۲۹ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۹ آذر ۱۴۰۳ - ۰۲:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۴۶۰۲۸
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۰ - ۰۴-۱۲-۱۴۰۲
کد ۹۴۶۰۲۸
انتشار: ۲۲:۴۰ - ۰۴-۱۲-۱۴۰۲

دلیل فرونشست زمین در ایران

دلیل فرونشست زمین در ایران
ایران در بین کشور‌های دارای بالاترین میزان فرونشست زمین در سطح جهانی رتبه ۲۵ را دارد؛ در نتیجه ظرفیت سفره‌های زیرزمینی در ایران به دلیل فرونشست زمین در سطح کشور رو به کاهش است.

«تجارب مدیریت منابع آب ایران نشان می‌دهد که راه‌حل‌های مهندسی به تنهایی نمی‌تواند از کاهش هشداردهنده منابع آب زیرزمینی برای کشور جلوگیری کند، به‌ویژه زمانی که عوامل دیگری مانند فرونشست زمین در سطح کشور می‌تواند مانع از اثربخشی تلاش‌های تغذیه آبخوان‌ها شود.»

مهدی زارع در اعتماد نوشت: روز ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ رییس سازمان محیط زیست درباره وضعیت فرونشست زمین در تهران گفت: «غالب دشت‌های ما در کشور ممنوعه هستند، در تهران هم در منطقه کهریزک فرونشست وجود دارد و فرونشست زمین تهدیدی برای زیرساخت‌ها و خطوط حیاتی است که به‌طور گسترده در ایران در حال رخ دادن است.»

مدیر بحران قزوین گفت: «میزان فرونشست دشت قزوین سالانه ۱۷ سانتی‌متر است و ۹۲ درصد آبی که در دشت قزوین مصرف می‌شود، مربوط به حوزه کشاورزی و کشت محصولات آب‌بر مانند هندوانه، خربزه و پسته است که بیشترین ضرر و آسیب را به دشت رسانده است.» تنش آبی، کاهش آب زیرزمینی، نوع خاک، گذر زمان و میزان بارندگی به عنوان مهم‌ترین عوامل فرونشست زمین در تهران، قم، قزوین، یزد، اصفهان، کرمان و مشهد به عنوان مناطق بحرانی شناخته شده‌اند. در این نواحی فرونشست بین ۱۵ تا ۲۰ سانتی‌متر در سال در دشت‌ها رخ می‌دهد.

در خطوط و پست‌های انتقال نیرو، با فرورفتگی پایه، کمانش اعضای سازه، انحراف مقره‌های الکتریکی و ترک‌خوردگی از آسیب‌های اصلی خطوط انتقال در فرونشست زمین هستند. حال بررسی می‌کنیم که دلیل این تنش آبی چیست؟ بارندگی در ایران از ۲۷۰ میلی‌متر در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ به ۱۳۴ میلی‌متر در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ کاهش یافت و این روند بارش کم در سال‌های آبی بعدی تا بهمن ۱۴۰۲ ادامه یافته و به حدود ۱۷۰ میلی‌متر رسید. میزان بارندگی در ایران از سال ۱۲۸۰ شمسی به‌طور متوسط ۲۳۵ میلی‌متر در سال بوده است و بالاترین سطح بارندگی در سال ۱۳۳۶ با ۳۵۳ میلی‌متر و کمترین رکورد در همین سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود.

تغذیه آب‌های زیرزمینی و سفره‌های زیرزمینی آب شیرین را برای جمعیت بیش از ۸۰ میلیون نفر در ایران تامین می‌کند. برداشت از بیش از یک میلیون چاه، چشمه و قنات آب زیرزمینی و کاهش قابل توجهی در حدود ۳.۸ میلی‌متر در سال در تغذیه آب زیرزمینی در سراسر کشور در درجه اول به مدیریت ناپایدار آب و منابع محیط‌زیستی مربوط است. تغییر اقلیم این شرایط بد را تشدید کرده است.

میانگین سالانه تغذیه آب‌های زیرزمینی در سراسر کشور (حدود ۴۰ میلی‌متر در سال) بیشتر از میانگین سالانه رواناب گزارش شده در ایران (یعنی ۳۲ میلی‌متر در سال) است که نشان می‌دهد آب‌های سطحی سهم اصلی را برای تغذیه و شارژ مجدد آب‌های زیرزمینی دارند.

چنین کاهشی در تغذیه آب‌های زیرزمینی می‌تواند وضعیت وخیم کاهش سفره‌های زیرزمینی در ایران را تشدید کند و پیامد‌های مخربی برای محیط طبیعی و توسعه اجتماعی-اقتصادی کشور داشته باشد. کاهش آب‌های زیرزمینی ایران به شیوه‌های توسعه ناپایدار به ویژه در شصت ساله اخیر از اوایل دهه چهل تا امروز در کشور مربوط است. اولین چاه‌های عمیق از ابتدای دهه چهل در ایران حفر شد. اصلاح مدیریت و سیاست‌های آب‌های زیرزمینی، به‌ویژه در مناطقی که نوسانات آب اقلیمی فزاینده را تجربه می‌کنند، الزامی است.

نسبت تغذیه آب زیرزمینی در سراسر کشور از نیمه دهه هشتاد شمسی به عنوان کسری از تغذیه به بارندگی حدود ۲۰ درصد بود و در نیمه دهه ۹۰ شمسی به حدود ۱۵ درصد رسید و بیم آن می‌رود که در نیمه دهه ۱۴۱۰-۱۴۰۰ به ۱۰ درصد کاهش یابد. کاهش تغذیه و بهره‌برداری بیش از حد از سفره‌های زیرزمینی باعث شده است که تقریبا ۴۲۲ دشت از ۶۰۹ دشت ایران در وضعیت بحرانی/ممنوع قرار بگیرد. دشت ممنوعه به معنای شرایطی است که حفر چاه‌های جدید ممنوع است و فقط استفاده از آب آشامیدنی از آن آبخوان مجاز است.

بسیاری از دشت‌های آزاد (یعنی جا‌هایی که حفر چاه‌های جدید قانونی است) در مناطق بیابانی یا کوهستانی قرار دارند که سفره‌های زیرزمینی پتانسیل ضعیفی برای تغذیه از آب‌های زیرزمینی دارند. در یک مطالعه نوروی و همکاران که در اکتبر ۲۰۲۳ در مجله نیچر منتشر شد، نشان داده شد که در مقیاس جغرافیایی کوچک‌تر، یعنی در حوضه‌ها، میانگین نسبت تغذیه در بازه ۱۳۹۵-۱۳۸۵ از ۳ درصد (در حوضه انزلی) تا ۴۰ درصد (در حوضه بختگان) متغیر بوده است.

به‌طور کلی متوسط نسبت تغذیه در حوضه‌هایی با کمترین کاهش آب زیرزمینی مانند حوضه‌های انزلی و هراز، در جنوب ساحل کاسپین که در منطقه مرطوب شمال ایران قرار دارند، کمتر است و برعکس، متوسط نسبت تغذیه در حوضه‌هایی که بیشترین کاهش ذخیره آب زیرزمینی را دارند، مانند حوضه‌های بختگان و دریاچه نمک که در مناطق نسبتا خشک مناطق مرکزی و شرقی ایران واقع شده‌اند، بیشتر است.

تقریبا ۵۶ درصد از رودخانه‌های ایران دچار کاهش جریان آب شده‌اند که حدود ۲.۵ برابر بیشتر از مقادیر گزارش شده برای رودخانه‌های بزرگ جهان است. حدود ۲۰ درصد از رودخانه‌های دایمی کشور به رودخانه‌های فصلی تبدیل شده‌اند و رودخانه‌های فصلی سابق خشک شده و/یا به نهر‌های باریک تبدیل شده‌اند. کاهش انسانی آب تجدیدپذیر همچنین منجر به کوچک شدن تقریبا تمام دریاچه‌های ملی، تالاب‌ها، مرداب‌ها و حوضچه‌ها شده است.

کاهش در جریان برگشت آبیاری به پیشرفت‌های فناورانه شیوه‌های کشاورزی و بهبود کارایی مصرف آب آبیاری در طول دو دهه گذشته و به کاهش تغذیه آب زیرزمینی کشور مربوط است. این کاهش در تغذیه منجر به افزایش قابل‌توجهی در کسری آب زیرزمینی در سراسر کشور شده و از ۱۰۶ کیلومتر مکعب به بیش از ۱۴۰ کیلومتر مکعب افزایش یافت. فرونشست شدید و پیشرونده زمین در سراسر کشور طی دو دهه اخیر نیز به کاهش نفوذپذیری خاک به دلیل تراکم کمک کرده و در نتیجه بر ظرفیت تغذیه آب‌های زیرزمینی اثر گذاشته است.

ایران در بین کشور‌های دارای بالاترین میزان فرونشست زمین در سطح جهانی رتبه ۲۵ را دارد. در نتیجه ظرفیت سفره‌های زیرزمینی در ایران به دلیل فرونشست زمین در سطح کشور رو به کاهش است. تراکم خاک باعث کاهش نفوذپذیری آن و در نتیجه کاهش توانایی آبخوان‌ها برای شارژ شدن می‌شود که منجر به کاهش میزان و حجم کل تغذیه می‌شود. چندین منطقه در ایران جنگل‌زدایی گسترده، بیابان‌زایی و شهرنشینی سریع را تجربه می‌کنند.

تجارب مدیریت منابع آب ایران نشان می‌دهد که راه‌حل‌های مهندسی به تنهایی نمی‌تواند از کاهش هشداردهنده منابع آب زیرزمینی برای کشور جلوگیری کند، به‌ویژه زمانی که عوامل دیگری مانند فرونشست زمین در سطح کشور می‌تواند مانع از اثربخشی تلاش‌های تغذیه آبخوان‌ها شود. برای تسهیل احیای سفره‌های زیرزمینی، اولویت‌بندی و کاهش تقاضای آب به جای تکیه بر استفاده از آب‌های زیرزمینی تجدیدناپذیر مهم است.

ارسال به دوستان