با وجود آن که پرونده انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسیده است، اما حواشی آن ادامه دارد. طرفداران سعید جلیلی و حامیان او در ۴۸ ساعت ابتدایی اعلام نتایج انتخابات ابتدا مشغول درگیری با حامیان محمدباقر قالیباف بودند و اکنون میدان واکنش آنها به سمت ابراز نارضایتی و واکنشهای تند و همه جانبه نسبت به نتیجه انتخابات تغییر کرده است.
به گزارش فرارو، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، گشت و گذاری کوتاه در فضای مجازی به ویژه شبکه اجتماعی ایکس، چند حس آشکار را بین حامیان سعید جلیلی متبلور میکند؛ خشم، سردرگمی و طلبکاری سیاسی. این احساسات در خطوطی که مینویسند به وضوح محسوس است، اما پرسش این است که چرا طرفداران سعید جلیلی با شکست انتخاباتی اینگونه رو به رو شده اند و تعبیر و تفسیر این نوع واکنشها چیست؟ محمد هاشمی رفسنجانی، عضو هیات موسس حزب کارگزاران سازندگی و فعال سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
هیچکس به آقای جلیلی تعهد نداده بود دولت سایه تبدیل به دولت واقعی میشود
محمد هاشمی رفسنجانی به فرارو گفت: «این که طرفداران آقای جلیلی و طیف نزدیک به ایشان واکنشهای تندی نسبت به نتیجه انتخابات نشان میدهند یا به نظر میرسد که نتیجه انتخابات برایشان پذیرفتنی نیست یک علت روشن دارد. درواقع پاسخ این موضوع کاملا مشخص است. این افراد از مدتها قبل به قول خودشان دولت سایه تشکیل داده بودند و در حال برنامه ریزی برای ریاست دولت بوده اند. درست است که آقای جلیلی میگوید دولت سایه برای راهگشایی و پیدا کردن نواقص و امثالهم بوده، اما مسئله این است که هیچ کس هم به ایشان تضمین و تعهد نداده بوده که قرار است رئیس جمهور شود.»
وی افزود: «واقعیت زندگی با آمال و آرزوهای طیفی و جناحی فرق میکند. طرفداران آقای جلیلی احساس میکنند که به نوعی فریب خورده اند. درواقع آنها احساس میکنند واقعیت، آن چیزی نبوده که به آنها گفته میشده است؛ بنابراین طرفداران ایشان درگیر نوعی عصبانیت و حس سرخوردگی شده اند. آنها نمیتوانند دیگر به سایر جناحهها حمله کنند و در نتیجه درگیر حملات داخلی شده اند و خود یا طرفداران آقای قالیباف را متهم کرده و مورد حمله قرار میدهند. آنها مدام این ادعا را مطرح میکنند که اگر قالیبافیها کنار میرفتند پیروز میدان میشدند. این حرفها که اساسا پایه و اساسی ندارد. چه تضمینی وجود داشت که اگر آقای جلیلی نبود و آقای قالیباف بود چه میشد؟ اینها سخنانی است که از سر استیصال مطرح میشود. همیشه وقتی یک جریان شکست میخورد به دنبال مقصر میگردد و بساط «کی بود، کی بود؟ تقصیر کی بود؟» راه میافتد. انتخابات تمام شده است. اما بد نیست طیفی که شکست خورده است به این فکر کند که زمینه این شکست از ماهها قبل و بر اساس وعده وعیدها و حرفهایی که زده شده به وجود امده است.»
زمینه شکست جلیلی از ماهها قبل شروع شده بود
عضو هیات موسس حزب کارگزاران سازندگی در ادامه گفت: «آقای پزشکیان نه به کسی تعهدی دارد و نه در برابر هیچ طیف و جریانی الزام دارد که بخواهد از این افراد در کابینه خود استفاده کند یا از آنها مشورت خاصی بگیرد. درواقع آقای پزشکیان بنابر تشخیص خود، از افرادی که تصور میکند افراد شایستهای هستند دعوت کند و کابینه خود را تشکیل دهد. این توهم که برخی در تلاشند ایجاد کنند که آقای پزشکیان برای دعوت از تندروها یا جریانهای خاص الزام و تعهد دارد از اساس اشتباه است و آقای پزشکیان کوچکترین اجباری در این زمینه ندارد. آقای پزشکیان بر اساس شرایط مد نظر خود کابینه تشکیل میدهد.»
وی افزود: «درست است که برخی از افرادی که در ستاد آقای پزشکیان بودند به کابینه آقای روحانی تعلق داشتند، اما اغلب این افراد پیشاپیش اعلام کرده اند که هیچ توقعی برای پیوستن به کابینه ندارند و برای پست گرفتن هم از آقای پزشکیان حمایت نکرده اند. اغلب حمایتها از آقای پزشکیان با هدف نجات کشور و رساندن ایران به وضعیت بهتر انجام شده است. آقای پزشکیان هم نسبت به این افراد تعهدی نداشته و ندارد. حال اگر از برخی از این افراد در برخی پستها دعوت کند، قطعا بر اساس صلاحیت و شایستگی است که در وجود این افراد میبیند. انتخاباتی که در کشور انجام شد، کاملا منطبق بر اصول دموکراسی و انتخابات آزاد بود.»
این فعال سیاسی گفت: «بعید میدانم که طیف آقای جلیلی بتواند در مسیر آقای پزشکیان مانع تراشی بزرگی انجام دهد. این روزها رسانهها و شبکههای اجتماعی، هر اتفاقی را به سرعت پوشش میدهند و قطعا این نوع اقدامات نیز از دید افکار عمومی پنهان نمیماند. در ضمن اگر طیف آقای جلیلی میخواهد نزد افکار عمومی مقبولیتی داشته باشد و در آینده نیز برای مردم دادههای قانع کنندهای داشته باشد دست به رفتارهای اینچنینی نمیزند. به محض این که کابینه آقای پزشکیان تشکیل شود و کار دولت چهاردهم آغاز شود، همه چیز به درایت وزرا و تمهیداتشان بستگی دارد و عوامل بیرونی فرعیات هستند. در مورد نمایندههای مجلس هم این موضوع صدق میکند. در خصوص تایید وزرا و تشکیل کابینه، گرچه نظر نمایندگان مهم است، اما خوب است نمایندهها این موضوع را مدنظر داشته باشند که در نهایت همگی به نوعی وابسته به رئیس جمهور هستند چرا که همه نمایندهها به مردم در حوزههای انتخابیه خود وعدههایی داده اند و برای تحقق وعدههای خود نیز به نیروی اجرای رئیس جمهور وابستگی دارند. پس اگر رئیس جمهور به ویژه در شهرستانها عملکرد خوبی نداشته باشد، اتفاقا به ضرر نمایندگان هم خواهد بود.»