عصر ایران - در سریال قهوه تلخ ، از ساخته های ماندگار مهران مدیری ، شخصیتی هست به نام دواءالملک که طبابت دربار را بر عهده دارد و نقش او را ساعد هدایتی بازی می کند.
این دواءالملک، برای هر بیماری فارغ از جنسیت او و نوع و شدت و حدت بیماری، "نبات داغ" تجویز می کند و اساساً دارو و درمان دیگری بلد نیست و از طنزهای سریال همین که با همین وضع، همچنان طبیب دربار است و به ذکور و اناث و شاه و وزیر و اهالی اندرونی و باقی افراد نبات داغ تجویز می کند!
حالا حکایت روزنامه کیهان است و بستن تنگه هرمز که گویا برای کیهانی ها، حکم همان نبات داغ را دارد که بر هر بی درمان سیاست خارجی دواست؛ فرقی هم نمی کند که آمریکا علیه ایران کاری کرده باشد یا سعودی ها موش دوانده باشند و... ، در هر حال نسخه شان بستن تنگه هرمز است! اخیرا هم که اروپا ورود هواپیماهای مسافری ایران به آسمان اش را ممنوع کرده، کیهان باز هم نسخه نبات داغ یا همان بستن تنگه هرمز را به عنوان اقدام متقابل تجویز کرده هست!
گو این که نمی دانند، بستن آسمان هر کشوری به روی پروازهای کشوری دیگر جزو اختیارات آن کشور است و اگر اروپایی ها این تصمیم خصمانه و ناصواب را درباره ایران گرفته اند، از مقررات بین المللی تعدی نکرده اند ولی بستن یک آبراهه بین المللی - اگر مقدور باشد - نقض آشکار حقوق بین الملل و اعلام جنگ با جهان است و مخابره این پیام که به ما حمله کنید تا راه باز شود!
گو این که فکر می کنند اگر هرمز را ببندند آمریکا و اروپا نادم و خجل و عجول پیش می آیند که "هر چه می خواهید می دهیم فقط تنگه را باز کنید که زمستان سخت در پیش است!"
نگاه ساده لوحانه به روابط و معادلات و معاملات بین المللی که ناشی از عدم شناخت صحیح جهان امروز است، ریشه بسیاری از مصائبی است که امروزه مردم ایران را می آزارد و روز به روز فقیرترشان می کند.
حال بگذریم که برخی گفتارها و رفتارها در داخل، نه از سر ندانم کاری که دقیقا اجرای ماموریتی که از خارج دیکته شده است.
نمی دانیم نسخه بستن تنگه هرمز، ریشه در کدام دارد ولی قطعا فردی مانند نتانیاهو، خیلی دوست دارد که خبر چنین حماقتی را بشنود تا بلکه بتواند اجماعی را که در جهان علیه او و کشور جعلی اش ایجاد شده متوجه ایران کند، درست مانند ماجرای جنگ ۳۳ روزه که اسراییل را در جهان منزوی کرده بود ولی با برگزاری کنفرانس نفی هولوکاست در تهران و سخنان رئیس جمهور وقت ، محمود احمدی نژاد، اسرائیل از موضع ظالم به جایگاه مظلوم رفت و از انزوا خارج شد؛ کسی هم پیگیر پشت پرده آن کنفرانس که چیزی جز ضرر برای ایران و منفعت خالص برای اسرائیل بود، نشد.
2- مولفه های جغرافیایی از جمله مولفه های قدرت است و همسایگی با آبراهه های مهم از مولفه های قدرت است مثل کانال سوئز و تنگه های جبل الطارق و بسفر و داردانل و البته هرمز عزیز ایرانی
3- طبق معاهدات حاکم بر آبراهه ها و سواحل، هر چندمایل دریایی را بعنوان آبهای ملی در ید قدرت خود داشته و از عبور شناورهای سطحی و زیر سطحی جلوگیری کند و تا چند مایل دیگر هم شناورها حق عبور بی ضرر را دارند و تشخیص بی ضرر بودن عبور شناورهای خارجی با کشوری است که آن آبراهه بر ساحلش مشرف است.
3- دست بر قضا در تنگه هرمز اکثر شناورهای بزرگ فقط می توانند از منطقه تحت حاکمیت ایران عبور کنند و بقیه تنگه عمق کمی برای عبور این شناورها دارد
4- حالا وقتی گروهی از کشورهای عمدتاً استعمارگر با زدن اتهاماتی که همواره از سوی مقامات رسمی ما رد شده به تحریم صنعت هوانوردی غیر نظامی ما دست می زنند و همانها از ظالمان خونرزیزی مثل صهیونیستها حمایت مالیو نظامی و جستیک و سیاسی و اقتصادی می کنند، چگونه باید با ایشان برخورد کرد؟
لابد نبات شما که برای همه مشکلات کشور نبات مذاکره را تجویز می کنید و منظور شما و معشوقان سیاسی تان هم تسلیم مطلق است، مناسب تر است؟
تسلیم کشور به دشمن آن هم در میانه جنگ یعنی قتل عام نصف مردم کشور ایران با قحطی عامدانه ایجاد شده توسسط اروپاییان مورد علاقه شما در جنگ جهانی اول که اصلاً ایران طرف هیچ کدام از طرفین جنگ نبود و یا مثل جنگ دوم جهانی که علیرغم بی طرفی از شمال و جنوب وغرب به ایارن حمله نظامی شد و کشور اشغال شد و تا حدود 10 سال در اشغال ماند و تعداد زیادی از مردم نیز مردند و کشته شدند بدون این که گناهی داشته باشند.
5- بهر حال بین طبیبان اختلاف نظر است. شما نبات مذاکره و تسلیم را تجویز کنید و انقلابیون مسلمان ایران نبات مقاومت و مقابله به مثل و مبارزه با جنایتکاران همیشگی تاریخ.
ببینیم کدام یک از آنها به حل ملت نافع تر است.
با سلام
ضمن سپاس ازنقد شما
کاملا درست می فرمایید که حقوق بین الملل، در عمل دایر مدار قدرتمندان است و در این جهان، باید قدرتمند شد و قوی ماند تا مصون بمانیم: از قدرت نظامی گرفته تا توانمندی های اقتصادی و ظرفیت های دیپلماتیک و ... .
تنگه هرمز در کم عرض ترین قسمتش که 21 مایل است، بین ایران و عمان تقسیم شده است: 10:5 مایل برای ایران و همین مقدار برای عمان.
حقوق دریاها می گوید که همه کشورهای دنیا می توانند از این 10.5 مایل ها، حتی بدون دادن اطلاع به دولتین ایران و عمان، "عبور بی ضرر" - حتی با کشتی های جنگی - داشته باشند. عبور بی ضرر هم یعنی عبور بی توقف و سریع. حق عبور بی ضرر از آب های ساحلی، استثنایی شناخته شده بر حق حاکمیت مطلق ملی کشورهاست.
بند ۲ ماده ۱۹ کنوانسیون ۱۹۸۲ در چند بند فعالیتهایی را که به عبور بیضرر لطمه وارد میکند نام برده است که عبارتند از:
۱- هرگونه تهدید یا استفاده از زور در ضدحاکمیت و استقلال سیاسی
۲- اجرای تمرین با اسلحه از هر نوع
۳- هر نوع عمل در جهت جمعآوری اطلاعات ضدامور دفاعی کشور ساحلی
۴- پرواز، فرود یا قرار گرفتن هر نوع وسیله نظامی روی عرشه کشتی.
بنابراین، نه ایران و نه هیچ کشوری نمی تواند به جز موارد مذکور، مانع از کشتیرانی در آبهای ساحلی شود. البته طبیعتاً در شرایط جنگی، اوضاع متفاوت می شود.
درباره آب های عمان نیز که اساساً ایران نمی تواند تصمیم بگیرد و مثلاً با کشتی آنجا را مسدود کند یا اعلام کند هر کشتی را که از آب های عمان می گذرد، با موشک هدف قرار می دهد.
درباره این فرمایش شما که نوشته اید: « دست بر قضا در تنگه هرمز اکثر شناورهای بزرگ فقط می توانند از منطقه تحت حاکمیت ایران عبور کنند و بقیه تنگه عمق کمی برای عبور این شناورها دارد» باید بگوییم که متاسفانه چنین نیست و عمق تنگه هرمز در بخش ایران، کم و در بخش جنوبی زیاد و در نتیجه برای کشتی های سنگین، مناسب تر است. می توانید در این لینک، نقشه عمق تنگه هرمز را ملاحظه بفرمایید:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%87_%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2#/media/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Strait_of_hormuz_full.jpg
از تسلیم کشور به دشمن نوشته اید؛ این صرفاً تصورات و پیش داوری های غیرمنصفانه شماست. نه تنها نباید کشور را و حتی یک وجب از خاکش را تسلیم دشمن کنیم که اگر لازم باشد، جان مان را نیز فدای میهن می کنیم. فقط این را بدانید که گاهی، راهبردهای غلط ولو در قالب شعارهای حماسی هم باشند، می توانند در نهایت به شکستن کمر کشور و استیلای دشمن بینجامند. نمونه تاریخی اش، حماسه سرایی های فتحعلی شاه قاجار و برخی علمای هم عصر اوست که با شعارهای داغ ملی و دینی با روس ها درگیر شدند و بخش های مهمی از کشور در منطقه آذربایجان و قفقاز را برای همیشه از ایران جدا کردند. جنگ و مقاومت، اگر با دوراندیشی همراه نباشد، می تواند به نقض غرض منتهی شود. اما اگر با تدبیر و همراهی مردم باشد، گزینه ای مناسب برای حفظ میهن است و نمونه بارزش، 8 سال دفاع مقدس بود که ملت ایران با دفاع عاقلانه از کشورشان، نگذاشتند حتی یک سانتی متر از کشورشان از دست برود. اکنون نیز باید عقل و تدبیر را مقدم بر جنگ و مذاکره و صلح بداریم و بسنجیم که کدام برای منافع ملت ایران مفید تر است؟ اگر عقل سلیم جنگ را ترجیح داد در کنار هم می جنگیم و اگر مذاکره و صلح را، بدان گردن می نهیم. پس سخن از نبات مذاکره و تسلیم یا جنگ و مقاومت نیست، سخن از دُرّ و مروارید عقلانیت است.
نوشته اید "اروپاییان مورد علاقه شما" ؛ واقعیت این است که به شهادت مطالبی که قبلا هم نوشته ایم، دولت های غربی اصلی، اعم از اروپایی ها و آمریکا را جنایتکارانی می دانیم که برای دهه ها پشت مفاهیمی مانند حقوق بشر و دموکراسی و ... چهره اصلی شان را پنهان کرده اند و اینک در ماجراهای غزه و لبنان، آن نقاب فرو افتاده و می بینیم که آشکارا از جنایتکاران دفاع می کنند و به این هم بسنده نمی کنند و لوازم کشتار انسان های بی گناه را به آنها می دهند. پس نوشته و نسبت دادن شما، عاری از واقعیت است.
درهر حال از این که ما را نقد و باب گفت و گو را باز کردید، سپاسگزاریم. ایران امروز، بیش از هر زمان دیگری نیازمند گفت و گو و مفاهمه است.
برقرار باشید
ولی اینم اضافه بشه که تنگه هرمز جزو آبهای سرزمینی ۲ کشور ایران و عمان هست
ایران از نظر حقوقی فقط میتونه بخش مربوط به خودش رو ببنده
و اگه تمام تنگه بسته بشه، از نظر بین الملل، تعرض به کشور عمان بحساب میاد و کاملاااا قابل محکومیت ایران در دادگاههای بین المللی رو داره
اجماع جهانی علیه خودمون و بلیط رایگان دادن به کشورهای دیگه واسه شرکت در دعوای ایران و اسرائیل و رفتن به گوشه رینگ که جای خود