اسب بهعنوان حيواني نجيب از گذشته تاكنون در فرهنگ مردم ايران جايگاه ويژهاي داشتهاست.
به گزارش ايرنا، دركتب تاريخي ، ايران (پارس ) به عنوان يكي از شاخصترين اقوام مشرق زمين در تكامل اسب شرقي معرفي شده است.
با پيدا شدن فسيلها ، "اسبهاي لاغر" و "باريك اندام" تركمن، اسبهاي "متوسط القامت سكائي" و اسبهاي "كوچك اندام كوهستاني" ثابت شده كه خاستگاه اصلي آنها فلات ايران بوده است.
همان اسبها كه در تاريخ گذشتگان نسلي متعلق به ايران بودند هماكنون و پس از گذشت سالها امروزه بنامهاي "تركمن" ، "يابو" و "خزر" به تعداد كمي در ايران يافت ميشود.
كارشناسان معتقدند پرورش و صادرات اسب در ايران قدمتي چهار هزار ساله دارد و مردم ايران دوهزار سال پيش از ميلاد مسيح به كشورهاي ديگر اسب صادر ميكردند و مراكز متعدد پرورش اسب در شهرهاي مختلف ايران وجود داشته است.
حال با اين تفاسير و وجود چنين ذخاير ژنتيكي اسب ايراني، اين سوال در ذهن همگان پيش ميآيد كه هم اكنون ورزش اسب سواري و پرورش اين حيوان در كشور ما از كدام جايگاه منطقهاي و جهاني برخوردار است؟
آري كشوري با اين سابقه در زمينه پرورش و صادرات اسب آيا حتي جايگاهي را در ميان كشورهاي عربي منطقه دارا است يا خير؟
حال با اين واقعيت تلخ روبهرو ميشويم كه با وجود تاكيد فراوان اسلام به سواركاري متاسفانه نه تنها ورزش اسبسواري و ساز و كار استفاده از آن در كشور جايگاه مناسبي ندارد بلكه هماكنون در هيچ كدام از شهرهاي ايران صادرات اسب نيز وجود ندارد.
در اين ميان پس از مدتها از برجاي ماندن اسب ايراني در پس كتابهاي تاريخي، كارشناسان بهشدت از سياستهاي معمول در اين رشته ورزشي گلهمندند.
و معتقدند هيچگونه فعاليتي براي نجات نسلهاي اسب ايراني انجام نشدهاست.
بنا به گزارشات اعلام شده، اسب فلات ايران يكي از نژادهاي اصيل ايراني بهطور كامل منقرض شده و نسل اسبهاي تركمن و عرب نيز در حال محو شدن است.
با اين تفاسير و تاكيد كارشناسان بر ايجاد راهحلي براي جلوگيري از انقراض كامل گونههاي باقي مانده نبايد فكري كرد؟
همانطور كه گفته شد يكي از گونههاي اسب ايراني، "عرب" است كه برخلاف ادعاي كشورهاي عربي، مورخان ايراني معتقدند اين اسب به طور قطع ايراني و خاستگاه ژنتيك آن نيز در فلات ايران شكل گرفته است.
رييس هيات سواركاري تهران در خصوص "اسب عرب" كه درگيريهاي فراواني در خصوص نژاد اصلي آن وجود دارد، گفت: چگونه ممكن است در محلي كه هيچگونه آب و هواي مناسبي براي رشد و تكثير اسب نيست، پرورش يابد.
"شاهرخ مقدم" به خبرنگار ايرنا، افزود: زمان براي نجات بسياري از گونههاي اسب ايراني گذشته و ديگر نميتوان كاري انجام داد.
ويبا تاكيد بر اينكه بايد هرچه سريعتر بر روي گونههايديگر اسب ايراني مانند "خزر" سرمايهگذاري كرد، اظهارداشت:"اسبچه خزر"قديميترين اسب ايراني است كه تاريخچهاي پنج هزار ساله دارد.
به گفته وي، اين اسب به دليل ويژگي منحصر به فرد از ساير نژادهاي ايراني متمايز و قابل تشخيص است.
به گفته بسياري از مورخان، پراكندگي و توسعه اسب خزر را ميتوان در وسعت ميان رشته كوههاي البرز تا كوههاي زاگرس مشاهده كرد.
"اسبچه خزر" از زمان پادشاهي اشكانيان و ساسانيان در خدمت مردم ايران بوده و اينك به دليل كمتوجهي ايرانيان ازصحنه روزگار به آرامي محو ميشود.
بنابر گفته كارشناسان، به وجود آمدن و تكامل اسبچه خزر در سواحل شمالي ايران است.
حال آيا با توجه به وجود امكانات بالقوهاي كه در شمال ايران وجود دارد، اسبچه خزر را كه جزو معدود نژادهاي ايراني موجود است ميتوان حفظ و تكثير كرد؟ اين سووالي است كه شايد تنها مسوولان امر بايد پاسخگو باشند و بس ؟
"سهيل يوسف نيا" متخصص تكثير و پرورش اسب فدراسيون سواركاري در رابطه با اسب خزر گفت: هماكنون در ۲۰كشور جهان در خصوص تكثير اسب حوزه خزر (كاسپين) كه گونه ايراني آن را بردهاند، برنامهريزي شده و ايران نيازمند چنين برنامهريزيهايي است.
وي افزود: اسب ايراني به سبب اينكه خالصي خونش بسيار بالاست به عنوان باهوشترين نژاد اسب جهان شناخته شده و يكي از مهمترين نژادهاي براي تكثير و اصلاح است.
به گفته وي، اين اسب با هر نوع شرايط آب و هوايي حتي در شرايط سخت، سازگار است و اين ويژگي تنها در اسبهاي ايراني يافت ميشود.
يوسف نيا اظهارداشت: "اسب خزر" (كاسپين) در شمال، نژاد "اصيل و عرب" در جنوب و نژاد "كرد" در مناطق غربي از مهمترين ذخاير ژنتيكي نژادهاي اسب هاي ايراني هستند.
اين كارشناس اسب گفت: متاسفانه در حفاظت از اين نژادها كمكاري شده و نسل اسبهاي اصيل ايراني رو به كاهش و انقراض است.
وي با اشاره بهفعاليت فرانسه در زمينه تكثير و پرورش اسب افزود: در فرانسه پس از صادرات لوازم آرايشي تكثير اسب بيشترين سهم توليد ناخالص ملي اين كشور را به خود اختصاص داده است.
وي اذعان كرد: هماكنون گرانترين اسب ايراني دوميليارد و ۵۰۰ميليون ريال قيمت دارد و اين نشان از ارزش تكثير و پرورش اسب دارد.
يوسف نيا تصريح كرد: بايد ورود اسب خارجي به كشور كنترل شود و نيز تكثير و اصلاح اسب ايراني گسترش يابد تا از نابودي نژاد ايراني جلوگيري شود.
به عقيده كارشناسان و با بيان اين سخنان و نيز تاريخچهاي كه در خصوص اسب ايراني وجود دارد متاسفانه تاكنون فعاليت اساسي براي حفظ نژاد ايراني انجام نشده است.
به گزارش هيات سواركاري تهران، هم اكنون ۸۰باشگاه سواركاري در استان تهران وجود دارد كه حدود ۱۰باشگاه در كنار فعاليتهاي قهرماني به تكثير اسب ميپردازند و بيشتر آنها در منطقه كردان است.
در اين ميان، ورزش زيباي چوگان كه تنها ورزش ثبت شده با نام ايراني است، درجلوي چشم همگان واقعيت تلخ ديگري از انقراض نسل اسب ايراني را رقم ميزند.
لازم نيست تلاش زيادي انجام دهيم تا محو شدن تدريجي اين ورزش اصيل را مشاهده كنيم بلكه با كمي دقت به اين نتيجه ميرسيم كه كوچكترين جايگاهي به عنوان صاحبان اصلي چوگان در اين ورزش نداريم.
به گفته كارشناسان فعاليت در زمينه ورزش چوگان نيز بسيار ضعيف شده و مسابقات چنداني در اين ورزش انجام نميشود.
درست است حتي باشگاههاي سواركاري ديگر علاقهاي به گسترش اين ورزش نشان نميدهند و اين ورزش اصالت خود را از دست داده است.
تنها، چراهايي را كه در ذهنمان ميآيد براي خود نگه داشته زيرا ديدن اين همه معضل در يك رشته نشان از آن دارد كه چشمها بر محو شدن تدريجي اسب و اسب سواري بسته شدهاست و حتي نگاهي كوتاه و گذرا بر اين ورزش نميشود.