روزنامه هم میهن در سرمقاله خود نوشت: این روزها انفجار پیجرها و وسایل ارتباطی لبنان همه را شوکه کرده است. این عملیات نشان داد که برخلاف تصور سنتی که فکر میکنند با فیلترینگ میتوان جلوی نفوذ را گرفت، اتفاقاً استفاده از ویپیان نتیجه عکس دارد.
اغلب سیاستهایی که اجرا میشود، به نتایجی خلاف هدف اولیه آنها منجر میشود. نمونه؟ فیلترینگ.
باعث تأسف فراوان است که بهرغم اتفاق نظر روشن مردم و کارشناسان و وعدههای روشن رئیسجمهور و نیز مواضع شخص وزیر ارتباطات؛ هنوز اقدامی عملی جدی در این مورد نشده است و بدتر اینکه هیچ توضیحی هم درباره چرایی ادامه آن داده نمیشود. گویی مجبوریم هر روز از آب آلوده مصرف کنیم و نهتنها هیچ اقدامی هم برای رفع آن صورت نمیگیرد، بلکه میگویند همین آب خوب است و بخورید.
اگر آقای وزیر قادر به حل این مسئله نیست؛ خوب است توضیح روشنی دهند که ماجرا چیست، حداقل مردم بدانند مانع کجاست یا چه کسانی مانع هستند؟ اگر اعلام نکنید، مسئولیت با آقای وزیر است.
اجازه دهید تمثیل روشنی تقدیم شود. برای ورود به خانه میباید از درب اصلی وارد شد. هرکس میآید شناخته میشود و حضورش در خانه تابع ضوابط است. حالا فرض کنید این در بسته شود، چه اتفاقی میافتد؟ برای ورود نردبان میگذارند و از پشت بام وارد میشوند. هیچ ضابطهای نه برای ورود هست و نه برای حضور. گویی همه با پوشاندن چهره خود وارد میشوند. استفاده از ویپیان و فیلترشکن دقیقاً همین روش برای ورود به اینترنت است.
این روزها انفجار پیجرها و وسایل ارتباطی لبنان همه را شوکه کرده است. این عملیات نشان داد که برخلاف تصور سنتی که فکر میکنند با فیلترینگ میتوان جلوی نفوذ را گرفت، اتفاقاً استفاده از ویپیان نتیجه عکس دارد؛ زیرا نرمافزاری که برای امنیت شبکهها طراحی شده، موجب ناامنی آنها میشود. فیلترشکن دقیقاً موجب آلوده شدن و نقض امنیت ابزارها میشود و امکان نفوذ را در وسایل و شبکههای اینترنتی تشدید میکند.
اینجاست که فرد ناظر احساس میکند که یا سیاستگذاری دچار نفوذ شده است تا راه را برای نفوذیها هموار کند، یا منافع فاسد اقتصادی وجود دارد؛ که هر دو هم میتواند باشد و هر دو هم تحتپوشش دفاع از امنیت و ارزشها خود را نمایش میدهند. آنچه که بیش از هر چیزی موجب تعجب تداوم سیاست فیلترینگ میشود، مخالفت قریب به اتفاق سیاستمداران و فعالان مدنی و اجتماعی و کارشناسان با این سیاست نادرست و ویرانگر است. ولی در نهایت حتی وزیر هم شهامت کافی برای ورود به این بحث را ندارد.
ناچار باید نتیجه گرفت که مسائل پشت صحنهای وجود دارد که افکارعمومی از آن خبر ندارد. مختصر و مفید اینکه در هر صورت مسئولیت این سیاست زیانبار به عهده شخص آقای وزیر و دولت است.
عجیب اینکه شنیده شده آقای رئیسجمهور چندین بار تذکر دادهاند؛ ولی گویی قرار نیست که اتفاقی بیفتد و همچنان دهها میلیون ایرانی در کنار اغلب مسئولین در حال دور زدن تحریم دولتساخته هستند. معلوم نیست مسئولین محترم که در داخل کشور ضرورتی به پاسخگویی منطقی و روشن نمیبینند، هنگامی که خارج هستند در مواجهه این پرسش چه پاسخی میدهند؟