عصر ایران؛ ترنم تهرانی - اول كبود میشويد و در همين حين مويرگهایتان كمكم سست میشوند. با خونريزی در ماهيچهها، استخوانها سياه میشوند و آن قدر حساس میشويد كه هر بويی بیتابتان میكند. همه چيز بوی گند میدهد اما در واقع شما متعفن هستيد.
اسكوربوت بيماری بینظيری است و در دورهای از تاريخ بشر در آبهای آزاد رايج بود. در قرن هجدهم دانشمندی كشف كرد مصرف مقدار مشخصی از مركبات از بروز خطرات دريانوردیهای بلندمدت جلوگيری میكند. مورخان تخمين زدهاند بين قرون شانزدهم تا نوزدهم اسكوربوت مرگ 2 ميليون نفر را در درياها رقم زد.
در آن دوران مشكل اصلی اين بود كه كسي از علل بروز اين بيماری خبر نداشت: آيا علتش عفونت يا رژيم غذايی نادرست است؟
جيمز كوك، دريانورد و كاوشگر بريتانيايی سفرهای اكتشافی مهمي را در قرن هجدهم انجام داد. يكي از حوزههایی كه از سفرهای اكتشافی كوك بهرهمند شدند، علم پزشكی بود.
در آن زمان كشتيهايی كه رهسپار سواحل دوردست میشدند، میدانستند بيش از نيمی از خدمهشان طی سفر خواهند مرد. قاتل آنها بوميان خشمگين يا رزمناوهای دشمن يا احساس غربت نبود بلكه بيماری مرموز اسكوربوت بود.
مبتلايان به اين بيماری بیحال و افسرده میشدند و لثهها و ساير بافتهای نرم بدنشان خونريزی میكرد. با پيشرفت بيماری دندانهایشان میافتاد، زخمهای باز روی بدنشان ايجاد میشد، تب میكردند، دچار يرقان میشدند و كنترل دست و پایشان را از دست میدادند.
ك سي علت آن را نمیدانست و هيچ علاجی كارساز نبود و دريانوردان دستهدسته میمردند. در سال 1747، وقتی يك پزشك انگليسي به نام جيمز ليند آزمايش كنترلشدهای را روی دريانوردان مبتلا به اين بيماری انجام داد، ورق برگشت.
جیمز لیند
او آنها را به چندين گروه تقسيم كرد و هر گروه را تحت مداوای متفاوتی قرار داد. يكی از گروهها ملزم به خوردن مركبات شد كه مداوايی معمول در ميان عامه برای اسكوربوت است.
بيماران اين گروه بلافاصله سلامت خود را بازيافتند. ليند نمیدانست چه چيزی در مركبات وجود دارد كه در بدن دريانوردان نيست، اما ما میدانيم كه آن چيز ويتامين ث بود.
غذای معمول دريانوردان در آن زمان فاقد اين ماده غذايي حياتی بود. غذای دريانوردان در سفرهای طولانی معمولا شامل بيسكويت و گوشت گاو میشد و تقريبا هيچگونه سبزيجات و ميوهای مصرف نمیكردند.
نيروی دريايی سلطنتی بريتانيا با آزمايشهای ليند متقاعد نشد، اما جيمز كوك متقاعد شد. او مصمم شد تا صحت ادعای اين پزشك را ثابت كند. پس كشتیاش را پر از ترشی كلم كرد و به ملوانانش دستور داد هر وقت به ساحل میرسند تا میتوانند ميوههای تازه و سبزيجات مصرف كنند. اسكوربوت حتی يك قربانی هم از كوك نگرفت.
جیمز کوک در 1779 درگذشت و در دهۀ 1790 پس از انجام مجموعهای از آزمايشهای تجربی، قدرت پيشگيرانۀ مركبات دربرابر اسکوربوت مشخص شد و نيروی دريايی بريتانيا دستورالعملی رسمی صادر كرد كه در آن همۀ كشتیها مقيد به استفاده از مركبات شدند.
جیمز کوک
چند سال بعد، در سال 1806، جزیرۀ سيسيل واقع در ايتاليا تحت سلطۀ بريتانيا درآمد. اين جزيره بهترين منطقه برای پرورش ليمو است و سازمان دريانوردی بريتانيا از خاك آن سودهای كلانی برد.
طی 20 سال بعد از صدور دستورالعملهای جديد، اين سازمان 7 ميليون و 300 هزار ليتر آبليمو به كاركنان كشتی عرضه كرد كه مقدار قابل توجهی از آن از سيسيل میآمد.
تقاضای رو به رشد، اقتصاد اين جزيره را يكشبه دگرگون كرد. در دهۀ 1850، سيسيل 80 كيلومتر مربع را به كاشت ليمو اختصاص داد و 750 هزار جعبۀ ليموی صادراتی توليد كرد. سی سال بعد، اين ارقام سه برابر شدند.
آلسيا ايسوپی، اقتصاددان دانشگاه منچستر میگويد: «من اين رويداد را با كشف گاز طبيعی در شمال نروژ مقايسه میكنم.»
انفجار ليمو در سيسيل با دورهای پرتلاطم در اروپا مصادف بود. طی جنگهای ناپلئونی، ارتشهای بريتانيا و فرانسه بارها اين شبهجزيره ايتاليايی را اشغال كردند. با عقبنشينی آنها، اهالی شهرهای از هم پاشيده رويای ايتاليايی متحد را در سر میپروراندند و شورشها، انقلابها و جنگهای تمامعيار را رقم زدند.
جان ديكی، مورخ و نويسندۀ كتاب «كازا نوسترا؛ تاريخ مافيای سيسيل» میگويد: «اساسا آنچه اتفاق افتاد اين بود كه جنتلمنهای خيالپرداز كه قصد ساخت ايتاليايی جديد را داشتند، اسامی قاتلها را برای كمك كردن فهرست كردند.»
جزیرۀ سیسیل
اين گانگسترها انجمنهايی مخفی راه انداختند و با روابطي كه داشتند مواضع قدرت سياسی و اجرای قانون را تصاحب كردند. آنها در جنوب منطقهای كه حالا ايتاليا است، جايي كه نظارت دولتي بهشدت ضعيف بود، شكوفا شدند.
حاشيۀ سود بالا براي سرمايهگذاری مركبات به اين معنا است كه انجمنهای تبهكار قدرت فزايندهای به دست آوردند.
سالواتوره لوپو، مورخ ايتاليايی، ابتدا در سال 1990 توجه مخاطبانش را به اين رابطه جلب کرد و ديكی اين فرضيه را در كتابی كه سال 2004 منتشر كرد، بسط داد.
ديكی میگويد لیمو از جهات مختلف، وسيلهای ايدهآل برای اعضای مافيا بود. با وجود شرايط كشت و زرع مناسب جزيره، سرمايهگذاری روی اين ميوه حائز اهميت بود؛ كشاورزان بايد از دسترسی به آب مطمئن میبودند و سيستم آبياری راه میانداختند و بدين شكل بايد 5 سال منتظر نخستين بار درخت میشدند.
درختهای ليمو ظريف هستند و دزديدن ميوههای آنها آسان. ديكی میگويد: «مجموعهای از عوامل وجود داشت كه گانگسترها فشار اخاذی را به كار ببرند.» اما اين فقط يك فرضيه است.
ايسوپي به همراه آركانجلو ديميكو از دانشگاه كويين بلافست و اولا اولسون از دانشگاه گوتنبرگ با استفاده از دادههايی اين فرضيه را آزمايش كردند.
سال گذشته اين سه نفر تحليلی اقتصادی براساس بخش سيسيلی يك گزارش كه پارلمان ايتاليا در اوايل دهۀ 1880 برای بررسی شرايط زمين و مردم كشور جديد صورت گرفت، منتشر كردند. همچنين اين گزارش مكان و طبيعتی را كه جنايتها در آنها شكل میگرفتند، ثبت كرده كه به محققان اجازه داد تفاوتها و قياسها را در گزارششان قيد كنند.
وقتی آنها آمار جنايتها را كه نمايندۀ حضور مافيا است، به همراه آماری از تعداد ليموهای توليدشده در سيسيل تحليل كردند، دريافتند در مناطقي كه توليد ليموی آنها زياد بود، حضور مافيا نیز پررنگتر بوده.
ديميكو میگويد: «تاثير ليمو بدينشكل مشخص میشود.» در حالی كه اين مقدار جنايت در مورد هيچ كدام از كالاهای صادراتی اين جزيره مانند زيتون، انگور و گوگرد ثبت نشده است.
ديكی میگويد: «بیترديد اين گفته درست است كه تجارت مركبات را مافيا رشد داد. تمامی نخستين سركردههای مافيای منطقۀ پالرمو در قرن نوزدهم، تاجران ليمو، مالكان يا محافظان درختستانهای ليمو بودند.»
در اينجا بايد به گزارشهای منظم جنايتهايی كه اين مردان مرتكب شدهاند، اشاره كرد كه در يكی از آنها، مامور رسمی دولتی نوشته بود: «پس از شايع شدن چنين داستانهايی، عطر و بوی پرتغال و ليمو كمكم بوی جسد و مرگ را القا میكرد.»
با اينحال ديكی میگوید: «اگر بگوييم همۀ اين جنايتها به خاطر ليمو بوده، گفتهمان كمی شبيه جبرگرايی اقتصادی است.» ديميكو اما موافق است كه عطش ليمو «يكی از چند عاملی است كه به وجود جنايتهای سازماندهیشده مربوط میشود.»
يكی از كارهاي ليموهای سيسيلی اين بود كه اسكوربوت را دستكم برای مدتی كوتاه، در ميان درياسالارهای بريتانيا ريشهكن كردند.
آمريكايیها بزرگترين واردكننده محصول اين جزيره بودند و بازاریها در نهايت بريتانياییها را به سمت مصرف ليموترش سبز ارزانتر كارائيب سوق دادند؛ اما ليموترش چندان كارساز نبود چراكه ويتامين ث كمتری نسبت به ليمو دارد.
اين موضوع باعث شد بسياری از دريانوردها اثر پيشگيرانۀ مركبات در ابتلا به اسكوربوت را زير سؤال ببرند و خواستار لغو مصرف اجباری ليموترش شوند. اما سال 1932 كمبود ويتامين ث عامل قطعی اسكوربوت شناخته شد.