گربه گم‌شده ۱۰۰۰ کیلومتر از فرانسه تا آلمان را برای پیدا کردن صاحبش طی کرد (+عکس)

در میان حیوانات خانگی گربه‌ها بیش از همه به مستقل بودن معروف هستند. با این حال تجربه یک گربه سه‌ساله نشان می‌دهد شاید آنها خیلی بیشتر از آنچه تصور می‌شود به صاحبانشان وابسته باشند.

به گزارش یورو نیوز، ماجرا در ژوئن گذشته زمانی آغاز شد که زنی به نام «هیلدگارد هولت‌اشنایدر» از خانه خود در ناحیه  دوردونی در جنوب غربی فرانسه اسباب‌کشی کرد تا به زادگاهش دوسلدورف در غرب آلمان بازگردد. او در جریان سفر به همراه سگش هنری و گربه‌اش لیزی یک شب در هتلی در شهر سنت سیرلاکول توقف کرد.

گربه که از جابجایی و تغییر مکان مضطرب شده بود، از سبد خود فرار کرد و صاحبش مجبور شد بدون او به آلمان برگردد. خانم هولت‌اشنایدر، صاحب گربه، در یک مصاحبه گفت: «من ناامیدانه به دنبال او گشتم و با تمام انجمن‌های حمایت از حیوانات، پناهگاه‌ها و دامپزشکان منطقه تماس گرفتم، اما هیچ کس او را ندیده بود.»

او اضافه کرد پس از ورود به خانه‌اش در دوسلدورف همچنان پیگیر سرنوشت گربه بوده و تحقیقات خود را با تماس با مقامات مختلف هر ماه ادامه داده است. 

در حالی که تلاش‌های او تقریباً برای مدت شش ماه بی‌نتیجه مانده بود، در ۹ نوامبر ایمیلی دریافت کرد که به او می‌گفت زن جوانی گربه‌اش را در شهر براونشوایگ در مرکز آلمان و در فاصله هزار کیلومتری از محل گم شدن لیزی پیدا کرده است.

یابنده یک دانشجوی ۲۷ ساله به نام لوکا بود که چند روز بعد از مراقبت از گربه به دامپزشک مراجعه کرد تا از روی شماره پلاکی که روی بدن گربه حک شده بود صاحب واقعی آن را پیدا کند. اینجا بود که مشخصات صاحب اصلی آشکار شد و انجمن حمایت از حیوانات با او تماس گرفت.

خانم هولت‌اشنایدر به دلیل سن زیاد نمی‌توانست به دنبال گربه برود و به همین خاطر لوکا قبول کرد به ایستگاه مرکزی دوسلدورف بیاید تا لیزی را مجددا به او بازگرداند.

صاحب گربه که از دیدن دوباره لیزی از خوشحالی گریه‌ کرده بود به نشریه «راینیش پست» گفت سگ‌اش هنری از دیدن گربه همبازی‌اش بعد از شش ماه به شدت ذوق کرده است.

او گفت: «بعد از این ماجرا هرگز لیزی را رها نخواهم کرد.»

رهایی از کمال‌گرایی و تجربه رضایت واقعی

بیشتر بخوانید:

تصویب بسته رفاهی برای حیوانات خانگی در اتحادیه اروپا / بهبود استانداردهای سلامت و رفاه برای سگ‌ ها و گربه‌ ها

تماشاخانه

یلدا و قصه‌ی یکی شدن ما..! (فیلم)

آن روزها کنار هم بودن، خودش یک آیین بود / در ارتباط رودررو، چشم‌ها راست و دروغ را لو می‌دهند؛ چیزی که ابزارها از ما پنهان می‌کنند / ما قرار بود از ابزارها استفاده کنیم، اما حالا خودمان را در اختیارشان قراردادیم (فیلم)

فیلم های دیگر