۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۲۰۵۱۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۷ - ۰۴-۰۹-۱۴۰۲
کد ۹۲۰۵۱۲
انتشار: ۰۸:۱۷ - ۰۴-۰۹-۱۴۰۲
حکایت دهه‌ها مذاکره برای صلح اسرائیل و فلسطین - ۱

کیسینجر حیله و استراتژی را با هم داشت

کیسینجر حیله و استراتژی را با هم داشت
آرون دیوید میلر، تحلیل‌گر، نویسنده و مذاکره‌کنندۀ آمریکایی در حوزۀ خاورمیانه در گفت‌و‌گو با نیویورک تایمز حکایت دهه‌ها مذاکره برای صلح اسراییل و فلسطین را بازگفته است

منبع: نیویورک‌تایمز 
مصاحبه‌کننده: اِزرا کلاین 
تاریخ انتشار: 21 نوامبر 2023     
مترجم: لیلا احمدی  
➖➖➖➖➖➖➖ 
 

آرون دیوید میلر، تحلیل‌گر، نویسنده و مذاکره‌کنندۀ آمریکایی در حوزۀ خاورمیانه است. او 24 سال (۱۹۷۸–۲۰۰۳) در وزارت امور خارجۀ ایالات متحده فعالیت کرد. بین سال‌های ۱۹۸۸ و ۲۰۰۳، به عنوان "مشاور در مذاکرات اعراب و اسرائیل" نقش داشت و در تلاش‌های آمریکا برای میانجی‌گری و انعقاد توافق‌نامه‌هایی بین اسرائیل، اردن، سوریه و فلسطینی‌ها مشارکت کرد.

   او در ژانویۀ ۲۰۰۳ وزارت امور خارجه را ترک کرد و رئیس سازمان بین‌المللی بذرهای صلح شد. سپس در ژانویۀ 2006، به مرکز بین‌المللیِ وودرو ویلسون ویژۀ محققانِ واشینگتن‌دی‌سی پیوست؛ ابتدا به عنوان محققِ سیاست عمومی، و سپس در مقام نایب رئیس. در سال ۲۰۱۴ نیز پنجمین کتاب خود را با عنوان "پایان عظمت: چرا آمریکا نمی‌تواند (و نمی‌خواهد) رئیس‌جمهور بزرگ دیگری داشته باشد"، منتشر کرد. 
 
  اِزرا کلاین: تهیه‌کننده، نویسنده، تدوین‌گر، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی آمریکایی است که از سال ۲۰۱۹ فعالیت حرفه‌ای خود را در عرصۀ تهیه‌کنندگی آغاز کرده است. 
➖➖➖➖➖➖➖ 
عصر ایران- ازران کلاین به عنوان پیش درآمد گفت و گو نوشته است:

   کلاین: بارها و بارها طرح صلحِ محکوم به شکستِ اسرائیل و فلسطین را در ذهن مرور کرده‌ام. نگرانی من این است که ماندن در شکست‌های گذشته راهی برای توجیه عملکرد فعلی یا ناگوارتر از آن، توجیه امتناع از ادامۀ تلاش باشد. فرآیندهای صلح تا زمانی که آستین بالا نزده باشید، کار نمی‌کنند. اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها و به تبعشان آمریکایی‌ها گرفتار بحث‌ بر سر گذشته‌‌اند. گاهی لازمۀ ساختن آینده، توانِ از خاطر بردن است، نه به خاطر سپردن. 
 
اما در خلال گفت‌و‌گوهایی که انجام می‌دهم و ایمیل‌هایی که به دستم می‌رسد، می‌توانم ببینم که چه اتفاقی افتاده و چه چیزی واقعاً در ذهن مردم نقش بسته است. دست‌کم می‌خواستم سعیم را بکنم و اپیزودهایی بسازم که شاکلۀ موفقیت‌ها و شکست‌های این مسیر را ترسیم کند 
 
مهمان امروز من آرون دیوید میلر است. میلر مذاکره‌کننده و مشاور طرف آمریکایی در بسیاری از فرآیندهای صلح خاورمیانه بوده است؛ فرایندهایی که ایالات‌متحده می‌کوشید روزنه‌ای برای نفوذ در آن‌ها بیاید تا بتواند وقایع سال‌های 1985 تا 2003 را مدیریت کند. میلر نیز طبیعتاً زیر نظر ریگان، بوش و کلینتون بر همین اهداف متمرکز بود. او اکنون یکی از اعضای ارشد بنیاد کارنگی برای یشبرد صلح بین‌المللی است. میلر نویسندۀ کتاب «چیزی فراتر از سرزمین موعود» است، که فکر می‌کنم بهترین تاریخِ تک جلدی در باب تلاش‌های صلح باشد.  
 
این گفت و گو به من کمک کرد تا یک چیز را روشن کنم و آن این است که ما در مورد معاملات از منظر توافق‌ها و امتیازات صحبت می‌کنیم. گویی فرمول مشخصی وجود دارد که اگر آن را کشف کنیم، می تواند به درگیری پایان دهد. اما معاملات قبل از هر چیز، مربوط به معامله‌گران است؛ یعنی کسانی که تمایل به معامله دارند و آن‌هایی که برای معامله از حمایت سیاسیِ رأی‌دهندگان برخوردارند. 
 
یکی از چیزهایی که می‌توانم در این رابطه به شما بگویم، این است که ایدۀ منسجمی برای توافق صلح اسرائیل و فلسطین وجود ندارد. ما با ایده‌های جورواجوری مواجهیم؛ ایده‌های استاندارد، عجیب، جاه‎طلبانه، فروتنانه و .... چیزی که نداریم و شاید هرگز هم‌زمان در هر دو طرف نداشته‌ایم، فقدان رهبران سیاسی است که خواهان معامله باشند؛ رهبرانی که بتوانند معامله‌ای را انجام دهند و به سرانجام برسانند. فکر نمی‌کنم کار نسل بعدی ارائۀ چارچوب جدیدی برای معامله باشد. کافی است متشکل شوند و از رهبران و جنبش‌های سیاسیِ معامله‌گر حمایت کنند. 

                                                                **************
 
جناب میلر شما بر این باورید که تنها سه رهبر آمریکایی در تالار مشاهیر صلحِ اسرائیلی-عربی جای دارند: هنری کیسینجر، جیمی کارتر و جیمز بیکر. دوست دارم به آن‌ها بپردازم و به عنوان سؤال نخست بفرمایید که هنری کیسینجر چه دستاوردی داشت و چگونه به آن دست یافت؟ 
 
میلر: فکر می‌کنم هر سۀ آنها و خصوصاً کیسینجر این را بهتر از هر کس دیگری درک کردند که پیشرفت‌های حاصل‌شده در این درگیری یا دیپلماسی به طور کلی تعاملی بین فرصت و عامل انسانی است. کیسینجر دریافت وقتی منطقه به حد بالای دردمندی رسیده، فوراً باید کاری کرد. هیچ چیز اجتناب‌ناپذیری در این مورد وجود ندارد.  
 
پس از جنگ اکتبر یوم کیپور، کشته ‌شدنِ 2800 اسرائیلی، هزاران مصری و سوری، کیسینجر فهمید این‌جا فرصت وجود دارد. او حیله‌گری و استراتژی داشت. می‌دانست که اگر راهی را آغاز کند و پا در رکاب بماند، ممکن است اساس و زمینه‌ای برای پیمانِ صلحِ مصر و اسرائیل بیابد. نیکسون می‌گفت: ما در ایالات متحده می‌توانیم به نقشی که دولت ما ایفا کرده، به‌ویژه نقشِ کیسینجر و همکارانش ببالیم. این اولین گام مهم به سوی صلح دائمی در خاورمیانه است. 
 
آمیزه‌ای از فرصت‌طلبی (که هر مذاکره‌کنندۀ متبحری باید داشته باشد) و عمل‌گرایی است. کیسینجر در بین این 3 نفر، اولین نفری بود که با اسرائیلی‌ها گلاویز شد.

  در واقع در بهار 1975، زمانی که حس کرد دولت اسرائیل از مفاد دومین توافقنامۀ جدایی از مصر چشم پوشی کرده، خواستار ارزیابی مجدد سیاست ایالات متحده و احضار سفرای ما در منطقه به واشنگتن شد. رفتاری نمایشی که به نظر می‌رسید به فشار بر اسرائیلی‌ها برای پذیرش شرایط معاهدۀ صلح کمک کرده باشد. مقادیر فراوانی عسل برای جلب اعتماد اسرائیل و سرکه به میزان لازم برای اعمال فشار در زمان‌های مختلف. به عبارتی آمیزش حواس، به منظور سوق دادنِ اسرائیلی‌ها و مصری‌ها به توافق.
 
                                                                                                                                                                                               ادامه دارد

ارسال به دوستان