من به نسخهی الکترونیکی کتاب تاریخ طبری بوده، که نام خوزستان در جلد دهم، صفحهی 23 آن آمده است. اما برای اینکه ایشان راضی شوند، نشانی همین صفحه را از ترجمهی فارسی کتاب تاریخ طبری میآورم:
جلد پانزدهم، صفحه ی 6642، ذیل عنوان سخن از آغاز کار قرمطیان. ترجمهی ابوالقاسم پاینده، انتشارات اساطیر (1375)
و البته نام خوزستان در جلد دوم، صفحهی 487، ذیل عنوان قصه بنی اسرائیل نیز آمده است. اکنون میتوان به تعبیر خود ایشان «قضاوت را به خوانندگان فهیم و منصف احاله» داد.
اما، از نکتهی آزاردهندهای که نمیتوانم بگذرم این است که چرا جناب آقای قیم برای خطاب قرار دادن هم میهنان عرب، تعبیر «مردم ما» را به کار می برند؟ مگر مردم کردستان و گیلان و اصفهان مردم ایشان نیستند؟ یا مگر مردم عرب، چیزی جدا از دیگر مردمان ایراناند؟ این مرزبندیها چه معنایی دارد؟
همهی کسانی که متعلق به این سرزمین تاریخی میباشند ـ با هر تفاوتی در آیین و زبان و باور ـ ایرانی به شمار میروند. و نژادپرستی از هر سویی که باشد، ناپذیرفتنی است. تنها کسانی می توانند «ضدعرب» باشند که سطری از درویش و قبانی و آدونیس و غاده السمان نخوانده باشند. شوربختانه، در زمانهای به سر میبریم که دفاع از ایران و فرهنگ ایرانی، آدمی را به آسانی، متهم به نژادپرستی و داشتن تفکرات فاشیستی میکند.
هرچند به تعبیر محمدعلی بهمنی:
ملالی نیست، تهمت نیز گاهی آبرو بخش است
خوشاتر که به تقدیس تغزل متهم باشم
--------------------------
*مدرس تاریخ و مطالعات اجتماعی