طبق مصوبه مجلس، وزارت آموزشوپرورش مکلف است تا بنا به درخواست اشخاص حقیقی و حقوقی که متقاضی ایجاد مدرسه یا مرکز آموزشیوپرورشی غیردولتی بهعنوان بخشی از یک مسجد هستند، مشروط به موافقت هیئتامنای مسجد، رسیدگی کرده و با رعایت ضوابط فنی برای ساختمان مسجد یا ساختمان در نظر گرفته شده از سوی متقاضی، مجوز ایجاد مدرسه مسجدمحور یا مرکز آموزشیوپرورشی مسجدمحور را به متقاضی مربوطه بدهد.
احمدحسین فلاحی، سخنگوی کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس درباره این مدارس گفته: «امروزه با کمبود شدید فضای آموزشی در کشور مواجهیم و میتوان از ظرفیت مساجد برای حوزه تربیتی و آموزش بهره برد. برنامه درسی مدارس مسجدمحور زیر نظر آموزشوپرورش خواهد بود.»
در مدارس مسجدمحور چه خبر است؟
به گزارش هم میهن، مدارس مسجدمحور اگرچه بهصورت رسمی فعالیتی ندارند و آموزشوپرورش نیز آنها را بهرسمیت نمیشناسد، اما سالهاست که درحال فعالیتاند و در بسیاری از استانها مشغول راهاندازی شدهاند. در سایت ستاد مدارس مسجدمحور، اطلاعات چندانی درباره ماهیت این مدارس وجود ندارد و تنها ویدئوهایی بارگذاری شده که یکی از آنها مربوط به سخنرانی حجتالاسلام پناهیان است؛ کسی که سابقه معاونت فرهنگی نهاد رهبری در دانشگاهها را دارد. او سخنرانیاش را اینگونه آغاز کرد: «مساجد ما که ادعای دین، ایمان و مذهب دارند، مدرسهها را اداره کنند. آقای مسجد، شما اگر مدرسه نداری، چهداری؟»
مدارس مسجدمحور سالهاست فعالیت میکنند و بهصورت غیررسمی دایره فعالیت خود را گسترش میدهند؛ بهطوریکه گفته میشود، اکنون حدود ۱۵۰ مدرسه مسجدمحور در کشور وجود دارد که ۷ هزار دانشآموز نیز در آنها حضور دارند و روزانه جای نشستن پشت نیمکتهای کلاس درس، راهی مسجد میشوند تا بنا به ادعای دایرکنندگان این مدارس، از آموزشهای جدید و بهتری بهره ببرند؛ آموزشهایی که البته اطلاعات کافی درباره نحوه ارائه آنها وجود ندارد.
در این مدارس چه خبر است؟ این سوالی است که هممیهن را به سمت یکی از مدارس مسجدمحور میکشاند. بررسی با یک تماس تلفنی شروع میشود. خانم جوان پشت خط تلفن با حوصله شروع میکند به توضیح که استقبال از این مدارس بسیار خوب بوده؛ طوریکه حتی برخیها برای ثبتنام در فهرست انتظار قرار گرفتهاند و منتظر خالیشدن صندلی هستند: «برای دانشآموزان، برنامههای تربیتی و فرهنگی ترتیب دادهایم؛ مثلاً به دختران آموزشهایی مانند خانهداری، خیاطی، دوخت و دوز، آشپزی و طب سنتی ارائه میشود و برایشان کلاس عملی برگزار میشود. برنامههای حفظ گلستان و بوستان نیز داریم و اردوهای تربیتی نیز برگزار میکنیم.»
زن، خوشبرخورد است و صبور و ادامه میدهد: «کارگروههایی هم داریم که به دانشآموزان مهارتهایی مانند کار با کامپیوتر، عکاسی با موبایل و ... آموزش میدهد. اول سال، بچهها باید یکی از این کارگروهها را امتحان کنند و تا آخر سال در آن حضور داشته باشند و پروژههای عملی هم انجام دهند. هدف این است که دانشآموزان در کنار درس، در برنامههای هنری و فرهنگی حضور داشته باشند و آموزش ببینند.» به گفته او، مدت زمان تحصیل در این مدارس، ۱۰ ماه است.
مدیر مدرسه دیگری، اما میگوید که با برگزاری کلاسهای هنری و فرهنگی و آموزشهای تربیتی، دانشآموزان موظف به خواندن سرفصلهای کتب درسی هستند و از آنها امتحان گرفته میشود. البته برنامه درسی در همین حد است و کلاسهای اضافه یا تقویتی برگزار نمیشود.
سوال بعدی درباره معلمان این مدارس است. آنها چهکسانی هستند؟ مدیر یکی از این مدارس میگوید: «خیالتان از بابت معلمان راحت باشد. آنها توسط خودمان گزینش میشوند. از همین حالا هم برنامه جذب نیرو را شروع کردهایم و فراخوان ارسال رزومه دادهایم. برخی از مربیان از قبل با ما کار میکردند و جزو دانشآموزانی بودند که همینجا تحصیل کرده و حالا مدرک دانشگاهی گرفتهاند. بعضی دیگر هم معلمان آموزشوپرورشاند که بازنشسته شدهاند یا وقت آزادشان را در اختیارمان قرار میدهند.»
ساعت حضور دانشآموزان در این مدارس، تقریباً مثل مدارس عادی است؛ اما میزان شهریه برای پایه ابتدایی نامعقول بهنظر میرسد: «دانشآموزان از ساعت هفتونیم صبح در مسجد حاضر میشوند تا ساعت یک بعدازظهر. شهریه ثابت هم حدود ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است که بهصورت قسطی از اولیا گرفته میشود. اعطای مدرک هم از طرف خود مسجد صورت نمیگیرد؛ چون فعالیت ما زیر نظر آموزشوپرورش نیست. اما راههای مختلفی برای گرفتن مدرک وجود دارد؛ مثلاً دانشآموزانی که قرآن حفظ کردهاند به دارالقرآن معرفی میشوند و میتوانند مدرک بگیرند. از دانشآموزان دو نوبت امتحان گرفته میشود، اما کارنامهشان را از مدارس دیگر میگیرند.»
مدارس مسجدمحور و نحوه فعالیت آنها اماواگر فراوان دارد؛ اتفاقی که باعث شده این فعالیت با موافقان و مخالفانی روبهرو شود که هرکدام استدلالهای خاص خود را داشته باشند.
عباس مقتدایی، نماینده مجلس دراینباره به «هممیهن» میگوید: «این مدارس در سالهای گذشته نسبت به تعلیم مدارس اقدام کرده بودند یا بهدنبال این بودند که مجوز مدرسه بگیرند تا بتوانند فعالیتهای فرهنگی خود را با فعالیتهای علمی و آموزشی همراه کنند و غنای بیشتری به آن ببخشند و از سویی بتوانند امکانات و ظرفیتهای محلات را به کمک آموزشوپرورش بیاورند.»
به گفته او، این رویکرد بهعنوان یک مبنا در مجلس شورای اسلامی موردتوجه قرار گرفت و هنگام تصویب بخشی از مقررات و قوانین مرتبط با مدارس غیردولتی برای این مراکز نیز در نظر گرفته شد تا آنها با استفاده از ظرفیتهای قانونی و ذیل مقررات آموزشوپرورش بتوانند فعالیت کنند و خیرین محلهها و مرتبطین با مساجد بتوانند در امر تعلیم و تربیت به آموزشوپرورش کمک کنند و آموزشوپرورش هم مجوزهای لازم را به آنها بدهد.
آنطور که او میگوید: «مدرسهای مستقل بدون نیاز به آموزشوپرورش وجود ندارد، ممکن است برخی از مجموعهها برای آموزش ساختمانهایی داشته باشند، اما هیچوقت مدرسهای بدون مجوز از آموزشوپرورش فعالیت نمیکند، چون این امر ممکن است زمینه آموزشهای غیررسمی را فراهم کند. از آنجا که آموزش رسمی صرفاً زیرنظر نهادهای آموزشوپرورش فعالیت میکند، اصل و اساس آنها باید مطابق با مقررات آموزشوپرورش باشد و از ایننهاد مجوز بگیرند.»