اسرائیل بعد از اتفاقات رخداده در سوریه شروع به بمباران مناطق مختلفی در سوریه کرده است. اتفاقاتی که در این هفته رخداده محل تامل بسیار دارد. از هادی برهانی استاد دانشگاه تهران در مورد موضع اسرائیل و حوادث رخداده در سوریه پرسیدیم. او معتقد است در درازمدت جبهه جدیدی علیه اسرائیل از سوریه باز خواهد شد.
مشروح گفتگوی خبرآنلاین با هادی برهانی را می خوانید:
جناب برهانی، شما چقدر با این تحلیل موافق هستید که اتفاقات رخ داده در سوریه از فرصت انتقال قدرت از جو بایدن به دونالد ترامپ در کاخ سفید مرتبط است؟ بازیگران فرامنطقه ای چه نقشی داشتند؟
من به این داستان قدری متفاوت نگاه میکنم. از این زاویه که به نظر من، اسرائیل و شخص نتانیاهو میخواهد از تحولی که در سوریه رخ داده به نفع خود عمل کند و از این پشم برای خودش نمدی بسازد. میخواهد اعتبار این تحول بزرگ منطقهای را به نام خود تمام کند. میبینید که در جولان ایستاده و میگوید اینکه این نظام دیکتاتور سقوط کرده است به علت این بوده است که ما حامیان ایران و حزب الله را تضعیف کردهایم. این یک تلاش تبلیغاتی است که اسرائیل خود را بهعنوان قدرت منطقه نشان بدهد که ما با نظامی که در مقابل مان ایستاده قدرت برخورد داریم. این با واقعیت سازگار نیست.
نظام اسد این اواخر برای اسراییل خطری نداشت و اتفاقا بعد از طوفان الاقصی یکی از ضعیفترین مواضع در بین کشورهای عربی و اسلامی برای حمایت از غزه و حماس را نظام اسد داشت. در بحث غزه از حماس حمایتی نکرد. از طرفی اسراییل هر کجا را میخواست در سوریه و راههای ارتباطی و حزب الله و مراکز ایران را بمباران میکرد. سوریه و نظام اسد نه تنها هیچ پاسخی به این حملات نمیداد بلکه مخالف این بود که حزب الله و ایران از خاک سوریه به حملات اسرائیل پاسخ دهند.
واقعیت این است که به نظر من دیگر نظام اسد خطر چندانی برای اسراییل نداشت. یک کشور ضعیف که یک بخش آن را کردها و یک بخش را اسلامگراها گرفته اند و دولت مرکزی ضعیف است و مردم او را نمیخواهند. این به نظرم برای اسراییل شرایط خوبی بود. برای اینکه با نظامی در سوریه مواجه بود که قدرت پاسخگویی نداشت. دست اسرائیل باز بود که هر کاری میخواست در سوریه انجام میداد. به نظرم سقوط نظام اسد، به ضرر اسرائیل است. نه تنها به نفع او نبود، بلکه میتواند در درازمدت به ضرر او تمام شود.
نظام اسد این اواخر برای اسراییل خطری نداشت و اتفاقا بعد از طوفان الاقصی یکی از ضعیفترین مواضع در بین کشورهای عربی و اسلامی برای حمایت از غزه و حماس را نظام اسد داشت. در بحث غزه از حماس حمایتی نکرد. از طرفی اسراییل هر کجا را میخواست در سوریه و راههای ارتباطی و حزب الله و مراکز ایران را بمباران میکرد. سوریه و نظام اسد نه تنها هیچ پاسخی به این حملات نمیداد بلکه مخالف این بود که حزب الله و ایران از خاک سوریه به حملات اسرائیل پاسخ دهند.
از هفت اکتبر به این سو به نظر میرسد رژیم نتانیاهو تمایل داشته همه اهداف تاریخی که نتوانسته بوده به آن برسد را در دست بگیرد؛ مقاصدی از لبنان، از بین بردن رهبران اصلی حزب الله تا تخریب تونلهای حماس و لجستیک آنها و حالا در سوریه بلندیهای جولان که سالها محل مناقشه بوده را گرفته. چرا میگویید به ضرر نتانیاهو است؟
مقداری باید این صحنه را با جزئیات تفسیر کنیم. چیزی که در لبنان میگویید درست است. واقع این است که شکست حزب الله در لبنان سنگین و غیر منتظره بود. کسی تصور نمیکرد در برابر حملات اسراییل، حزبالله به این صورت دچار صدمه شود. ولی این را به حساب غزه و حماس نگذارید. به نظر من در غزه صحنه متفاوت است. حماس در غزه شکست نخورده. در جبهه شمال، اسرائیل حرف خود را به کرسی نشاند و گفت باید این آتش را قطع کنید. حزبالله گفت تا زمانیکه حمله به غزه ادامه دارد، خواهیم زد. اسرائیل توانست هدف خود را به حزب الله تحمیل کند و اسرائیل پذیرفت که این هدف را کنار بزند و آتش از طرف مقابل نداشته باشد.
اما در مورد غزه، اسرائیل هنوز نتوانسته گروگانهای خود را آزاد کند یا توافقی به حماس تحمیل کند که توافق یک طرفه باشد و هم از نظر نظامی با چالش روبرو است. تمام مناطق را در غزه گرفته است. ولی هر منطقه ای را که میگیرد ماندن برایش در آن منطقه چالش است. چون چریکها و فلسطینیها مدام از او تلفات میگیرند. آن منطقه را ترک کند، دوباره حماس بر آن منطقه مسلط میشود. با مناطقی در غزه روبرو هستیم که شش هفت بار اسراییل گرفته و ترک کرده است.
این داستان همچنان ادامه دارد و اگر بخواهد حضور منطقهای داشته باشد چالش و تلفات دارد. اگر بخواهد ترک کند حماس بلافاصله بر آن منطقه مسلط میشود. نمیتوانید بگویید اسراییل در غزه به اهداف خود رسیده است.
سوریه جدید از سوریه اسد قدرتمندتر میشود. اینها اسلامگرا و با ریشه اخوانی هستند و واقع این است که اینها بسیار بیشتر از نظام اسد طرفدار حماس هستند و مخالف اسد هستند. نظام اسد هم مخالف اسراییل بود، هم خودش و هم پدرش اما از نظر روانی جلوی اسراییل شکست خورده بودند.
چرا میگویید سقوط اسد به ضرر نتانیاهو است؟
اگر در سوریه یک آشوب داخلی و درگیری و جنگ داخلی رخ ندهد و نیروهای مخالف اسد باهم بتوانند به توافقی برسند و یک دولت مرکزی نسبتا قدرتمند تشکیل دهند اولا این سوریه از سوریه اسد قدرتمندتر میشود. دوما اینها اسلامگرا و با ریشه اخوانی هستند و واقع این است که اینها بسیار بیشتر از نظام اسد طرفدار حماس هستند و مخالف اسد هستند. نظام اسد هم مخالف اسراییل بود، هم خودش و هم پدرش. اما خیلی ضعیف شده بودند و از نظر روانی جلوی اسراییل شکست خورده بودند.
نظام بعث سوریه نظامی بود که سالها با اسراییل جنگیده و شکست خورده بود و جرئت و جسارت به چالش کشیدن اسراییل را نداشت. جبهه جولان جبههای بود که در طول چهلسال یک تیر در آن شلیک نشد. چون در ۶۷ و ۷۳ سوریه شکست سختی در این جبههها خورد. برتری اسرائیل را پذیرفته بود و روحیه جنگیدن و به چالش کشیدن اسرائیل را نداشت. اما اسلامگراهای فعلی یک نیروی جوان و پر انرژی هستند و آن ترس که در دل نظام اسد از سوریه بود و آن تجربه شکست را ندارند. در برابر اسرائیل خیلی بی مهاباتر عمل خواهند کرد و جسارت بیشتری خواهند داشت.
گزارش: زینب اسماعیلی