عصر ایران؛ رضا صائمی- «پارسا پیروزفر» این روزها در کانون توجه مخاطبان و رسانههاست. اکران فیلم «مست عشق» در سینماها و حضور او در این فیلم با بازی در نقش مولانا کافی بود تا او را که همواره از بازیگران و سلبریتیهای محبوب محسوب میشده دوباره در کانون توجهها بنشاند.
هم تماشای نقش مولانا و هم نقش آفرینی پارسا پیروزفر بر روی پرده، حضور او را در این فیلم با کنجکاوی بیشتری همراه کرد اما هنوز تب و تاب این حضور و نقش، فروننشسته حضور او در سریال جدید «در انتهای شب» که از شبکه نمایش خانگی پخش میشود جایی دیگر هم پارسا را در کانون توجه تماشاگران و مخاطبان نشانده است.
حالا این بازیگر محبوب و خوشسیما هم پردۀ سینما و هم قاب نمایش خانگی را تسخیر کرده و با همراه ساختن مخاطبان انبوه موجب رونق هر دو شده است.
برخی دلیل این محبوبیت را در فیزیک زیبا و چهره میدانند اما فراموش نکنیم که یکی از بهترین بازیهای خود را با چهرهای تکیده و در شمایل یک معتاد هم در کارنامه خود ثبت کرده و این نشان میدهد داریوش مهرجویی فقید نه تنها به مؤلفۀ زیبایی توجه نداشته بلکه اتفاقا آن را شکسته تا از توانایی پارسا پیروزفر به عنوان بازیگر استفاده کند.
بازی او در نقش معتادی به نام یوسف در فیلم «مهمان مامان» یکی از بهترینبازیها در کارنامۀ حرفهای اوست (اگرچه شاید نام یوسف هم اشارتی یه زیبایی باشد)؛ معتادی که با نوعی آنارشیسم و طغیان علیه خاستگاه طبقاتی خود شوریده و از سر عشق به دختری از طبقه فقیر،خودخواسته از خانوادۀ ثروتمند خود بُریده!
شخصیت پارسا در این فیلم روایت نوعی «خود ویرانگری قهرمانانه» است و امتداد آن را میتوان در فیلم دیگر مهرجویی -«علی سنتوری»- هم پی گرفت.همان گونه که یوسف، سخاوتمندانه به خانۀ پدری میرود و از یخچال آن، مرغ و ماهی برای میهمانی عفت خانم (با بازی گلاب آدینه) فراهم میکند، علی سنتوری هم در آن ویرانه، سوسیسها را سرخ میکند و با معتادان دیگر ضیافتی برپا میکنند.
بسیاری از کسانی که به فیلم «مست عشق» انتقاد داشتند معتقد بودند انتخاب پارسا برای نقش مولانا درست نیست چراکه او نتوانسته عظمت شخصیت مولانا را در بازی خود به نمایش بگذارد یا برخی معتقد بودند او بسیار شیکتر و امروزیتر از آن است که در شمایل مولانا برای تماشاگر باورپذیر باشد و حتی منتقدی از این ادبیات استفاده کرد: "مولانایی که او بازی کرده بسیار منفعل و مفلوک است".
حسن فتحی اما در پاسخ به این نقدها گفته است پارسا پیروزفر نقش مولانا را آگاهانه بازی کرده و تصویر مولانایی که در فیلم میبینیم مربوط به آشنایی او با شمس و مرعوبیت در برابر شخصیت اوست نه آن مولانای بزرگی که سالها بعد از ملاقات شمس در ذهن داریم.
با این حال این نقش هم یکی از خاص ترین نقشهایی است که پارسا پیروز فر در کارنامه خود ثبت کرده و در واقع برای نخستین بار، بازی در نقش یک شخصیت تاریخی را تجربه میکند.
حالا هم حضور در سریال «در انتهای شب» با اقبال زیادی از سوی مخاطبان همراه شده و این بار او را در نقش یک مرد میانسال میبینیم که در آستانۀ جدایی و فروپاشی زندگی زناشویی است؛ بهنام که یک هنرمند نقاش است.
جذابیت چهرۀ میانسالی او هم در این فیلم مزید بر علت شده تا به میانجی حضور او، سریال مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. اگرچه نه فقط از نقش او که از فیلمنامۀ خوب این سریال هم باید کرد در اقبال مخاطب مؤثر است.
باری، این روزها عکس و چهرۀ پارسا پیروزفر در بیلبوردهای شهری گسترده شده و تا حدودی جای عکسهای تبلیغاتی پژمان جمشیدی را گرفته است. از یک سو در شمایل مولانا در فیلم مست عشق و از جانب دیگر بر بیلبوردهای تبلیغی سریال «در انتهای شب».
از آقای پارسا پیروزفر ممنون هستیم که باعث شد دیگر چشم هایمان به چهره ی تکراری پژمان جمشیدی ، شخصی که از بازیگری چیزی نمی داند نیفتد.