زندگی در جزیره ابوموسی در جنوبیترین نقطه خاک ایران در خلیج فارس، با مشکلات زیادی روبه رو است. از مشکل حمل و نقل تا کمبود کالا و خدمات. از نبود سینما و وسایل و امکانات تفریحی تا گرانی برخی کالاها.
به گزارش عصرایران، سیدعلی پورطباطبایی فعال مجازی در سفر به جزیره ابوموسی، گزارشی از مسائل و مشکلات آن در روزنامه اعتماد منتشر کرده است. متن گزارش را می خوانیم:
سالها قبل در كتابی كه یكی از روزنامهنگاران برجسته نوشته بود، خواندم كه یك روزنامهنگار میتواند خود را بیسر و صدا داخل یك گروه تلویزیونی با دوربینها و تجهیزاتشان جا كند و همراه آنها به جایی كه رفتن به آن بهسادگی میسر نیست، سفر كند و از پس هیاهوی دوربینها و نورافكنها و فریادهای هیجانانگیز مجریان و خبرنگاران تلویزیون، چیزهای دیگری گزارش كند. فرصتی برای آزمایش این جمله نبود تا اینكه چند روز قبل فرصتی مشابه پدید آمد تا همراه با عوامل یك برنامه تلویزیونی مذهبی، به بوموسی، آخرین نقطه از خاك ایران در دل خلیج فارس، سفر كنم. ماحصل این سفر كوتاه، گزارشی اجمالی از زیستن در جزیره ایرانی بوموسی است.
برای سفر به بوموسی راههای مختلفی وجود دارد كه همه آنها یك وجه مشترك دارند: بدون هماهنگی با دولت یا نظامیان، سفر به این جزیره برای غیر ساكنان ممكن نیست. چه از راه هوایی و چه با شناور، هر بازدیدكنندهای باید از فرمانداری بندر لنگه یا فرمانداری بوموسی درخواست كند تا مجوز ورود به جزیره برای وی صادر شود.
نظامیان مستقر در جزیره هم سیستم هماهنگی خود را دارند و از این رو ورود گردشگر و بازدیدكننده با هر قصدی به جزیره بوموسی به راحتی ممكن نیست. كسی درباره علت این محدودیت واضح حرف نمیزند اما ناگفته مشخص است كه ماهیت نظامی این جزیره بر بقیه دلایل زیست و بازدید در آن میچربد. بوموسی در كنار جزایر تنبكوچك و تنب بزرگ، در گلوگاه استراتژیك خلیج فارس و تنگه هرمز قرار دارد و در طول زمان، با بیشتر شدن تنشهای منطقه، بیشتر به یك پایگاه نظامی تبدیل شده است. پایگاهی كه حتی رفت و آمد به آن نیز باید با هماهنگی و تأیید صورت گیرد.
ساكنان جزیره بوموسی به دو گروه تقسیم میشوند، ایرانیها و اماراتیها. براساس آنچه در خلال تثبیت حاكمیت ایران بر این جزیره معین شده است، تعدادی از ساكنان جزیره كه در بخشی مجزا و كوچك از لحاظ جغرافیایی زندگی میكنند، تابعیت امارات را دارند.
در این سفر دیدار و گفتوگو با آنها به دلایل مختلف ممكن نشد و اساسا اماراتیهای جزیره از ایرانیها جدا هستند و به گفته صیادان، فقط در اسكله مشترك و یك فروشگاه كوچك در نزدیكی اسكله، دیدار بین ساكنان ممكن است. روایتهای مختلفی درباره تابعان اماراتی ساكن بوموسی گفته میشود، از جمله اینكه از دولت امارات حقوق میگیرند و حق ساخت و ساز و گسترش منطقه زندگی را ندارند. به گفته نظامیان حاضر در جزیره، امارات هیچ گونه حضور نظامی در بوموسی ندارد و همه اتباع آن در جزیره باید كارت خاصی كه دولت ایران صادر کرده را داشته باشند.
با این اوصاف به نظر میرسد كه تردد به جزیره برای اتباع امارات نیز به راحتی ممكن نیست و پذیرش گردشگر و بازدیدكننده در بخش اماراتینشین جزیره با دشواریهای بیشتری از سمت ایرانی همراه است، به ویژه اینكه تابعان امارات، باید برای تردد هم با دولت خود هماهنگ شوند و هم مجوز تردد از ایرانیها بگیرند.
گشتی در جزیره نشان میدهد كه ساكنان اصلی نظامیان و كاركنان دولت و خانواده آنها هستند. به گفته اهالی، در جزیره جز صیادی به میزان محدود و فروشگاهداری، كار دیگری وجود ندارد و اكثرا كارمند دولت یا بخش عمومی هستند. كارمندان دولت و نظامیان در اصل ساكنان موقت جزیره هستند و اگر چه ممكن است اقامت آنها طولانی نیز باشد اما در نهایت به دنبال خرید خانه و ماندگاری نیستند.
خانههایی كه البته وجود خارجی هم ندارند، زیرا اكثر ساكنان در منازل سازمانی دولتی یا نظامی ساكن هستند و علیرغم وجود زمین در جزیره، ساخت وسازی جز در بخشهای دولتی و نظامی صورت نمیگیرد.
به سبب دور بودن جزیره از ساحل، تأمین آب و برق بوموسی بهطور محلی انجام میشود. آب توسط یك آبشیرینكن بزرگ تأمین میشود و برق نیز از دیزل ژنراتور جزیره می آید و هزینهای برای آنها از مردم دریافت نمیشود زیرا اكثرا در خانههای سازمانی زندگی میكنند و برای بقیه اهالی نیز دولت متقبل هزینه شده است.
از سوی دیگر مشكل تردد به جزیره سبب شده است تا ورود كالا به جزیره با كندی صورت گیرد و هزینه حمل و نقل نیز به آن اضافه شود، بهطوری كه مواد اولیه غذایی مانند گوشت و مرغ و سبزیجات و میوه بهطور دورهای در جزیره نایاب میشود. هر وقت شناور دیر كند، مثل ایام حضور من در جزیره، از میوه تازه و سبزیجات و مرغ خبری نیست و تنها سیبزمینی پیاز یافت میشود.
به گفته یكی از اهالی گاهی اوقات قیمت میوه و سبزیجات در بوموسی به دو برابر قیمت آنها در بندر لنگه میرسد. این موضوع بر دیگر نیازهای اهالی جزیره هم صدق میكند و اگر كسی كالایی را اینترنتی خریداری كند، در شرایط بین ۱۵ تا ۲۰ روز باید منتظر بماند تا به دستش برسد.
مهمترین مشكلی كه همه ساكنان جزیره را تقریبا بهطور یكسان آزار میدهد، تردد به خاك اصلی ایران است. تا سال ۱۳۹۶ به گفته اهالی، پروازهای روزانه به بوموسی برقرار بوده و هر روز یك پرواز به اینجا وجود داشته كه اهالی را به صورت رایگان جابهجا میكرده اما به تدریج و با فرسوده و از ناوگان خارج شدن هواپیماها، پروازها آب رفته و اكنون به هفتهای یك پرواز با روز نامشخص رسیده است.
وسیله رفت و آمد دیگر اهالی جزیره شناورهای دولتی و نظامی است كه در سالهای گذشته بهطور متناوب و در هفته چند بار به جزیره رفت و آمد میكردند اما به مرور زمان از تردد شناورها نیز كاسته شده و اكنون حمل و نقل با شناور به عهده دو شناور نظامی قرار دارد و درواقع نیروی دریایی سپاه بار اصلی تردد اهالی را نیز به دوش میكشد. مشكل آنجایی ظاهر میشود كه دریا توفانی شود.
در نیمه دوم سال، این تردد كم و با فاصله دچار وقفههای چند هفتهای میشود و اهالی چه نظامی چه دولتی و چه مردم عادی، برای روزهای متوالی در جزیره حبس می شوند. نه جنسی وارد میشود و نه كسی خارج میشود. یكی از اهالی میگفت شركت در مراسم فامیلی، تبدیل به یك مشكل برای ساكنان جزیره شده است و از قبل باید برای آن برنامهریزی كنند تا بتوانند در مراسم شاد یا سوگواری فامیل شركت كنند و اینطور نیست كه حتی با یك وقفه دو سه روزه، بتوانند خود را برای امور فوری به بندر لنگه یا دیگر مناطق ایران برسانند.
چندی قبل فامیل نزدیك یكی از اهالی فوت شده بود و وی با تلاش بسیار توانسته خود را به مراسم هفتم برساند زیرا وسیلهای نبود كه از آن برای رفتن به بندر استفاده كند. كارهای اداری اهالی نیز اگر در جزیره حل نشود، معضل تردد را بار دیگر پیش میكشد. كسی اگر كار اداری داشته باشد، باید یك روز وقت صرف كند تا به بندرلنگه برود و شب را در منزل فامیل یا دوست و آشنا یا مسافرخانهای سر كند و صبح فردا به اداره مدنظر رفته و كار را انجام دهد و سپس برای بازگشت دوباره در جایی اقامت كند تا شناور یا پروازی برای برگشت پیدا شود.
در سالهای گذشته با وجود پروازهای صبح زود از جزیره، اهالی میتوانستند صبح برای انجام كارهای خود به بندرعباس بروند و عصر نیز با پرواز مراجعت كنند، اما كم شدن و تقریبا تعطیل شدن پروازها، هزینه مضاعفی را به ساكنان این جزیره تحمیل كرده و می كند.
در بوموسی خبری از روزنامه نیست و سینمایی وجود ندارد. تفریح اصلی اهالی جزیره به ساحل رفتن و به دریا نگاه كردن است. كاری كه از نظر مردم مركزنشین شاید زیبا و رویایی جلوه كند، اما بعد از چندی تكراری میشود. به همین دلیل جوانان جزیره تلاش میكنند تا پس از رسیدن به دوران استقلال، برای كار یا تحصیل از جزیره بروند، زیرا نه تفریحی دارند و نه آینده كاری مشخصی در انتظار آنان است.
تنها تفریح جوانان جزیره سیگار كشیدن و با موتور در جزیره گشتن است كه به سبب كوچك بودن جزیره و اینكه همه یكدیگر را میشناسند، به سرعت تكراری میشود. حتی سیگار كشیدن نیز به راحتی ممكن نیست زیرا به سبب عدم تردد منظم شناور، سیگارهای پر مصرف در جزیره گاهی نایاب میشود و اهل تدخین باید صبر كنند تا بار بعدی برسد و نیاز خود را تأمین كنند. سالهای دور در جزیره یك سینمای روباز وجود داشته اما به مرور زمان تعطیل شده است و از این رو اكران فیلمهای سینمایی ایرانی در اینجا صورت نمیگیرد و ظاهرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این جزیره را به فراموشی سپرده است. در جزیره یك كتابخانه عمومی وجود دارد كه از بیرون نمای خوبی داشت اما فرصت گفتوگو با مدیر آن فراهم نشد تا ببینیم سرانه مطالعه در بوموسی چقدر است.
یكی از كارهای قابل تقدیر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی، رایگان كردن درمان و دارو در بوموسی است. به گفته دكتر حسین كرمانپور، روابط عمومی وزارت بهداشت، این بدان معنی نیست كه پولی برای درمان دریافت نمیشود بلكه پوشش بیمه در این جزیره صد درصد است و همه هزینهها توسط بیمه پرداخت میشود.
جزیره دارای دو دستگاه آمبولانس اورژانس است كه این روزها یك دستگاه برای تعمیرات به بندر لنگه اعزام شده و دستگاه دیگر نیز در تجربه كوتاهی كه با آن داشتم، دارای مشكلاتی بود كه از جمله نداشتن چراغ برای سرنشینان عقب آمبولانس بود.
البته در ایام حضور نیازی به استفاده از چراغ و درمان در آمبولانس نبود و تنها با آن به بیمارستان پارس رفتیم. در این بیمارستان به تناوب متخصصان مختلفی از جراحی تا اطفال و داخلی حاضر میشوند و هر كدام بعد از یك یا دو ماه حضور، به بندر بر میگردند اما پزشكان طرحی و پرستاران مقیم در جزیره حاضر هستند و بیمارستان نیز دارای بخشهای لازم برای پاسخ فوری به نیازهای مردم از جمله رادیولوژی، آزمایشگاه و داروخانه هست. در عین حال اگر مشكل جدیای وجود داشته باشد،
بار دیگر غول تردد جلوی اهالی سر بلند میكند و باید برای درمان تخصصی به بندر مراجعه كنند. در خلال صحبتها با كادر درمان بوموسی مشخص شد به سبب رایگان بودن و عدم دریافت وجهی از بیماران، كارانهای نیز به پزشكان و پرستاران و كادر درمان پرداخت نمیشود. موضوعی كه در شبكه اجتماعی توییتر (ایكس) مطرح شد و با پاسخ سریع روابط عمومی وزارت بهداشت مواجه شد. دكتر كرمانپور اینگونه توضیح داد كه دانشگاه علوم پزشكی هرمزگان باید از پولی كه از بیمه میگیرد، كارانه پزشك و پرستار را پرداخت كند.
علاوه بر این برای مناطق محروم، حقالزحمه مقیمی برای دانشگاه علوم پزشكی هرمزگان اختصاص داده شده و دانشگاه باید برای پزشكان هم از پول مقیمی پرداخت كند. كرمانپور افزود: حق مقیمی و ماندگاری تا پایان شهریورماه ۱۴۰۳ از سوی وزارتخانه پرداخته شده و دانشگاه نیز باید آن را به پزشكان و پرستاران پرداخت كند، اما به نظر میرسد این موضوع انجام نشده است. سخنگوی وزارت بهداشت قول داد كه دو موضوع حق ماندگاری و مقیمی و كارانه پزشكان و پرستاران بوموسی را پیگیری كند و نتیجه را به اطلاع برساند.
جزیره بوموسی یك موقعیت نظامی است. این را یكی از نظامیهای قدیمی جزیره میگفت كه سالها در موقعیتهای مختلف دفاعی اینجا حضور داشته و دارد. این نظامی با سابقه همچنین میگفت: «ما اینجا تردد همه شناورهای بیگانه را كنترل میكنیم و هر شناوری كه بخواهد وارد آبهای سرزمینی ما بشود یا از آنها تردد كند، باید از ما اجازه بگیرد و قواعد ما را رعایت كند.
نظامیهای اینجا اكثرا از نیروی دریایی سپاه پاسداران هستند و ارتش هم حضوری در حد نیروی پدافند هوایی جزیره دارد و تعداد كمی از پرسنل نیروی انتظامی در اینجا حضور دارند. چون سپاه از بقیه یگانهای نظامی حضور بیشتری دارد، ارشدیت نظامی جزیره و پشتیبانی بقیه یگانها را هم به عهده دارد. فقط این نیست، سپاه در مواقع لازم نیازهای مردم غیر نظامی را رفع میكند و به همدیگر كمك میكنیم.»
نظامیها و غیرنظامیها فقط در محل كار با هم تفاوت دارند اما در بقیه مسائل و مشكلات و زندگی روزمره، همه با هم شریك هستند. وقتی هوا خراب میشود و تردد شناور به تأخیر میافتد، تأمین مایحتاج همه اهالی جزیره به مشكل میخورد. اینطور مواقع نظامیها از ذخیره احتیاطی خود برای مصرف اهالی جزیره استفاده میكنند و دوباره كه هوا بهتر شد، ذخیرههای خود را تجدید میكنند.
در سالهای اخیر حمل و نقل دریایی بهطور كامل به عهده شناورهای سپاه است و درواقع اگر مایحتاج جزیره توسط شناورهای «شهید ستار محمودی» یا «طاووس ۱» تأمین نشود، عملا زندگی در جزیره مختل میشود. همین شناورها تردد اشخاص و اهالی را هم به عهده دارند و به نوعی همه تردد جزیره اكنون توسط سپاه انجام میشود و جای خالی دولت كاملا محسوس است.
دیگر ساكنان خاموش و كمرنگ جزیره بوموسی، سربازان هستند. سربازانی كه ستون اصلی فعالیتهای جزیره را تشكیل میدهند و اكثرا بومی نیستند. زمان خدمت در جزیره بوموسی ۱۴ ماه است و حقوق یك سرباز صفر، پس از یكسانسازیها و با پرداختهای مناطق مرزی، به ۸ میلیون تومان در ماه میرسد.
هر سرباز ۶ هفته در جزیره است و سپس برای ۳ هفته مرخصی به وی تعلق میگیرد تا به خانواده خود در خارج از جزیره سر بزند و اگر تخلفی مثل سیگار كشیدن سر پست از وی سر بزند، یك هفته از این سه هفته كم میشود كه از زمان باقی مانده، حداقل ۳ روز هم برای رفت و آمد باید كم كرد. سربازهایی كه من دیدم از زندگی در جزیره شكایتی نداشتند و حتی یكی از آنها از پست دادن در جزیره راضی بود و میگفت رفتار درجهدارها خوب است به شرطی كه خطایی از ما سر نزند.
در جزیره بوموسی چند بازارچه و تعدادی فروشگاه وجود دارد كه با مقیاسهای بیرون جزیره، محقر به حساب میآیند و در حد مایحتاج روزمره را تأمین میكنند. یكی از این فروشگاهها را كه رفتم، تقریبا از جنس خالی بود. چند قفسه لوازم خانگی كم اهمیت و یك بخش پوشاك داشت كه لوازم خانگی به قول صاحب فروشگاه خارجی بود و دیگر چند سالی بود كه تأمین نمیشوند و پوشاك هم از تهران تأمین میشد.
یك ویترین زیرشیشهای هم از لوازم ماهیگیری شامل قلاب و نخهای ماهیگیری بود كه جزو نیازهای اهالی جزیره به حساب میآید. در یكی از بازارچهها مغازه ماهیفروشی هم بود كه ماهی تازه عرضه میكرد. قیمت ماهی تفاوت چندانی با مركز نداشت.
ماهی شیر ۱۰كیلویی به قیمت كیلویی ۶۰۰ هزار تومان عرضه میشد و شیر متوسط و بچه شیر قیمت كمتری داشتند. جز این برای پاك كردن ماهی باید هزینه جداگانهای پرداخت میشد و فردی كه ماهی پاك میكرد، میگفت صیادها ماهی را به واسطه میفروشند زیرا صیدی كه انجام میشود از میزان مصرف روزانه اهالی بیشتر است و برای فروش به بندر لنگه حمل میشود.
اهالی جزیره با زبان فارسی و لهجه بندری حرف میزنند و فهمیدن كلام آنها دشوار نیست. برخی از اهالی بومی با لباس سنتی تردد میكنند كه این مورد در مورد زنان مشخصتر است. ارتباط گرفتن با ساكنان جزیره دشوار نیست و همه در جواب پرسش از مشكلاتشان به مشكل تردد و تأثیر آن در كار و زندگی خودشان اشاره میكنند.
یكی از اهالی جزیره به مشكل تعمیر خودرو در جزیره اشاره كرد و گفت: در جزیره تعمیرگاه درست و حسابی به ویژه برای ماشینهای خارجی وجود ندارد وخودروها برای تعمیر اساسی باید توسط شناور به بندر لنگه منتقل شوند. این در حالی است كه به سبب شرجی بودن آب و هوای جزیره، نیاز به تعمیرات بیشتری دارند.
در بخش غیر نظامی جزیره، دو نانوایی وجود دارد، كه هر دو مثل باقی جزیره از مشكل تردد آزرده شده و نگران فصلهای سرد سال هستند، زمانی كه هوا خراب میشود و تردد یك هفته در میان شناورها به تأخیر میافتد. شاطر نانوایی لواش جزیره میگفت سال گذشته هوا برای دو هفته پشت سر هم خراب بود و تردد شناور انجام نشد، ذخیره آرد ما ته كشید و برای ۱۴ روز پخت نان نداشتیم. البته نظامیان در این زمان از ذخیره خود به مردم جزیره كمك كردهاند، اما مشكل پخت نان به مدت ۲ هفته ادامه داشته است و در كنار، دیگر مایحتاج نیز وجود نداشته است.
البته ریشه این كمبود به طرح ناموفق كارتخوانهای نانوایی در دولت سیزدهم برمیگردد كه به موجب آن، سهمیه نانواییهای جزیره را از ۵۰۰ كیسه در ماه به ۱۵۰ كیسه رساندهاند و به این فكر نكردهاند كه در صورت بسته شدن راه تردد، اینجا راه به جایی ندارد و مردم نان برای خوردن ندارند.
بوموسی از نظر وضع بانكی در حد روستاهای دیگر مناطق كشور است. اینجا فقط بانك ملی شعبه دارد و همه امور بانكی از طریق این بانك انجام میشود. البته بانك سپه در منطقه نظامی جزیره یك شعبه دارد كه در گذشته بانك انصار بوده و با ادغام انصار در سپه، حالا بانك نظامیان است ولی در حد یك باجه عمل میكند و همین باجه هم ممكن است برای یك هفته تعطیل شود چون مسوول غیر بومی باجه برای مرخصی به بندر میرود و كسی نیست كه جایگزین وی شود.
بانك رفاه كارگران هم زمانی به جزیره آمده و شعبهای زده و تعدادی از اهالی در آن حساب باز كردهاند اما بعد شعبه را بسته و حالا اهالی برای انجام كارهای خود در این بانك، باید به بندر لنگه بروند. مثلا اگر كارت بانكی یكی از دارندگان حساب در این بانك بسوزد، برای تعویض كارت باید حداقل ۱۰ روز صبر كند.
وضعیت پست در جزیره حكایت دیگری است. یكی از اهالی جزیره میگفت اگر بخواهیم چیزی بخریم و با پست دریافت كنیم، باید ۱۵ تا ۲۰ روز انتظار بكشیم چون محمولههای پستی با شناور حمل میشود نه پست هوایی. وضعیت اینترنت در جزیره بد نیست، ایرانسل به تازگی پوشش خود را با افتتاح یك آنتن 5G تقویت كرده است و همراه اول هم آنتن دهی نسبتا مناسبی داشت اگر چه در برخی مناطق جزیره، پهنای باندی پشت آنتن پرتلفن همراه اهالی نبود و از آن گله داشتند. شاتل موبایل هم در جزیره آنتن میداد كه البته به سبب بهرهمندی از آنتن همراه اول و ایرانسل بود.
هر از چند گاهی به دلیل ادعاهای كشورهای همسایه، سایه توجه روی جزیره بوموسی و دو جزیره دیگر، تنب كوچك و بزرگ میافتد اما زمان آن كوتاه است و به سرعت از مركز توجه مردم و حاكمیت دور میشود. دولتیها وعدههای پر طمطراق میدهند اما در عمل در سالهای اخیر از میزان پرواز هواپیما و تردد شناور به جزیره كاسته شده است و تردد گردشگر و توریست ممكن نیست.
در جزیره هتل وجود ندارد اگر چه ادارات و سازمانها مهمانسراهایی دارند، لذا گردشگر ایرانی و توریست خارجی، اگر مجوز ورود به جزیره را بگیرد، امكان اِسكان نخواهد داشت. جدای از اینكه برنامه تفریحی ای هم برای توریستها در نظر گرفته نشده است. در گذشته یك سرمایهگذار برای ساخت هتل اقدام كرده است ولی به دلایلی این هتل از حد تأمین زمین جلوتر نرفته است و خبری از تكمیل آن نیست.
البته علت اصلی شاید این باشد كه ورود و خروج به بوموسی آزاد نیست و گردشگران اكنون نمیتوانند به این جزیره بیایند. نگاه مدیران استان هرمزگان به جزیره بوموسی، نگاه محلی است در حالی كه این جزایر نیازمند یك نگاه حمایتی ویژه در همه زمینهها هستند. این تكه جدا مانده از خاك ایران، تنها یك موقعیت نظامی نیست بلكه بخشی از خاك ایران است و قوه مجریه باید در اینجا حضور پر رنگتری داشته باشد و دست حمایت حاكمیت باید بیشتر در این جزیره حس شود.
تسهیلات ویژهای برای ساكنان غیر نظامی این جزایر باید در نظر گرفته شود و تردد روزانه به آن باید از سر گرفته شود تا هزینه زندگی در این جزیره پایین بیاید. اكران منظم فیلمهای سینمایی ایرانی و ارایه امكانات دیگری كه در دیگر مناطق ایران به راحتی در دسترس است، بوموسی را به محلی سرزنده و پر رفت و آمد تبدیل خواهد كرد.
برنامههای تلویزیونی مانند برنامه قرآنی محفل كه سفر ما نیز در حاشیه آن ممكن شد، باید بیشتر به جزیره بیایند و هر هفته تصویر بوموسی در قاب شبكههای تلویزیونی دیده شود تا هم مردم جزیره تعلق بیشتری به ایران احساس كنند و هم ایرانیها همواره به یاد بوموسی باشند تا دیگر هیچ همسایهای جرأت نكند ادعایی بر این جزیره و دیگر جزیرهها داشته باشد.
در پایگاه ملی نامهای جغرافیایی ایران، این جزیره ۱۲ كیلومتر مربعی كه در فاصله ۷۵ كیلومتری بندرلنگه و ۵۷ كیلومتری شرق جزیره سیری واقع شده است، ابوموسی نام دارد كه براساس اطلاعات موجود در سال ۱۳۶۱ در هیات دولت وقت مصوب شده است، اما مردم محلی آن را بوموسی مینامند. در نقشهها و كتب تاریخی و جغرافیایی مانند نقشهای كه در سال ۱۹۶۷ توسط شوروی سابق چاپ شده، نام بوموسی برای این جزیره به كار رفته است. نام بوموسی برگرفته از نام یكی از سرداران كریمخان است كه پس از حضور در این جزیره نام خود را بر آن نهاده است و گفته میشود انگلیسیها پس از نفوذ در خلیجفارس به منظور كنار گذاشتن عناصر ایرانی از این جزیره عنوان «ابوموسی» را برای جزیره به كار بردند.
هماكنون نام ابوموسی بهطور رسمی روی این جزیره همچنان قرار دارد و حتی استانداری هرمزگان نیز در آذر ۱۳۹۹ در بخشنامهای به كار بردن نام بوموسی را ممنوع كرده است اما به نظر میرسد نام بوموسی آرام آرام راه خود را باز كرده و حتی نظامیان مستقر و مسلط بر جزیره نیز از این نام استفاده میكنند.