۱۵ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۲۶۵۸۷
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۱ - ۱۲-۱۰-۱۴۰۳
کد ۱۰۲۶۵۸۷
انتشار: ۱۴:۵۱ - ۱۲-۱۰-۱۴۰۳

دیپلمات سابق ایران در نیویورک: اگر ایران ظرف ۲۰ روز پیش رو دست به ابتکار عملی نزند، ابتکار عمل به دست ترامپ خواهد افتاد

دیپلمات سابق ایران در نیویورک: اگر ایران ظرف ۲۰ روز پیش رو دست به ابتکار عملی نزند، ابتکار عمل به دست ترامپ خواهد افتاد
اگر ترامپ با "فشار حداکثری" شروع کند، کار دشوارتر خواهد بود و ممکن است پذیرش مذاکره در این شرایط برای مقامات ما بسیار دشوارتر و در نظرشان در حکم تن دادن به فشار باشد.
همزمان با آخرین هفته‌های حضور بایدن در کاخ سفید، زمزمه‌هایی درمورد مذاکرات ایران با آمریکای ترامپ شنیده می‌شود. سئوال اما این است که چقدر برای توافق و معامله همچنان فرصت وجود دارد؟
 
اگرچه بی‌اعتمادی جدی بین واشنگتن و تهران وجود دارد، اما دیپلماسی امکان‌پذیر است. ترامپ، رئیس جمهور منتخب باید مجدداً با ایران وارد تعامل شود و از پنجره محدودی که در حال حاضر وجود دارد برای خنثی کردن برنامه هسته‌ای تهران به شیوه‌ای صلح‌آمیز و کاهش تنش با جمهوری اسلامی استفاده نماید.
 
به جهت بررسی موضوع فوق، «انتخاب» گفت‌وگویی انجام داده با کوروش احمدی، دیپلمات بازنشسته، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:
 
*برخی معتقدند که فرصت گفت‌وگو با ترامپ اندک است و باید به سرعت با او گفتگو کرد. نظر شما چیست؟ 
 
در کل، نظر این «برخی»، درست است. مذاکره یا عدم مذاکره با دولت ترامپ تحت تاثیر دو تنگنای زمانی قرار دارد. تنگنای زمانی اول در رابطه با شروع آن است. ما نمی‌دانیم و شاید هیچ کس، جز افراد نزدیک به ترامپ، نیز هنوز نداند که ترامپ چه در سر دارد. می‌دانیم که او حتما سیاستی متفاوت با دولت بایدن در پیش خواهد گرفت، اما از اصل مطلب که جزئیات باشد بی خبریم. 
 
نخستین سوال مهم این است که آیا ترامپ قصد دارد در روز‌های اول، آن به اصطلاح "فشار حداکثری" را اعلام و شروع کند یا در روز‌های اول ایران را دعوت به مذاکره خواهد کرد و مدتی برای دریافت جواب از ایران صبر خواهد کرد. اگر ایران ظرف این بیست روز پیش رو تا زمان سوگند ترامپ دست به ابتکار عملی نزند، در این صورت ابتکار عمل به دست ترامپ خواهد افتاد و به یکی از دو طریقی که گفتم، اقدام خواهد کرد و ایران تنها باید واکنش نشان دهد. 
 
مضاف بر این اگر ترامپ با "فشار حداکثری" شروع کند، کار دشوارتر خواهد بود و ممکن است پذیرش مذاکره در این شرایط برای مقامات ما بسیار دشوارتر و در نظرشان در حکم تن دادن به فشار باشد. 
 
تنگنای زمانی دوم تنگنای ناشی از اسنپ بک یا همان مکانیسم ماشه است. قطعنامه ۲۲۳۱ در ۲۶ مهر منقضی می‌شود. برای فعال کردن مکانیسم ماشه نیز به ۶۵ روز زمان نیاز است. در واقع تکلیف مذاکرات باید تا اواسط مرداد روشن شود و طرف غربی حتما خیلی برای تعیین تکلیف عجله خواهد داشت. 
 
ضمن اینکه از این طرف هم استقرار دولت ترامپ و گرفتن تایید کنگره برای مقامات جدید حدود دو ماهی طول می‌کشد. یعنی در عمل شاید کمتر ۵ ماه بیشتر فرصت نداشته باشیم. 
 
*ترامپ در این بین دنبال چیست؟ توافق مطلوب برای ایران و ترامپ چگونه است؟
 
ترامپ هم در دور قبل و هم طی ماه‌های اخیر روشن ساخته که هدف اصلی اش محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران است و به قول خودش دنبال این است که ایران بمب اتمی نداشته باشد. اگر تنها مسئله این باشد و طرفین حاضر به مذاکره مستقیم و فعال باشند و اراده سیاسی برای حل مشکل را داشته باشند مسئله قابل حل خواهد بود.
 
البته در ارتباط با محتوای مذاکرات احتمالی نیز سوال و ابهام وجود دارد و آن اینکه بویژه با توجه به تحولات عمیق و گسترده ماه‌های اخیر در منطقه، آیا ترامپ مترصد استفاده از فرصت برای گنجاندن آیتم‌های دیگر در مذاکرات خواهد بود یا خیر. موضوعاتی مانند روابط دو جانبه و مسائل منطقه و تحریم‌های مربوطه و نیز مسائلی مثل آزادی دریانوردی و امنیت انرژی و مانند اینها. 
 
 در ارتباط با برنامه موشکی نیز قطعا ایران دست بالا را در هر مذاکره‌ای خواهد داشت، چرا که موشک سلاحی متعارف است و دیگر کشور‌های منطقه نیز به این ابزار جنگی مجهز هستند و ایران با توجه به مشکلاتی که در دیگر حوزه‌های نظامی دارد کاملا محق به داشتن برنامه موشکی موجود است؛ و این برنامه از هر جهت قابل دفاع است.
 
حسن اینکه هر طرفی حق داشته باشد در مذاکرات احتمالی هر موضوعی را مهم می‌داند مطرح کند، این است که ممکن است توافق احتمالی که حاصل می‌شود، مانند برجام تک موضوعی نباشد. به اعتقاد من مهمترین نقطه ضعف برجام این بود که تک موضوعی بود و تنها منجر به تعلیق تحریم‌های مربوط به برنامه هسته‌ای ایران شد. 
 
*توافق احتمالی پیش رو، تا چه حد توان اجرایی دارد و تا چه حد ممکن است به سرنوشت برجام دچار شود؟
 
اگر منظور غیرقابل فسخ بودن توافق احتمالی است، بطور کلی ما باید بدانیم و تردید نکنیم که توافقات بین المللی مثل قرارداد‌های داخلی نیستند و ضمانت اجرایی قطعی و نهایی ندارند؛ چرا که کشور‌ها واحد‌های سیاسی حاکم بر سرنوشت خود هستند و از حاکمیت ملی برخوردارند.
 
اگر چه توافقات می‌توانند به شکل عهدنامه یا پیمان و با تصویب مجالس مقننه شکل بگیرند و لازم الاجرا باشند، اما همین توافقات لازم الاجرا نیز توسط همان مجالس یا توسط بندی که در آن پیمان‌ها تعبیه می‌شود و چگونگی فسخ آنها را معلوم می‌کند، قابل فسخ هستند. همین گونه است کنوانسیون‌ها. مثلا کشور‌ها تحت شرایطی می‌توانند از عهدنامه منع اشاعه سلاح هسته‌ای خارج شوند.
ارسال به دوستان