منبع: اکونومیست
تاریخ انتشار: 18 ژانویه 2024
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران/ ترجمه: "دادگاه عالی هند" در سال 1994 حکم داد: "سیاست و مذهب را نمیتوان با هم درآمیخت". میلیونها نفر در 22 ژانویه، در خلال تقدیسِ معبدی بحثبرانگیز و جنجالی به ارزش 220 میلیون دلار به دست "نارندرا مودی" ، در مراسمی که نشان از آغاز غیررسمیِ ورود به سومین دورۀ نخستوزیری دارد، این جدایی را به چشم دیدند. زنگ خطری برای 200 میلیون مسلمان و بسیاری از هندیهای سکولار؛ نقطۀ اوج پروژۀ ملیِ چند دههایِ هندو برای تسلط کامل بر هند.
حتی زمانی که "مودی" در معبد آیودیا در شمال هند ظاهر میشود، رکن دیگر مأموریت او یعنی مدرنسازیِ شگفتآور هند، شتابان پیش میرود. این کشور سریعترین رشد اقتصادی را در زیستکره دارد و اکنون پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است.
سرمایهگذارانِ جهانی از رونقِ زیرساختها و پیشرفتهای فنآوریِ رو به رشدِ آن سخن میگویند. نارندرا مودی میخواهد مهمترین رهبر هند از زمان "جواهر لعل نهرو" باشد. دیدگاه او در بابِ عظمت ملی، تکیه بر ثروت و مذهب است و با این خطر مواجه است که شوونیسمِ پرمباهاتِ هندو، جاهطلبیهای اقتصادیاش را تضعیف کند.
برای درک نمادهای محیرالعقولِ آیودیا باید در زمان سفر کنید. نام حزب سابقِ مودی، "بهاراتیا جاناتا (بیجیپی)"، از سال 1990 با تبلیغات درخصوص وضعیت مسجدی بحثبرانگیز، روی کار آمد. این حزب در سال 1992، تجمعی از فعالان هندو ترتیب داد که منجر به تخریب مسجد شد و "شورشهای هندو – مسلمان" را در سراسر جنوب آسیا برانگیخت.
معبد مجلل هندو که مودی در شرفِ افتتاح آن است در محل آن مسجدِ ویرانشده بنا شده است. حضور در این بنای مذهبی برای خیلی از هندوها، اصلاح خطایی باستانی قلمداد میشود. این مکان همچنین زادگاه اسطورهایِ خدای هندو "رام" است. رهبران پیشینِ بیجیپی از قبیلِ "آتال بیهاری واجپایی"، ایدئولوژی اساسیِ حزب موسوم به "هندوتوا" (شکل غالب ملیگرایی هندو) را کم اهمیت جلوه دادند تا از حمایتِ جریان اصلی برخوردار شوند.
نارندرا مودی که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴ وزیرکلِ ایالت "گجرات" هند بود و در شورشهای مرگبار ضداسلامی در سال 2002 دست داشت (و البته بعداً در دادگاه تبرئه شد)، پس از 10 سال قدرت، دیگر چندان محدود به نظر نمیرسد.
حالا رادیکالهای بیجیپی قدرت گرفتهاند و حملات اوباش دولتی به مسلمانان شدت گرفته است. چندین ایالت در لوای مدیریت این حزب، قوانین تبعیضآمیز تصویب کردهاند. مودی اسلامهراسی را با ترویج قوانینِ شهروندیِ متعصبانه علیه مسلمانان درآمیخته است.
از سیاقِ فرمانرواییِ جبارانۀ او، آزار و اذیت و حمله به ستونهای کهنِ نظم لیبرال، از جمله مطبوعات، مؤسسات خیریه، اتاقهای فکر، برخی دادگاهها و بسیاری از سیاستمدارانِ مخالف برمیآید.
با پیروزیِ مودی و حزب بیجیپی در سومین دوره (همانطور که اکنون مسلم به نظر میرسد) بیم آن میرود که پروژۀ هندوتوا فراتر از این پیش برود. فعالان بیجیپی درصدد جایگزینیِ مساجد با معابدند. مودی میخواهد مسلمانان را از قانون اساسی کنار بگذارد.
طرحِ احتمالیِ مناطق پارلمانی میتواند منجر به افزایش قدرتِ شمالِ کشور یعنی بخش پرجمعیتِ هندیزبان و حامی بیجیپی شود. این امر به ضرر جنوبِ صنعتیِ ثروتمندتر است. مودیِ 73 ساله، میتواند ابرقدرتِ هند باشد و دستکم 1دهه دیگر نیز بر کشور حکومت کند.
واقعیت این است که این مبارزۀ مذهبی و سیاسی در جوار خوشبینیِ عظیمِ اقتصادی رخ میدهد. رشد اقتصادی در سه ماهۀ اخیر از 7 درصد فراتر رفته است. این کشور اکنون زیرساختهای حملونقل، بازارهای بزرگِ سهام، بانکهای قدرتمند، ذخایر عظیمِ ارزی، سیستم مالیاتی پیچیدهتر و فساد کمرنگتری دارد. هند سرانجام در حال تبدیلشدن به بازاری واحد است که به شرکتها اجازه می دهد از صرفههای مقیاس بهرهبرداری کنند و سرمایهگذاریِ تجاریِ سهلتری را نوید میدهد.
تولید هنوز رونق نگرفته، اما صنعت درحالِ همترازی با زنجیرههای تأمینِ جهانی (از روترهای اینترنتی گرفته تا دوچرخۀ برقی) است. خدمات فناوریِ غولآسا امید دارد با کمک شرکتهای سراسر جهان از هوش مصنوعی، ثروت زیادی به دست آورد.
"رکورد اقتصادی" هنوز تا کاملشدن فاصله دارد و "نرخِ اشتغالزاییِ رسمی" بسیار پایین است. مودی برای فقرا برنامههای رفاهیِ دیجیتال ایجاد کرده تا وجهۀ خود را در میانِ هندوهای معمولی به عنوان رهبری که به محرومان اهمیت میدهد، تقویت کند. هند برای توسعۀ سرمایه انسانی کار زیادی نکرده و سیستم آموزشی آن وحشتناک است. برخی از شرکتهای قدرتمند، نفوذ بیش از حد دارند و بااینحال بر این شالوده میتوان کار کرد.
حال باید پرسید: "آیا دستورِ کارِ مذهبی و توسعۀ سریع اقتصادی با هم سرِ سازگاری دارند؟" پاسخ مثبت است؛ اما فقط تا جایی میتوانند در کنار هم قرار بگیرند. در 10 سال گذشته بسیاری از دستاوردهای اقتصادیِ مودی همگام با برنامههای مذهبیِ او پیش رفته است. قدرت پارلمانیِ بیجیپی و محبوبیتش، انجام اصلاحات ِدشوار از جمله "مالیات بر فروشِ ملی" را ممکن ساخته است. اتحاد و نفوذِ دولت به سرمایهگذاران اطمینان میدهد سیاست پایدار است، حتی اگر آزادیهای مدنی ناپدید شده باشند.
بااینحال، اگر مودی در دورۀ سوم نخستوزیریِ خود بیشتر به سمت هندوتوا و حکومت استبدادی حرکت کند، محاسبات اقتصادی تغییر خواهد کرد. مثلاً تقسیم شمال به جنوب را در نظر بگیرید. اگر هند به این رشد شتابان ادامه دهد، جنوب صنعتیِ ثروتمند و پیشرفته، احتمالاً از نظر فناوری پیش خواهد رفت و نیروی کار را از شمال جذب میکند؛ اما هندوتوا در جنوب جذابیت چندانی ندارد و قدرت بیشتری در این بخش متمرکز است. مودی میتواند تنشهای فزاینده بر سر مهاجران داخلی، درآمدهای مالیاتی و نمایندگی را تشدید کند.
یا ثبات اقتصادی را در نظر آورید که در گروِ مدیریت اقتصادیِ تکنوکراتهای معتبرِ بین المللی است نه ایدئولوگهای بیجیپی. فروشگاههای بزرگ به مدد دولت چندین دهه در چین سرمایهگذاری کردند. اما اگر با پیرشدن و منزویشدنِ مودی، تصمیمگیری، مستبدانه و نامنظم شود و نهادها تضعیف شوند، شرکتها از به کارگیریِ مبالغ هنگفتِ سرمایه، صرفنظر خواهند کرد
آیا نارندرا مودی حین تقدیسِ آیودیا در برابر خیلِ ستایشگران و مقاماتِ گستاخ و ملیگرای هند، این مخاطرات را در نظر آورد؟
او پیش از آنکه نخستوزیر شود، سعی کرد خود را از متعصبی هندو به مدیری عملگرا در ایالت بسامانش (گجرات) تغییر دهد و حالا با نزدیکشدن به دور سوم، باید هشیار باشد. برای تحققِ "رؤیایِ هند قدرتمند" نیاز به خویشتنداری دارد نه ازهمگسیختن. اگر مودی شکست بخورد، امیدِ 1.4 میلیارد نفر و چشماندازِ درخشانترین نقطه در اقتصادِ جهان از بین خواهد رفت.