۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۰۰۷۵۹
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۸ - ۰۹-۰۵-۱۴۰۲
کد ۹۰۰۷۵۹
انتشار: ۱۷:۲۸ - ۰۹-۰۵-۱۴۰۲
تأثیر یک فیلم سینمایی در تأسیس سازمان ملی انتقال خون

روز ملی اهدای خون ، دایره مینا ، خون فروشی و چند داستان دیگر ...

روز ملی اهدای خون ، دایره مینا ، خون فروشی و چند داستان دیگر ...
روز 9 مرداد روز ملی اهدای خون و تاسیس سازمان ملی انتقال خون ایران است، بی شک این اتفاق در شبکه بهداشت و درمان کشور نقش حیاتی دارد اما شاید بسیاری ندانند که ساخت یک فیلم سینمایی در این روند بسیار تاثیر گذار بوده است. 

عصر ایران ؛ نهال موسوی - روز 9 مرداد روز ملی اهدای خون و تأسیس سازمان ملی انتقال خون ایران است، بی‌شک سازمان انتقال خون در شبکه بهداشت و درمان کشور نقشی حیاتی بر عهده دارد که بر کسی پوشیده نیست، اما شاید بسیاری ندانند در روند تأسیس و شکل گیری این سازمان یک فیلم سینمایی بسیار تأثیر‌گذار بوده است. 

  داریوش مهرجویی در سال 1353 خورشیدی با ساختن فیلم دایره مینا دست بر روی یک مشکل حاد آن زمان به اسم خون‌فروشی گذاشت، فیلم به مدت 3 سال در محاق توقیف بود و سرانجام در 1356 پروانهٔ نمایش گرفت، توقیف چند‌سالۀ فیلم و موضوع متفاوت و جسورانل آن به همراه استفاده از ستاره‌های سینمای تجاری مانند فروزان، «دایرهٔ مینا» را به جنجالی‌ترین ساختهٔ مهرجویی تا آن زمان تبدیل کرد.

اشتباه برداشت نشود! روند تاسیس سازمان انتقال خون قبل از سال 1353 آغاز شده بود و عاقبت هم با تلاش‌های دکتر فریدون علا به ثمر نشست اما فیلم دایره مینا آن مُهر تمام کننده‌ای بود که وجود چنین سازمانی را حیاتی نشان داد.

  گواه آن هم این که در سال 1395 علی اکبر پورفتح‌الله، مدیرعامل وقت سازمان انتقال خون ایران، در مراسم نمایش دایره مینا و تقدیر از داریوش مهرجویی گفت: «خوشبختانه ایران در خصوص اهدای خون توانسته همپای کشورهای توسعه‌یافته عمل کند و 100 درصد خون اهداء شده در ایران داوطلبانه و به شکل ایثارگرانه است. [...] همه ما مرهون حرکت بزرگ داریوش مهرجویی در این زمینه هستیم.»

  دایره مینا بعد از فیلم گاو دومین فیلمی است که مهرجویی براساس داستانی از غلامحسین ساعدی و با همکاری و مشارکت او ساخت. فیلم‌نامه دایره مینا اقتباس شده از داستان «آشغالدونی» از مجموعه داستان‌های گور و گهواره ساعدی است اما خود مهرجویی روایتی دیگر در این باره دارد که در پایین آورده شده است.

دایره مینا

  داستان فیلم دایره مینا

خلاصه داستان فیلم دایره مینا این است که: «پسر جوانی به نام علی (سعید کنگرانی) که با خانواده‌اش در محله‌های حاشیه‌نشین تهران زندگی می‌کند، پدر بیمارش (اسماعیل محمدی) را برای معالجه به بیمارستان بزرگی می‌برد. 

  نمی‌تواند پدرش را بستری کند و در پیاده‌رو کنار نرده‌های بیمارستان چند روزی را سپری می‌کنند تا این که با شخصی به نام سامری (عزت‌الله انتظامی) روبه‌رو می‌شوند. پدر از او کمک می‌خواهد، سامری به پدر و پسر می‌گوید اگر می‌خواهند به سادگی پول زیادی به دست آورند فردای آن روز صبح زود ساعت شش سر چهارراه منتظر او باشند. 

  صبح روز بعد سامری، علی و پدرش را سوار کامیونی می‌کند که چند نفر دیگر در آن هستند. آن‌ها نمی‌دانند برای چه و به کجا می‌روند و پرسش‌های‌شان بی پاسخ می‌ماند. در آزمایشگاه پدر متوجه می‌شود که می‌خواهند از او خون بگیرند او اعتراض می‌کند و اجازه نمی‌دهد از او خون بگیرند ولی از علی خون گرفته می‌شود و سامری در مقابل ۲۰ تومان به او می‌دهد. 

روز ملی اهدا خون ، دایره مینا ، خون فروشی و چند داستان دیگر

  سامری دلال خون است و خون مستمندان و معتادان را ارزان می‌خرد و به بیمارستان‌ها می‌فروشد. علی طی رفت‌وآمد به بیمارستان با راننده آمبولانس به نام اسماعیل (علی نصیریان) و پرستار جوانی به نام زهرا (فروزان) آشنا می‌شود. 

  سامری از پسر می‌خواهد برای او کار کند و برای آزمایشگاه خون‌گیری دهندهٔ خون جمع‌آوری کند و بدین ترتیب علی تبدیل به یکی از پادوهای سامری می‌شود. حال پدر روز به روز وخیم‌تر شده تا این که می‌میرد. علی در این کار روز به روز جلوتر می‌رود و زندگی تازه‌ای را شروع می‌کند.»

روایت مهرجویی از دایره مینا

  داریوش مهرجویی چهارم شهریور سال 1397 بعد از نمایش فیلم «دایره مینا» در جشنواره فیلم سلامت درباره چگونگی شکل‌گیری این فیلم سخن گفت: «یکی از دوستانم به نام دکتر کیومرث فرد در شیراز روزی به من تلفن کرد و از من دعوت کرد نزد او بروم تا مراکز انتقال خون را مشاهده کنم. این مراکز از معتادان خون می‌گرفتند و وضعیت فجیعی داشتند. این پیشنهاد باعث شد به شیراز بروم و یکی دو مرکز را ببینم و تحت تأثیر قرار بگیرم.

  هدف این بود که یک فیلم مستند بسازیم منتها آنقدر این قضیه پیچیده بود که فیلم مستند برای آن کافی نمی‌نمود. در آن زمان من با رییس شیر و خورشید سرخ وارد مکالمه شدم. او به من گفت معتادان اماکنی را دارند که صبح‌های زود به آنجا می‌روند و خون می‌فروشند. این مکان‌های مخوف بعداً در فیلم من استفاده شد.

  براساس این قضایا شروع کردیم به فکر برای ساخت یک فیلم داستانی. در آن زمان غلامحسین ساعدی به من گفت داستانی در مورد بیمارستان نوشته و می‌توان آن را در فیلم من گنجاند.

  این داستان منتهی ربطی به قضیه خون و خون‌فروشی نداشت. با این حال فیلم‌نامه نوشته شد و به وزارت فرهنگ و هنر آن زمان رفت. آنها در ابتدا مخالفت کردند و اجازه ندادند که فیلم ساخته شود. من از طریق بهمن فرمان آرا و سایر دوستانم اجازه ساخت فیلم را از مراکز خاصی گرفتم و این کوشش به ثمر رسید. 

  البته فیلم ساخته شده سه‌سال توقیف بود. توقیف در واقع از زمان ارائه فیلم‌نامه شروع شده بود. دکتر فریدون علا (بنیان‌گذار سازمان انتقال خون ایران) تنها کسی بود که در جلسات از من دفاع کرده و به ضرورت ساخت چنین فیلمی تأکید می‌کرد.

دایره مینا

 تأیید فیلم‌نامه حدود 8 ماه طول کشید ولی بعد از ساخت مجدداً توقیف شد. دکتر علا در این زمان با رییس نظام پزشکی یعنی دکتر اقبال وارد مذاکره شد و حتی من روزی به دفتر دکتر اقبال رفتم و تنها با ایشان جلسه‌ای برگزار کردم. 

  دکتر اقبال انگار قرص آرام‌بخش خورده بود و به من گفت: این چه فیلمی است که ساخته‌ای. این فیلم مثل این است که انگار شما یک هتل درجه یک و مجلل داری و به جای اینکه هتل و مجلل بودن آن را نشان دهی، یک ضرب به آشپزخانه رفتی و فقط کثیفی‌ها را نشان می‌دهی. چرا این کار را کردی؟ گفتم: می‌خواستم نسبت به کمبود خون در ایران آگاهی رسانی کنم و مردم را تشویق به اهدای خون کنیم.

آن موقع مردم از اهدای خون هراس داشتند و از مزایای بهداشتی آن با خبر نبودند. دکتر اقبال گفت: تو باید نشان می‌دادی یک فردی افتاده و حالش بد است. بعد به او شیشه خون تزریق می‌کنند و او کم کم حالش خوب می‌شود. من گفتم این فیلم و سناریو یک یا دو دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد و به هیچ دردی نمی‌خورد. دکتر اقبال در نهایت موافقت نکرد. 

  یک روز به طور خصوصی شاه با همسرش در قصر این فیلم را دید و گفت: باید کسی که این قصه را نوشته اگر دروغ گفته، محاکمه شود و اگر راست گفته باید ببینیم این دیگر چه وضعی است؟

  به این ترتیب بود که بعد از سه سال توقیف، در جشن هنر شیراز، آقای قطبی، رییس وقت تلویزیون، این فیلم را پخش کرد و مورد استقبال مردم قرار گرفت. در واقع طلسم نشان دادن فیلم شکست.

  مهرجویی گفت: شخصیت دکتر داوود زاده در فیلم، برگرفته از دکتر فریدون علا بود.» 

دایره مینا

  نمایش بعد از 3 سال توقیف

فیلم دایره مینا خیلی زود در جشنواره پاریس (پاییز ۱۳۵۶) به نمایش درآمد و در زمستان همان سال (۱۹۷۸) در جشنواره برلین هم نمایش داده شد. 

  اکران عمومی آن در روز ۲۳ فروردین ۱۳۵۷ در سینما آتلانتیک و دیانا در تهران بود که مورد توجه تماشاگران و منتقدین قرار گرفت. نمایش دایره مینا پس از تأخیری چهار ساله، پنج هفته در سینما آتلانتیک و شش هفته در سینما دیانا روی پرده بود و فیلم صرفنظر از اینکه با اقبال عمومی مواجه شد، تحسین صاحب‌نظران و منتقدان را نیز کسب کرد.

 به‌هر حال آنچه مهم است این است که یک فیلم سینمایی با دست گذاشتن بر روی یک مشکل موجود در جامعه توانسته است زمینه اتفاقی بزرگ را بوجود آورد و این آن وجه از هنر است که بسیار قابل توجه است.

  از این جریان باید درس آموخت و پند گرفت و صد البته پرسید امروزه چه موضوعاتی وجود دارد که بتوان با ساختن فیلم یا سریال درباره آن جامعه را قدمی به جلوتر هدایت کرد؟

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱۴
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۰۹
0
0
چقدر دوست داشتم خون اهدا کنم ولی متاسفانه هر وقت رفتم شرایطش را نداشتم.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۰
1
3
نقش فکر باز مدیر کشور را هم در نظر بگیرید که به متخصصین اعتماد می کرد
محمد حسین یزدانی راد
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۰
1
2
جهت اطلاعات تکمیلی کتاب «کیمیاگر جان» گفتگو با دکتر فریدون علاء بنیانگذار سازمان انتقال خون مطالعه شود.
#videojsscript