عصرایران - اگر بخواهیم نیروهای سیاسی موجود در جامعه کنونی را در قبال موضوع رهبری تقسیم بندی کنیم ، دو گروه عمده را می توانیم شناسایی کنیم ؛ گروه نخست جریان یا جریان هایی هستند که نه تنها مدعی پیروی از ولایت فقیه نیستند بلکه برخی از آنها به تلویح و تصریح عدم اعتقاد و التزام خود به این مقوله را بیان کرده اند که این افراد و جریان ها ، مخاطب این نوشتار نیستند.
اما گروه دوم ، اشخاص و گروه هایی هستند که همواره بر ولایت پذیری تاکید دارند و سخنان مقام معظم رهبری را نه فقط از منظر حکومتی و سیاسی که به عنوان حجت شرعی می شناسند و یا چنین ادعایی دارند.
بدیهی است ادعای ولایت پذیری یک چیز است و اثبات آن در عمل ، امری است جدا ، چه آن که ادعا و سخن گویی ، بسیار آسان است و عملگرایی گاه سخت و حتی هزینه زا.
یکی از دستورات صریح رهبری که در خرداد امسال به شکلی عیان و علنی بیان شد ولی متاسفانه بسیاری از مدعیان ولایتمداری آن را نشنیده گرفتند و همچنان بر مسیری خلاف آن دستور حرکت می کنند ، "عدم خروج از انصاف در برخورد با مخالفان" است.
مقام معظم رهبری در 14 خرداد امسال با اشاره به فضای سیاسی موجود در جامعه ، تصریح داشتند:« اينجور نباشد كه مخالفت با يك كسى، ما را وادار كند كه
نسبت به آن كس از جادهى حق تعدى كنيم، تجاوز كنيم، ظلم كنيم؛ نه، ظلم
نبايد كرد. به هيچ كس نبايد ظلم كرد. »
این سخن ، نه بیان تئوریک یک نظریه اخلاقی بود و نه برای خالی نبودن عریضه از سوی ایشان مطرح شده بود ، بلکه ایشان شاهد و ناظر این بوده اند که در جامعه ، بی تقوایی ها و بی انصافی های زیادی علیه برخی افراد صورت می گیرد و لذا از جایگاه ولایت فقیه ، حکم صریح دادند که این روند متوقف شود.
انتظاری که بعد از این سخنان می رفت این بود که مدعیان پیروی از رهبری ، در برخورد با مخالفان سیاسی یا رسانه ای خود ، از مشی افراط گرایانه پیشین -که باعث تذکر رهبری شده بود- دور شوند و بر تمایلات نفسانی و اعصاب خود تسلط بیشتری داشته باشند و مخالفان را در همان حدی که هستند مورد نقد قرار دهند.
مع الوصف به هزار تاسف و تاثر باید گفت که اینان ، نه تنها بر سبیل پیروی از ولایت فقیه حرکت نکردند و قطار نقد و نظرات خود را بر ریل انصاف استوار نساختند ، بلکه با حدت و شدت بیشتری بر روش و منش غلط و غیراخلاقی خود ادامه دادند و می دهند.
تمسخر مخالفان سیاسی در رسانه ها ، دادن نسبت های ناروا به آنان ، گزارش سازی و پرونده سازی برای رسانه های مستقل ، فحاشی و تهمت و ... سرفصل هایی است که اگر بر سخنان برخی افراد و آرشیو روزنامه ها و سایت ها را مرور کنید ، به وفور با مصداق های آن مواجه خواهید بود.
اینجا ، دقیقاً همان جایی است که می توان صداقت این افراد و جریان ها را در شعار ولایت پذیری شان محک زد و به قضاوت وجدانی درباره آنها نشست.
متاسفانه برای بعضی ها ، تبعیت از رهبری تا جایی مطلوب است که بتوانند منویات خود را در لابلای سخنان و مواضع رهبری مستند کنند و هر جا که خطاب و عتابی از سوی ایشان ، متوجه اینان است ، خود را به کری می زنند و بر راه خود می روند و ای بسا این را هم فراموش کرده اند که باید در چند قدمی پل صراط ، درباره واو به واو حرف هایی که زده اند و نوشته اند ، پاسخ دهند و وای به حال شان خواهد بود اگر در عادلانه ترین محکمه ، نتوانند ادعاهای خود را ثابت کنند!
سخن را بیش از این طول و تفصیل نمی دهیم و عین سخنان مقام معظم رهبری در 14 خرداد 1389 را بار دیگر بازخوانی می کنیم ، شاید که مدعیان به خود آیند و راه به خطا رفته شان را اصلاح کنند و جو جامعه را بیش از آنچه هست ، آلوده به نفرت و کینه و دروغ نکنند:
« تقوا در مسائل شخصى يك حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعى و
مسائل سياسى و عمومى خيلى مشكلتر است، خيلى مهمتر است، خيلى اثرگذارتر است.
ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه ميگوئيم؟ اينجا تقوا اثر
ميگذارد. ممكن است ما با يكى مخالف باشيم، دشمن باشيم؛ دربارهى او چگونه
قضاوت ميكنيد؟
اگر قضاوت شما دربارهى آن كسى كه با او مخالفيد و با او
دشمنيد، غير از آن چيزى باشد كه در واقع وجود دارد، اين تعدى از جادهى
تقواست. آيهى شريفهاى كه اول عرض كردم، تكرار ميكنم: «يا ايّها الّذين
امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سديدا». قول سديد، يعنى استوار و درست؛
اينجورى حرف بزنيم. من ميخواهم عرض بكنم به جوانان عزيزمان، جوانهاى
انقلابى و مؤمن و عاشق امام، كه حرف ميزنند، مينويسند، اقدام ميكنند؛
كاملاً رعايت كنيد. اينجور نباشد كه مخالفت با يك كسى، ما را وادار كند كه
نسبت به آن كس از جادهى حق تعدى كنيم، تجاوز كنيم، ظلم كنيم؛ نه، ظلم
نبايد كرد. به هيچ كس نبايد ظلم كرد.
من يك خاطره از امام نقل كنم. ما يك شب در خدمت امام بوديم. من از ايشان
پرسيدم نظر شما نسبت به فلان كس چيست - نميخواهم اسم بياورم؛ يكى از
چهرههاى معروف دنياى اسلام در دوران نزديك به ما، كه همه نام او را
شنيدند، همه ميشناسند - امام يك تأملى كردند، گفتند: نميشناسم.
بعد هم يك
جملهى مذمتآميزى راجع به آن شخص گفتند. اين تمام شد. من فرداى آن روز يا
پسفردا - درست يادم نيست - صبح با امام كارى داشتم، رفتم خدمت ايشان.
بمجردى كه وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اينكه من كارى را كه داشتم، مطرح
كنم، ايشان گفتند كه راجع به آن كسى كه شما ديشب يا پريشب سؤال كرديد،
«همين، نميشناسم». يعنى آن جملهى مذمتآميزى را كه بعد از «نمي شناسم» گفته
بودند، پاك كردند. ببينيد، اين خيلى مهم است.
آن جملهى مذمتآميز نه فحش
بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بكلى از يادم رفته كه آن
جمله چه بود؛ يعنى يا تصرف معنوى ايشان بود، يا كمحافظگى من بود؛ نميدانم
چه بود، اما اينقدر يادم هست كه يك جملهى مذمتآميزى بود. همين را ايشان
آن شب گفتند، دو روز بعدش يا يك روز بعدش آن را پاك كردند؛ گفتند: نه، همان
نميشناسم. ببينيد، اينها اسوه است؛ «لقد كان لكم فى رسولاللَّه اسوة
حسنة».
دربارهى زيدى كه شما او را قبول نداريد، دو جور ميشود حرف زد: يك جور
آنچنانى كه درست منطبق با حق است، يك جور هم آنچنانى كه در آن آميزهاى از
ظلم وجود دارد. اين دومى بد است، بايد از آن پرهيز كرد. درست همانى كه حق
است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهى ميتوانيد راجع به آن توضيح دهيد،
بگوئيد، نه بيشتر. اين يكى از خطوط اصلى حركت امام و خط امام است كه ماها
بايد به ياد داشته باشيم.
»
ما دنبال رسانه های بدون حب قدرت هستیم
رسانه ای که حق بگوید تاواقعیت بفهمیم چیست لطفا همیشه حق رابگویید تاماواقعیت روازشمابفهمیم
ممنون ازشما