هشتمین دوره مراسم اعطای لوح، نشان و تندیس امینالضرب روز سهشنبه با حضور فعالان بخش خصوصی، کارآفرینان، اساتید اقتصاد و اعضای اتاقهای بازرگانی در تالار وحدت تهران برگزار شد.
به گزارش دنیای اقتصاد، در این مراسم از مسعود نیلی، استاد اقتصاددانشکده مدیریت و اقتصاددانشگاه صنعتی شریف، به دلیل چهار دههتلاش در عرصه آموزش و سیاستگذاری اقتصادی تقدیر شد و اتاق بازرگانی تهران، لوح و نشان امینالضرب را به این استاد باسابقه دانشگاه اهدا کرد.
این عضو بازنشسته هیاتعلمی دانشگاه، طی سخنانی به دلایل خود برای انتخاب رشته اقتصاد و آرزوهای خود برای اعتلای کشور اشاره کرد و گفت: «چهل سالقبل زمانیکه پا به عرصه اقتصاد گذاشتم، کارهای بزرگ منطبق با آرزوهای بزرگتر در سر داشتم. با اشتیاق میخواستم بدانم چگونه میتوان به یک کشور توسعهیافته تبدیل شد، بنابراین این مساله که یک کشور درحالتوسعه برای اینکه بتواند به رشدهای اقتصادی بالادست پیدا کند، لازم است چه مسیری را طی کند، برایم دغدغهای جدی بود. طی ۴۰ سالگذشته آنچه یاد گرفتهام پاسخهای مختلف از زوایای متفاوت برای پاسخ به این پرسش بودهاست.»
او افزود: «گرچه این پرسشها هرگز مرا رها نکردهاند، اما با گذشت زمان پختهتر و واقعبینتر شدهام. در مسیر شکلگیری رویاهایم، توسعهیافتگی کشورم را در گاز با قطر، در نفت با عربستان، در توریسم و صنعت با ترکیه و در موقعیت ممتاز جغرافیایی با امارات، بهعنوان کشورهایی که از بین مزایای مذکور فقط یک مورد را دارند، مورد سنجش و ارزیابی قرار دادهام. وقتی فشارها افزایش مییابد به خود میگویم، کشوری که در گاز در رتبه دوم قرار دارد حتما میتواند حداقل به اندازه نصف همسایهاش قطر، گاز صادر کند. وقتی رتبه چهارم در ذخایر نفتی را داریم حداقل میتوانستیم به اندازه ۴میلیون بشکه نفت در روز صادر کنیم. ما میتوانستیم با همکاری شرکتهای بینالمللی بزرگترین تولیدکننده لوازمخانگی، ماشینآلات و تجهیزات در منطقه باشیم.»
نیلی با تاکید بر اینکه در صورت تحقق موارد مذکور امکان صادرات ۳۵۰میلیارد دلاری و تولید ناخالص داخلی ۱۲۰۰میلیارد دلاری دور از دسترس نبود، گفت: «در صورت اتخاذ تدابیر درست، دستیابی به تورم و نرخ بیکاری ۳درصدی و رشد اقتصادی بیش از ۵درصدی امکانپذیر بود. در چنین اقتصادی فقر و بیکاری در کشور وجود نداشت. دیگر کودکی زبالهگردی نمیکرد و آموزگاران سختکوش، مسافرکشی نمیکردند.»
او افزود: «در چنین شرایطی بهترین دانشگاههای جهان با دانشگاههای کشور همکاری بیشتری داشتند و جوانان کشور در رشد و توسعه کشور نقش بیشتری ایفا میکردند. این جوانان میتوانستند هوشمصنوعی را به بخشهای مختلف اقتصاد کشور وارد کنند. ایران میتوانست مرکز مالی منطقه پیرامونی خود باشد و از این طریق مسالهای بهمعنای تامین مالی فعالیتهای اقتصادی در کشور وجود نداشت.»
در انتها این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه سربرآوردن ابربحرانها ناشی از عدمشناخت از چرایی مشکلات است، گفت: «درحالیکه کشور با بیماریهای مزمن اقتصادی مواجه است، سیاستگذاران در حال برگزاری جشنهای مختلف هستند و بهخاطر موفقیتها به خود آفرین میگویند. بدترین نوع شکست در حکمرانی، عدمدرک واقعیت است. بخش خصوصی، کارآفرینان و کارشناسان مستقل باید بهصورت جدی به مشکلات اقتصادی سرزمین مادری بیاندیشند و دربرابر کشور و نسلهای آینده مسوولند. ما چارهای جز تلاش برای ساختن آینده نداریم. فردا همانی است که خودمان میسازیم.»