اندیشه و فلسفه سیاسی، از زمان پیدایش نخستین حکومتها در تاریخ بشر، از جمله دغدغههای فکری انسانها بوده است. در این راستا، تاریخ بشریت، فیلسوفان و اندیشمندان زیادی را به خود دیده که هر کدام از آنها در حوزه سیاست و قواعد حکمرانی، اندیشه ورزی کرده اند و سعی داشته اند به پرسشهای بنیادین و محوری در این حوزه پاسخ داده و راهکار ارائه دهند.
به گزارش فرارو، شیوههای حکمرانی نوعِ کنش در حوزه سیاست خارجی، احکام مختلف تنظیم سیاست داخلی، مدیریت جنگ و امثالهم، همه و همه موضوعاتی بوده و هستند که از قرنها قبل تا به امروز، ذهن بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان عرصه سیاست را به خود جلب کرده اند.
در این میان، "نیکولو ماکیاولی"، اندیشمند ایتالیایی حوزه اندیشه سیاسی، از جمله چهرههای جنجالی است که بسیاری وی را به مثابه سمبل تفکرات سیاه و شیطانی در عرصه سیاست تصور میکنند.
ماکیاولی به قدری در این رابطه مشهور شده که بیراه نیست اگر بگوییم بسیاری وی را پدر خُدعه و فریب در عالم سیاست توصیف میکنند. وی مجموعه توصیههای خود به حاکمان و سیاستمداران را نیز در کتابی با عنوان "شهریار"، گردآوری کرده است.
در این رابطه، شاید جالب باشد که بدانیم حتی در دوران حاضر نیز بسیاری از ناظران و تحلیلگران معتقدند که اندیشه و تفکرات ماکیاولی، زنده است و حکام و رهبران سیاسی فراوانی در اقصی نقاط جهان، چاره کار و راهحل مشکلات خود در حوزههای مختلف را در کتابِ شهریار ماکیاولی جستجو میکنند. در این راستا، یکی از مهمترین وقایع روز جهان در شرایط کنونی، "جنگ غزه" است.
جنگی که از تاریخ هفتم اکتبر و پس از اجرای موفقیت آمیز عملیات طوفان الاقصی به دست جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در عمق اراضی اشغالی و متعاقبا آغاز حملات گسترده رژیم اسرائیل به نوار غزه، تا به امروز ادامه یافته است.
جنگی که بر اساس برخی ارزیابی ها، موجب کشته شدن بیش از ۲۰ هزار غیرنظامی فلسطینیِ ساکن در نوار غزه شده است. غیرنظامیانی که بیش از ۸ هزار نفرشان را زنان و کودکان تشکیل میدهند.
با این حال، یکی از سوالاتی که در مدت اخیر بسیاری از تحلیلگران سعی در پاسخ دادن به آن داشته اند این پرسش بوده که سرنوشت نهایی جنگ غزه چه خواهد شد؟
آیا توافق آتش بس موقت چهار روزه اخیر که از ساعت ۷ صبح روز جمعه گذشته آغاز شده و به تازگی برای مدت دو روز نیز تمدید شده، امکانِ تبدیل شدن به یک آتشبس قطعی و پایدار را دارد؟ به نظر میرسد که رژیم اسرائیل و به طور خاص شخص بنیامین نتانیاهو، بر اساس آنچه نیکولو ماکیاولی سعی کرده در چهارچوب آموزههای خود به دیگران منتقل کند، در وضعیت بحرانی به سر میبرند و سرنوشت چندان خوبی انتظار آنها را نمیکشد.
اهمیت این مساله زمانی بیش از پیش خود را نشان میدهد که توجه داشته باشیم ماکیاولی تمرکز ویژهای بر پدیده جنگ در چهارچوب آرا و تفکرات فلسفی خود داشته است.
نیکولو ماکیاولی در توصیه به حکمرانان، تاکید میکند که آنها اگر بنا بر اعمال خشونت و قوه قهریه دارند، بایستی آن را در سطحی گسترده و با شدت تمام، اما در دوره زمانی بسیار کوتاهی به کار برند.
در نقطه مقابل، ماکیاولی تاکید دارد که یک حاکم و سیاستمدار، باید ابراز محبت خود را در بازه زمانی طولانیتر به نمایش بگذارد. دلیل این مساله این است که هر چه اعمال خشونت سریعتر به پایان برسد، هزینههای آن برای سیاستمداران محدودتر و کمتر خواهد بود.
اما ابراز محبت آنها هر چه عمومیتر و طولانیتر باشد، با افزایش اقبال عمومی به آنها همراه خواهد بود. حال در معادله جنگ غزه، اگرچه نتانیاهو قائل به انجام حملات برق آسای نظامی به نوار غزه و نابودی حماس بوده، با این حال، حضور در میدانهای جنگ غزه، یک واقعیت را بیش از هر زمان دیگری پیش چشم نتانیاهو و افراطگرایانِ محتدش قرار داده است: آنها با وضعیت کنونی خود قادر به نابودی حماس در کوتاه مدت نیستند.
حال در این فضا، با توجه به اینکه تلفات جانی و انسانی حملات رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه فاجعه بار است، این مساله حامل پیامدهای بسیار منفی برای صهیونیستها چه در سطح منطقهای و چه بین المللی است.
موضوعی که نمود عینی خود را در قالب راهپیماییهای گسترده در اقصی نقاط جهان در حمایت از ملت فلسطین به نمایش گذاشته است. از این رو، نتانیاهو در عمل به توصیه ماکیاولی جهت استفاده سریع و کوتاه از خشونت، شکست خورده و البته که اکنون در حال دست و پنجه نرم کردن با پیامدهای این موضوع است.
نیکولو ماکیاولی در کتاب شهریار خود به صراحت به حاکمان توصیه میکند که دروغگو باشند. وی تاکید میکند: "فریب دادن مردم معمولا از آنچه به نظر میرسد سادهتر است. البته به شرطی که آنها خود نیز مایل به فریب خوردن باشند". مایکاولی انسانها را ساده لوح و تحت تاثیر نیازهای ساده و ابتدایی شان تصور میکند و معتقد است که باید به آنها دروغِ مکارانه گفت. با این حال، نتانیاهو در این رابطه نیز به هیچ عنوان وضعیت خوبی ندارد.
او به قدری خودخواه بوده و به جامعه اسرائیلی دروغ گفته که دیگر کمتر کسی او را باور میکند. کما اینکه یافتههای جدیدترین نظرسنجی نشریه صهیونیستی "معاریو" نیز به این نکته اشاره دارند که تنها چیزی بیش از ۲۰ درصد از صهیونیستها در شرایط کنونی از تداوم نخست وزیری او حمایت میکنند.
نتانیاهو چند وقت است که پروندههای مفتوح در حوزههایی نظیر دریافت رشوه، کلاهبرداری و نقض اعتماد عمومی در نظام قضایی اسرائیل دارد و بسیاری ذات فریبکار وی را در اراضی اشغالی شناسایی کرده و شناخته اند.
از این رو، نتانیاهو بر اساس آنچه ماکیاولی میگوید، نه توان دروغگویی در رابطه با معادله جنگ غزه و وضعیت داخلی اراضی اشغالی را دارد و نه ساکنان فلسطین اشغالی دیگر مایل به فریب خوردن از سوی نتانیاهو هستند. معادلهای که باز هم پالسهای روشنی را از سرنوشت نهایی نتانیاهو و جنگ غزه، برای اسرائیل مخابره نمیکند.
نیکولو ماکیاولی به رهبران و سیاستمداران توصیه میکند که دشمنان خود را از دم تیغ بگذرانند و در صورت الزام، دوستانی را نیز که آنها را خطرناک ارزیابی میکنند هم از بین ببرند. این شاید موضوعی باشد که در مورد نتایناهو وضعیت سیاسی او خیلی صدق کند.
با این حال، مشکل کار اینجاست ک او از پسِ دشمن خارجی کنونی خود که حماس و محور مقاومت در منطقه باشد بر نمیآید و در عین حال، وضعیت او در داخلی اراضی اشغالی نیز به قدری ضعیف است ک حتی افرادی که در یک ائتلاف با او حضور دارند نیز تهدید میکنند که اگر وی به توصیههای آنها گوش ندهد، از این ائتلاف خارج میشوند و خود زمینه را برای سقوط نتانیاهو فراهم میکنند.
از این رو، بنیامین نتانیاهو، در وضعیتی است که هم دشمنان خارجی و هم به ظاهر دوستان داخلی (اگر حساب دشمنان داخلی اش را جدا کنیم)، کاملا در موقعیتی هستند که میتوانند به وی ضربه بزنند. مسائلی که همه و همه، نوید بخش سناریوهای سیاهی، هم برای نتانیاهو و هم سرنوشت نهایی جنگ غزه برای صهیونیستها است.