هفت صبح نوشت: یک تکیهکلام یا مجموعه فعالیت یک مجری منجر به اطلاق یک عنوان برای آنها میشود. برخی القاب، در روایتهای رسمی مورد استفاده است و برخی در روایتهای غیررسمی. گاه منظور، تمجید است و گاه کنایه و نیش. خلاصه، مجریان جایگاهی مهم دارند و باید طوری رفتار کنند که برآیند افکار عمومی حکم به تحسین آن دهد.
تیویبان نوشته است: محمدحسین میثاقی مجری خوبی است که چوب جانشینی فردوسیپور را میخورد. در ادامه یک جمله را یادآوری کرده: «حق رشد شمارو هم باید به عادل فردوسیپور داد!» این کنایه سعید آذری باعث اطلاق عنوان «حق رشد» به مجری «فوتبال برتر» شد. مثال فتحاللهزاده با استفاده از لیوان آب هم هست.
عادل فردوسیپور عمدتا با اسم کوچک معرفی میشود: عادل. این صفت به دلیل سالها تولید و اجرای «نود» و تلاش برای گرفتن جانب حقیقت، به دست آمد. این رسانه درباره محمدرضا احمدی اشاره کرده است که همزمان با گل ایران به قطر، کری خواند و فریاد کشید: «اسمع (بشنو) قطری». ایران آن بازی را باخت و همچنان حتی در برخی تحلیلهای رسمی، احمدی با جمله «اسمع قطری» مورد کنایه است! جواد خیابانی هم به گوینده جملات قصار معروف شده.
سیدبشیر حسینی: در یک برنامه، آرزو کرد با پایان کرونا «یک سفر اربعینی توپ و شیطون بلا» محقق شود. لازم است تمامقد از مخاطب آن جمله یعنی مژده لواسانی دفاع کنیم که ناجوانمردانه آماج برخی برداشتها شد. در مطالب غیررسمی برای حسینی عنوان مجریِ «شیطون بلا» بهکار میرود. ژیلا صادقی: اعتراف صادقانه او واجد تحسین است؛ اما برخی عنوان «شهروند آمریکا» را پتک کردهاند.
محمدرضا شهبازی: در اعتراض به بازگشت گلزار و رشیدپور به تلویزیون، ویدئویی منتشر کرد و ضمن گلایه از مدیران، خود را «اسکل نظام» نامید. احسان علیخانی: آقای اشک؛ هرچند بعد از «ماه عسل» فقط خندید و حالا با «جوکر» میخنداند. مهران مدیری: سلطان کمدی. حتی اگر برخی سریالهایش ضعیف باشند، او در مقام کارگردان و مجری شایسته این عنوان است. نجمالدین شریعتی: الگوی جوان پاک و محجوب. این اتفاق ریشه در اجرای «سمت خدا» دارد.