سایِنتولوژی (Scientology) یکی از مخفیترین و بدنامترین سازمانهای روی زمین است. این سازمان که با نام کلیسای ساینتولوژی شناخته میشود، خودش را به عنوان یک جنبش مذهبی مصمم برای نجات آینده بشر معرفی کرده، در حالی که در واقعیت، فرقهای قدرتمند است که هدف اصلی آن کسب ثروت و قدرت است.
به گزارش فرادید، لافایت رونالد هابارد سال ۱۹۱۱ در تیلدِن نِبراسکا به دنیا آمد. او در کودکی به گم شدن در دنیای تخیلی خود معروف بود و در طول دوران جوانی خود با دانشگاهیان درگیری داشت، طوری که تنها پس از دو سال از دانشگاه جورج واشنگتن اخراج شد. بعدها، هابارد از نیروی دریایی نیز رد شد و در طول جنگ جهانی دوم دوباره به خدمت سربازی رفت، اما به دلیل سرپیچی از دستورات از سمت خود اخراج شد.
جلد مجله تایم که جزئیات فساد ساینتولوژی را نشان میدهد، ۱۹۹۱
هابارد با وجود این درگیریها اولیه، سرانجام به نویسندهای پرکار تبدیل شد و به دلیل توانایی خود در تولید حجم بالایی از مطالب در مدت زمانی کوتاه شهرت یافت. او در ژانرهای مختلف مینوشت، اما بیشتر به خاطر آثار علمی تخیلی معروف شد. با این حال، آرزوی واقعی او نوشتن نبود، بلکه کسب قدرت و ثروت بود.
در ماه مه ۱۹۵۰، هابارد مقالهای را در مجلهی «داستانهای حیرتآور فوقعلم» درباره علم جدیدی به نام «دیانِتیکس» منتشر کرد که خودش به وجود آورده بود. اندکی بعد، هابارد کتابش را با عنوان «دیانتیک: علم مدرن سلامت روان» منتشر کرد. این کتاب به یک اثر پرفروش و چارچوبی برای ساینتولوژی تبدیل شد.
عکس اِل. ران هابارد، ۱۹۵۰
هابارد دیانتیکس (Dianetics) را به عنوان شاخهی جدیدی از علم روانشناسی روانهی بازار کرد و مدعی شد نوعی درمان است که افراد را از بیماریهای جسمی ناشی از عوامل روانی مانند استرس یا درگیریهای درونی درمان میکند. هابارد تاکید داشت که دیانتیک پیشرفتی باورنکردنی برای تمدن بشر است و کتابش را با این جمله آغاز کرده بود:
«خلق دیانتیک نقطه عطفی برای انسان است که با کشف آتش قابلقیاس است و برتر از اختراعات چرخ و کمان است. منبع پنهان تمام بیماریهای روانتنی و انحرافات انسانی کشف شده و مهارتهایی برای درمان غیرقابل تغییر آنها ایجاد شده است». (دیانتیک: علم مدرن سلامت روان)
بر اساس دیانتیکس، فرد سالم «روشن» است. «روشن» شدن هدف نهایی دیانتیکدرمانی است و از راه فرآیندی به نام «حسابرسی» به دست میآید. هابارد ادعا میکرد لحظات آسیبزای زندگی ما به شکل خاطراتی در ناخودآگاه ما باقی میمانند و این خاطرات سبب میشوند ما روشن بودنمان را از دست بدهیم. با کار با یک «حسابرس» باتجربه، میتوان این خاطرات را در مغز دوباره زنده و بازآرایی کرد و خود را برای همیشه از تمام بیماریهای روانتنی درمان کرد.
هزینه هر ساعت از جلسات حسابرسی هابارد ۲۵ دلار بود و او تضمین میکرد وضعیت «روشن» برای هرکسی که جلسات کافی را پشت سر بگذارد قابلدستیابی است. بنیاد تحقیقات دیانتیک هابارد نیز یک برنامهی یکماهه پیشنهاد میکرد که به افراد آموزش میداد چگونه یک حسابرس دیانتیک شوند.
هزینه دوره برای هر نفر ۵۰۰ دلار بود. ظرف یک سال، بنیاد هابارد نزدیک به ۱۰۰۰۰۰ دلار دریافت کرد و پایگاههای جدیدی را در نیویورک، شیکاگو، هونولولو، واشنگتندیسی و لسآنجلس تأسیس کرد.
ساختمان ساینتولوژی در هالیوود، کالیفرنیا با تبلیغاتی برای دیانتیکس در کنار آن که توسط گَری لئونارد نقاشی شده است
با وجود موفقیتی که هابارد بدست آورده بود، عادتهای هزینه کردن افراطی، همراه با تردیدهای جدی دانشگاهیان و متخصصان پزشکی در مورد اثربخشی درمان او، منجر به نابودی جنبش دیانتیک در سال ۱۹۵۲ شد. اما برای هابارد، این تنها آغاز کار بود. از خاکستر دیانتیکس یکی از موفقترین و بحثبرانگیزترین سازمانهای جهان پدید آمد.
اِل. ران هابارد در حال برگزاری سمینار دیانتیکس در لسآنجلس، کالیفرنیا، ۱۹۵۰
سال ۱۹۵۲، هابارد «انجمن ساینتولوژی هابارد» را در فینیکس، آریزونا تأسیس کرد. او همان سال «تاریخ انسان» را نیز منتشر کرد. این کتاب شالودهی فلسفی و کیهانی که ساینتولوژی از آن وجود یافت را پیریزی کرد.
هوبارد در کتاب خود از واژهی «thetan» به عنوان واژهای قابلتعویض با واژهی «وجود» استفاده کرد و گفت تتانهای باستانی جهان را خلق کردهاند. به عقیده هابارد، وجود جهان سبب شد تتانها به یک وضعیت تنزلیافته برسند. انسان تتان ضعیفشدهی مدرن است و از هویت واقعی خود به عنوان موجودی کیهانی بیخبر است. انسان تنها از راه تمرین ساینتولوژی و حسابرسی، امکان بازگشت به کشور مادری خود را دارد.
در حالی که هابارد دیانتیکس را راهی برای زندگی بدون درد ترسیم کرده بود، وعده داد ساینتولوژی دروازهای به سوی جاودانگی است. پاداشهای متعهد شدن به علم هوبارد بسیار افزایش یافته بود و همچنین هزینهها. بسته به مهارت حسابرس، کسانی که امیدوار بودند «روشن» شوند، تا ۱۰۰۰ دلار در ساعت هزینه پرداخت میکردند. در انجمن جدید، سیاستی نیز وجود داشت که بر اساس آن، هر سازمان ساینتولوژی باید ده درصد از درآمد ناخالص هفتگی خود را مستقیماً به هابارد بپردازد.
سال ۱۹۵۳، هابارد ساینتولوژی را برای حمایت قانونی و اهداف مالیاتی به کلیسای ساینتولوژی تبدیل کرد. سال ۱۹۵۸ وضعیت معافیت مالیاتی به این دلیل که هابارد از ساینتولوژی سود شخصی قابلتوجهی به دست آورده بود، به کلیسا داده نشد. آن زمان، ساینتولوژی به یک جنبش بینالمللی با بیش از ۱۰۰ سازمان در ایالات متحده تبدیل شده بود. با وجود این شکست موقت، ساینتولوژی در سراسر جهان شکوفا شد و هابارد را به شدت ثروتمند و قدرتمند کرد.
جلد بخش ویژه سن پترزبورگ تایمز در مورد کلیسای ساینتولوژی
سال ۱۹۵۹، ال. ران هابارد به انگلستان نقل مکان کرد، جایی که قصد داشت خانه جدید خود به نام سنت هیل، مرکز کنترل ساینتولوژی در سراسر جهان را بسازد. او و خانوادهاش در سنت هیل زندگی باشکوهی داشتند. هابارد یک پیشخدمت، یک پرستار و معلمانی برای فرزندانش استخدام کرده بود.
سنت هیل جاییست که هابارد عمل «بررسی امنیتی» را اجرا کرد که طی آن، ساینتولوژیستها به دلیل داشتن اطلاعات اتهامبرانگیز در صورت تصمیم به فرار، بازرسی میشدند. این تکنیک هنوز یک ابزار حیاتی است که کلیسای ساینتولوژی برای وفادار نگه داشتن اعضای خود از آن استفاده میکند.
به دنبال تلاشهای کشورهای مختلف برای پس زدن ساینتولوژی، هابارد طرحی برای فرار از بوروکراسی و تحقیقات دردسرساز طراحی کرد. «سازمان دریا» ناوگان کوچکی از سه کشتی بود که هابارد روی آنها، تلقین فکریاش را به وسیلهی ساینتولوژیستهای ردهبالا گسترش میداد. با این حال، هشدارهایی در سراسر جهان صادر میشد و به محض اینکه مقامات محلی متوجه میشدند چه کسی در کشتیها حضور دارد، سازمان دریا را دائماً از بنادر اخراج میکردند.
وقتی هابارد در دریا بود، چندین نوع تنبیه شدید اتخاذ کرد و آنها را «اصول اخلاقی» نامید. این «اصول اخلاقی» شامل پرتاب اعضای خدمه به دریا، حبس و فرستادن به نیروی پروژه توانبخشی میشد که اساساً یک برنامه کار بردگی بود.
هابارد در نهایت متوجه شد سازمان دریای او ناپایدار است و سازمان هتل بزرگی را در کلیرواتر، فلوریدا خریداری کرد. سازمان دریا به عنوان بالاترین سطح مدیریت ساینتولوژی هنوز پابرجاست و شهر کلیرواتر را به نوعی در انحصار خود درآورده است. ساکنان کلیرواتر اکنون در شهری زندگی میکنند که مورد هجوم فرقهای مخفی قرار گرفته که آگاهانه برای نفوذ به بوروکراسی محلی فلوریدای جنوبی کار میکنند.
اعتراض ساینتولوژیستها در مرکز شهر لسآنجلس علیه رأی دادگاه توسط آن نادسن، ۱۹۸۶
زمانی که هابارد در سنت هیل بود، دفتر نگهبان (G. O.) را تأسیس کرد که یک اداره اطلاعات خصوصی بود که از آن، علیه دشمنان داخلی و خارجی ساینتولوژی استفاده میشد. یکی از نمونههای معروف G. O در محل کار علیه پالت کوپر، نویسنده «رسوایی ساینتولوژی» بود.
G. O از اثر انگشت کوپر استفاده کرد تا وانمود کند که او تهدیدات بمبگذاری را برای کلیسای ساینتولوژی تایپ کرده است. کوپر متهم شد و با ۱۵ سال زندان مواجه شد و تنها زمانی تبرئه شد که حملات افبیآی به دفاتر G. O. منجر به فاش شدن نقشههای کلیسا برای تحت فشار قرار دادن او شد. در حملات افبیآی موارد دیگری از ارعاب توسط کلیسا و همچنین سیاستهای مکتوب در خصوص شکستن و ورود، دستگاه شنود تلفنها و نفوذ به سازمانهای دولتی کشف شد.
سال ۱۹۷۳، هابارد «عملیات سفید برفی» را طراحی کرد. برنامه این بود که اعضای مختلف ساینتولوژی در سازمانهای دولتی متعدد ایالات متحده نفوذ کنند تا هر مدرکی علیه ساینتولوژی را حذف کنند. جالبترین نمونه عملیات سفید برفی، نفوذ مایکل وولف افسر G. O به IRS در سال ۱۹۷۵ بود. ولف به عنوان کارمند IRS استخدام شد و ۳۰۰۰۰ سند دولتی مربوط به ساینتولوژی را سرقت کرد. نقشه او در نهایت توسط افبیآی کشف و خودش دستگیر شد. این اتفاق سبب شد مایکل مایزنر، ساینتولوژیست ناظر بر این عملیات، توسط G. O زندانی شود.
مایزنر توانست فرار کند و به افبیآی پناه ببرد و در نتیجه یازده مقام G. O. محکوم شوند. در دهه ۱۹۸۰، «دفتر نگهبان» به «دفتر امور ویژه» تغییر نام داد تا تصویر آژانس در چشمان مردم تغییر داده شود، اما هدف حمله هولناک به دشمنان ساینتولوژی ثابت ماند.
صلیب ساینتولوژی
ساینتولوژی همیشه درباره پول بوده و هست. سال ۱۹۸۱ در مجله ریدِرز دایجِست گزارش شد که ساینتولوژی بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در سال درآمد داشته است. این رقم بعدها با شهادت یکی از فراریان ساینتولوژی در دادگاه ثابت شد که ادعا کرد حداقل ۱۰۰ میلیون دلار به طور غیرقانونی از ایالات متحده خارج شده است.
در مقالهای با عنوان «آنچه کمکهای مالی شما میخرند» هابارد ادعا کرد کمکهای مالی برای انجام خدمات مستقیماً به او نمیرسد. با این حال، به گفته مجله فوربس و شهادت چندین فراری، تخمین زده میشود هابارد سالانه ۵۲ میلیون دلار از ساینتولوژی کسب درآمد کرده است.
هابارد سیاستی هم به نام «نحوه فروش ساینتولوژی» نوشت که در آن به اعضای ستاد میدانی (FSMs) دستور داد در مورد خشونتهای روانپزشکی در قیاس با ساینتولوژی به شدت بحث کنند. اعضای ستاد میدانی برای استخدام افراد برای خدمات ساینتولوژی آموزش دیدند و به مبلغان مذهبی شبیه شدند. با این حال، بر خلاف مبلغان مذهبی، آنها از خدماتی که مردم را متقاعد به خرید آنها میکردند، کمیسیون دریافت میکردند.
سیاست دیگری که به طور غیررسمی «لایحه مفتخورها» نامیده میشد، به اعضا اجازه میداد قرارداد کاری چندساله با کلیسای ساینتولوژی امضا کنند تا امکان دسترسی به حسابرسی و آموزش رایگان داشته باشند. اگر یکی از اعضا تصمیم میگرفت کلیسا را ترک کند، صورت حسابی شامل تمام خدمات ارائهشدهی ساینتولوژی به او با هزینهی کامل به او داده میشد. این سیاستها و اقدامات کلیسای ساینتولوژی به روشنی نشان میدهد ال. ران هابارد هرگز قصد نداشته ساینتولوژی به عنوان یک جنبش مذهبی جدید خدمت کند، بلکه هدف همیشگی او این بوده که خودش را بینهایت ثروتمند کند.
دیوید میسکاویج
اواخر دهه ۱۹۷۰، ال. ران هابارد چنان دچار کژخیالی و بیاعتمادی شده بود که تنها با چند تن از معتمدترین پیروانش به صحرا فرار کرد. این پیروان بخشی از گروهی بودند که به «انجمن پیامرسان کمودور» (CMO) شناخته میشدند.
در طول روزهای تشکیل سازمان دریا، CMO گروهی متشکل از زنان جوان بود که به عنوان پیامرسان، خدمتکار و نسخهی بدل هابارد آموزش دیده بودند. همچنین قصد هابارد این بود که فرزندان CMO روزی وارث کلیسا شوند. هابارد که از سلامتی ضعیف رنج میبرد و از اعضای جداشدهی سازمان دریا خیانت دیده بود، مخفیانه زندگی میکرد و مجبور بود چندین بار با همراهان CMO خود نقل مکان کند.
در دهه ۱۹۸۰، سازماندهی مجدد کلیسا انجام شد. با حمایت بیسر و صدای هابارد، فرزندان بزرگشدهی CMO ساینتولوژی را از مدیران قدیمی گارد پاکسازی کردند. این طبقه حاکم جدید از ساینتولوژیستها، تمام مأموریتهای مستقل را وادار کردند به عنوان بخشی از ماموریتهای بینالمللی ساینتولوژی با هم جمع شوند.
روز ۲۴ ژانویه ۱۹۸۶، ال ران هابارد درگذشت. به پیروان او گفته شد که هابارد به سطح بعدی تحقیقات خود رفته است که در بدن انسانی او قابلانجام نبود.
ساختمان «آبی بزرگ/Big Blue» کلیسای ساینتولوژی در لس آنجلس، کالیفرنیا
پس از مرگ هابارد، دیوید میسکَویج قدرت را به دست گرفت و عنوان «کاپیتان سازمان دریا» را به دست آورد و رئیس کلیسای ساینتولوژی شد. از این زمان، چندین فراری به روزنامهنگاران و فیلمسازان در مستندسازی وحشتها و سوءاستفادههای ساینتولوژیک کمک کردهاند.
میسکَویج و کلیسای او مرکز تحقیقات متعدد FBI در مورد کودکآزاری، قاچاق انسان و بردهداری نیز بوده است. شکایتهایی که به تازگی در سال ۲۰۲۲ تنظیم شدهاند، رهبر این کلیسا را به تجاوز جنسی و سوء استفاده جنسی از کودکان متهم میکنند.