۲۴ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۸۹۳۵۳
تاریخ انتشار: ۱۹:۰۴ - ۲۲-۰۵-۱۴۰۳
کد ۹۸۹۳۵۳
انتشار: ۱۹:۰۴ - ۲۲-۰۵-۱۴۰۳

خداحافظی تلخ فرنگی‌کار ایرانی الاصل تیم ملی آذربایجان از دنیای کشتی؛ از مصدومیت تا دوری از وطن

خداحافظی تلخ فرنگی‌کار ایرانی الاصل تیم ملی آذربایجان از دنیای کشتی؛ از مصدومیت تا دوری از وطن
صباح شریعتی، فرنگی‌کار ایرانی الاصل، در مصاحبه‌ای صریح به تشریح دوران ورزشی خود پرداخت و از سختی‌های این مسیر گفت. او از مصدومیت‌های پی در پی، دوری از وطن و فشار مسابقات سخن گفت و در نهایت از خداحافظی خود از دنیای کشتی خبر داد.

فرنگی‌کار ایرانی تیم ملی آذربایجان گفت: لحظه خداحافظی واقعا سخت است اما کادر فنی ایران و میرزازاده کاری کردند که احساس تنهایی نکنم.

صباح شریعتی در گفت‌وگو با فارس، درباره حضور در المپیک و تمریناتش، عنوان کرد: در این چند سال اخیر ایران نبودم و تمریناتم را در آذربایجان انجام می‌دادم. برای المپیک هم آمادگی خوبی داشتم اما با مشکلات زیادی روبه‌رو بودم و جنگیدم. 

فرنگی‌کار ایرانی الاصل آذربایجان افزود: در این یکی دو سال خیلی آسیب دیدم، سختی غربت و دوری از شهر، وطن و خانواده اذیت می‌کرد اما باز هم ماندم و جنگیدم. در ۳۵-۳۶ سالگی سهمیه المپیک پاریس را گرفتم اما بعد از کسب سهمیه مچ پایم به شدت آسیب دید، تاندون‌ها از دو طرف پاره شد و آسیب دیدگی به حدی بود که حتی ممکن بود به المپیک نرسم.

شریعتی در ادامه با بیان اینکه در المپیک با قرعه سختی روبه‌رو بود، خاطرنشان کرد: مسابقات المپیک همیشه سطح بالایی دارد و حریفان هم با بالاترین سطح شرکت می‌کنند. من تلاشم را کردم و حتی می‌توانستم مدال بگیرم اما نشد، قسمت نبود چون گروه و قرعه سختی داشتم و هم اینکه گاهی اوقات نمی‌شود. میرزازاده و لوپز کشتی‌گیران خوبی هستند و من کشتی‌های حساسی داشتم.

این فرنگی‌کار سنگین‌وزن درباره خداحافظی خود از دنیای قهرمانی، گفت: از قبل خداحافظی در ذهنم بود و تصمیم داشتم این کار را انجام دهم. دوست داشتم این خداحافظی با مدال همراه باشد اما نشد. لحظه بسیار سختی بود و تمام دوران ورزشی‌ام جلوی چشمانم بود. واقعا سخت است؛ سال‌ها وقتی به این فکر می‌کنی که ورزش قهرمانی چقدر استرس و آسیب دارد اما باز هم دلت نمی‌خواهد خداحافظی کنی.

دارنده مدال برنز المپیک ریو افزود: وقتی فکر می‌کنی برای بار آخر به عنوان کشتی‌گیر وارد سالن می‌شوی و روی تشک می‌روی حیلی سنگین است و دلت می‌گیرد. اصلا دلم نمی‌خواست از سالن بیرون بیایم. از حسن رنگرز، طالب نعمت‌پور و پهلوان میرزازاده تشکر می‌کنم که مرا تنها نگذاشتند. کاری کردند که احساس تنهایی نکنم. کار بزرگی کردند و همیشه در ذهنم می‌ماند. 

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
باند شمالی این تونل امشب مسدود است نرخ اجاره آپارتمان در ۲۲ منطقه تهران چقدر است؟ یادداشت کیهان : برخی سخنان پزشکیان کفایت و اقتدار مدیریت دولت را زیر سؤال می‌برد سقوط اتوبوس دانش‌آموزان کلمبیایی به دره/ ۱۷ کشته و ۲۰ مصدوم نعیمه نظام دوست با استایل رسمی و لوکس در کنسرت «معین زندی» (عکس) چین با تسلط بر ۹۰ درصد فناوری‌های کلیدی جهان، آمریکا را پشت سر گذاشت مکتا؛ پلی بین پژوهشگران و کتابخانه ها در قم/ کاری بزرگ بدون بودجه جداگانه چه غذایی برای تقویت سیستم ایمنی بدن در زمستان بخوریم؟ تصادف زنجیره‌ای در رشت/ یک فوتی و ۲ مصدوم بیک ایمانوردی در حال تمرین با هالتر در خانه؛ دهه ۴۰ (عکس) سعید جلیلی: ۲۵۰ شبکه ماهواره‌ای برای تنزل فرهنگ خانواده ایرانی ایجاد شده است مسعود کیمیایی از بیمارستان مرخص شد ورود جیمز کامرون به باشگاه میلیاردرها رکوردداران جهان در تعداد خودروهای برقی چه کشورهایی هستند برگزاری مراسم تشییع پیکر کامران فانی