۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۶
کد خبر ۱۰۰۱۷۴۸
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۲ - ۲۲-۰۷-۱۴۰۳
کد ۱۰۰۱۷۴۸
انتشار: ۱۲:۳۲ - ۲۲-۰۷-۱۴۰۳

با سعدی در گلستان ؛ باب اول حکایت سی‌ام : پنداشت ستمگر که جَفا بر ما کرد / در گردن او بماند و بر ما بگذشت (+صدا)

با سعدی در گلستان ؛ باب اول حکایت سی‌ام : پنداشت ستمگر که جَفا بر ما کرد / در گردن او بماند و بر ما بگذشت (+صدا)
پادشاهی به کشتنِ بی‌گناهی فرمان داد. گفت: ای ملِک! به موجبِ خشمی که تو را بر من است، آزارِ خود مجوی که این عقوبت بر من به یک نفس به سر آید و بزهِ آن بر تو جاوید بماند.

عصر ایران ــ پادشاهی به کشتنِ بی‌گناهی فرمان داد. گفت: ای ملِک! به موجبِ خشمی که تو را بر من است، آزارِ خود مجوی که این عقوبت بر من به یک نفس به سر آید و بزهِ آن بر تو جاوید بماند.

 

این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر این‌جا بشنوید

Video Player is loading.
Current Time 0:00
/
Duration 0:00
Loaded: 0%
Progress: 0%
Stream Type LIVE
Remaining Time -0:00
 
1x

  دورانِ بقا چو بادِ صحرا بگذشت

  تلخیّ و خوشیّ و زشت و زیبا بگذشت

 

  پنداشت ستمگر که جَفا بر ما کرد

  در گردن او بماند و بر ما بگذشت

 

  ملک را نصیحت او سودمند آمد و از سرِ خون او برخاست.

برچسب ها: سعدی ، گلستان سعدی ، حکایت
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۰
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۶ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۲
0
6
سلام و تشکر از شما برای نشر و خوانش این حکایت زیبا.
محسن
Estonia
۱۲:۵۴ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۲
0
8
چه کرده این سعدی؟! بعد از ۷۰۰ سال هنوز بهش نرسیدیم!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۲
2
4
سعدی را دوست دارم به خصوص ‌ه خیلی متشرع بودند ...
بلیط هواپیما فلای تودی