۰۶ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۲:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۰۰۲۴۸
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۰ - ۰۶-۰۵-۱۴۰۲
کد ۹۰۰۲۴۸
انتشار: ۱۸:۳۰ - ۰۶-۰۵-۱۴۰۲

سوگنامه جوان نينوا

سوگنامه جوان نينوا
و در مقابل هزاران تن از دشمنان رجَز مي خواند كه من پسر ، پدر خويشم و تا جان در تن دارم با شمشيرم از دينم و پدرم دفاع مي كنم تا آنجا كه شمشير تاب بردارد.
 
در آن ظهر روز دهم از ماه اول سال ، وقتي ياران امام سوم يكي يكي با إيثار و جانفشاني به سوي ملكوت پر كشيدند، نوبت به خاندان نور رسيد كه جان بر كف به وسط ميدان بشتابند و اولين رخصت را جوانِ رعناي هاشمي با چهره اي محجوب ،پر از جذبه و زيبايي از پدر خواست.
 
امام به پاره ي تَن اجازه داد و با حسرت ، آخرين نگاه ها را به گام برداشتن جوانش به قتلگاه كرد و در مقام پدر ، چشمانش تَر شدند و گريست و آسمان اشك باريد.
 
دستان را به آسمان گشود و فرمودند:"بار الها ؛ گواه باش كه جواني را به جنگ با لشكر جهالت فرستادم كه شبيه ترين مردم به رسولت است هم از زيبايي صورت و كمال سيرت و خلق و خوي ؛ و هر زمان كه مشتاق ديدن رسولت مي شديم به اين جوان مي نگريستيم"
 
و فرياد سر داد " اي فرزند سعد ؛ خداوند نسل تو را منقرض كند همانگونه كه كمر به قطع نسل من بسته اي".
 
جوانِ هاشمي بسوي دشمن شتافت و پيكاري سخت كرد و پوزه ي پهلواناني بسيار به خاك ماليد.
 
و در مقابل هزاران تن از دشمنان رجَز مي خواند كه من پسر ، پدر خويشم و تا جان در تن دارم با شمشيرم از دينم و پدرم دفاع مي كنم تا آنجا كه شمشير تاب بردارد.
 
.و پسر قهرمانانه سر بريده ي پهلوانِ نامي را به نزد پدر آورد و مستانه فرياد مي زد :
 
"صيد و تفريح اميران و پادشاهان
 
خرگوش و روبهان است 
 
و صيد من سرهاي بريده پهلوانان است"
 
پسر از پدر جايزه خواست و گفت: پدرِ عزيز تر از جان ؛ عطش بر من مستولي گشت و سنگيني لباس رزم مزيد بر علت،
 
آيا در هستي جرعه اي از آب سهم من نخواهد بود"...
 
پدر بي محابا گريست و بفرمود:"امان اي امان! پسرم
 
از كجا آب بياورم ، اندكي دگر پيكار كن و جدّت را در آن جهان زيارت خواهي نمود و از چشمه ابدي سيراب خواهي شد كه هرگز تشنه دگر نشوي".
 
جوانِ باز به وسط رزم برگشت و تن به تن با دشمن در افتاد تا آنگاه كه تيري او را هدف گرفت و توان از جوان رخت بر بست و ندا سر داد: از من به تو سلام پدرجان؛ اين جدّم رسول خدا سلامت مي كند و مي فرمايد: بسوي ما بشتاب كه منتظرت مانده ايم".
 
جوان هاشمي علوي فرياد زد و به آسمان ها پر كشيد.
 
پدر بسوي پسر دويد و بر بالينش نشست و ديد كه لشكريان جهالت چگونه كينه هاي چركين بر جوان زيبايش نقاشي كرده اند.
 
صورت بر صورت پسر گذاشت و اندوهبار فرمود:" خداوند نابود نمايد قومي كه تو را كشتند و چقدر گستاخانه در برابر خداوند ايستاده اند و حرمت آل رسول بشكستند و بعد از تو خاك بر سر دنيا بادا"
 
عمه از خيمه گاه بيرون آمد و شيون كنان فرياد زد" اي حبيب من، اي برادر زاده ام "
 
بر جسدِ خونين پسر نشست.
 
و پدر ، خواهر را به خيمه رساند و دگر زنان در خيمه بر پيكر خونين پسر نشستند و شيون سر دادند و تا به امروز ....
 
درود خداوند بر حسين وارث آدم
 
درود خداوند بر علي اكبر..
 
 
فاضل دريس - مقتل لهوف سيد بن طاووس و ساير مقاتل
برچسب ها: نینوا ، عاشورا
ارسال به دوستان
فلسفه چگونه می‌تواند دلیلی برای بلند شدن از تخت‌خواب پیدا کند؟ مصرف انرژی تغییر رنگ هشت‌پاها به اندازه ۲۵ دقیقه دویدن انسان آفت دهان، علت‌ها و درمان فرمانده دوران دفاع مقدس: باید هر چه می توانیم خط مقدم غزه و لبنان را پشتیبانی کنیم که اگر آن خط سقوط کند بعد نوبت ایران می‌رسد حمله موشکی به پایگاه نظامیان آمریکا در شمال شرق سوریه ایران خواستار اقدام فوری شورای امنیت برای اعمال تحریم‌های مؤثر علیه اسرائیل شد سفیر اسرائیل در سازمان ملل: توافق آتش‌بس لبنان نهایی نشده اما نزدیک است افزایش شمار شهدای لبنان به ۳۷۶۸ نفر قاسم‌پور یا حسن یزدانی؛ معمای بزرگ کشتی ایران حل می‌شود؟ تظاهرات مجدد در تل‌آویو در اعتراض به عدم توافق مبادله اسرا پرسپولیس در آسیا متوقف شد؛ تساوی مقابل الریان و از دست رفتن دو امتیاز حیاتی آمریکا: اوکراین اجازه استفاده از موشک‌های «اتکمز» را در کورسک دارد آلمان مذاکرات بین تروئیکای اروپایی و ایران را تأیید کرد لاوروف: ناتو قصد کنترل بر جهان را دارد قیمت قطعی حج تمتع تا ۲ ماه آینده مشخص می شود