۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۴۰۷۸۲
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۱ - ۲۴-۰۷-۱۳۸۹
کد ۱۴۰۷۸۲
انتشار: ۱۳:۵۱ - ۲۴-۰۷-۱۳۸۹

چرا رضازاده گردن ‌آويز سكه‌هاي طلا را فراموش كرده ‌است؟!

سخنان احمديان در ابتدا واكنش‌هاي تند غلام‌حسين پيرواني را به همراه داشت. پس از آن رييس سازمان تربيت بدني در مورد اين سخنان مورد سوال قرار گرفت و او نيز واكنشي از خود نشان داد. افشارزاده نيز اعلام كرد، احمديان نبايد در موارد فني سخن مي‌گفت.

اگرچه "عماد احمديان" به عنوان يكي از علاقه‌مندان و سرمايه‌گذاران در ورزش، با اظهار نظرش، انتقاد بسياري از اهالي فوتبال و ورزش را برانگيخت، اما با اين حال باورش هم نمي‌شد كه رضازاده به عنوان فردي كه گردن‌آويزي از سكه‌هاي طلا از او دريافت كرده بود، در رسانه‌ها اعلام كند كه او را نمي‌شناسد.

به گزارش ايسنا، عماد احمديان به عنوان علاقه‌مند به ورزش چند سالي است كه در فدراسيون وزنه‌برداري كارهاي مختلفي را انجام داده. بارها با تيم‌هاي ملي سفر رفته و پاداش‌هاي زيادي به قهرمانان وزنه‌برداري پرداخت كرده است. همين مسائل باعث شده بود تا افشارزاده به عنوان دبيركل كميته ملي المپيك از او به عنوان مشاور مالي در تيم فوتبال اميد استفاده كند.

اما نكته‌اي كه باعث شد در روزهاي اخير واكنش‌هاي متفاوتي را برانگيزد، اظهار نظر و انتقادهاي او نسبت به عملكرد فني تيم ملي اميد پيش از حضور در بازي‌هاي آسيايي گوانگ‌جو بوده است. سخنان احمديان در ابتدا واكنش‌هاي تند غلام‌حسين پيرواني را به همراه داشت. پس از آن رييس سازمان تربيت بدني در مورد اين سخنان مورد سوال قرار گرفت و او نيز واكنشي از خود نشان داد. افشارزاده نيز اعلام كرد، احمديان نبايد در موارد فني سخن مي‌گفت.

مشاور مالي تيم فوتبال اميد نيز پس از جوي كه به وجود آمد، اعلام كرد به خاطر نزديك بودن بازي‌هاي آسيايي و حفظ آرامش ورزشكاران، از آزردن خاطر علاقه‌مندان به ورزش عذرخواهي مي‌كنم.

با اين حال مهم‌ترين نكته، واكنش حسين رضازاده نسبت به سخنان احمديان بود. احمديان در سخنان خود در ارتباط با سابقه ورزشي‌اش گفته بود كه من سال‌ها در وزنه‌برداري و در كنار رضازاده فعاليت كرده‌ام. نكته‌اي كه رضازاده به عنوان سرپرست فدراسيون وزنه‌برداري، آن را رد كرد.

قهرمان سابق دو دوره المپيك كه پس از آن كه نتوانست در بازي‌هاي المپيك پكن شركت كند، گردن‌آويزي از سكه‌هاي طلا از احمديان گرفته بود، به صراحت اعلام كرد چنين شخصي را نمي‌شناسد و هر گونه رابطه‌اي را با او تكذيب كرد.

اين مسائل باعث شد تا به سراغ عماد احمديان برويم و بار ديگر نظرش را در مورد تيم اميد، سخناني كه مطرح كرده و دوست سال‌هاي اخيرش، رضازاده، بپرسيم.

* آقاي احمديان سخنان شما در مورد تيم اميد جنجال‌هاي زيادي را اين روزها به وجود آورد. اگرچه از علاقه‌مندان به ورزش عذرخواهي كرده‌ايد، اما احساس مي‌كنم كه هنوز بر گفته‌هايتان پافشاري مي‌كنيد.

ـ با توجه به مصالح ملي و حساسيتي كه تيم اميد پيش از بازي‌هاي گوانگ‌جو دارد، نمي‌خواهم بسياري مسائل را بازگو كنم. نمي‌خواهم در آستانه بازي‌هاي آسيايي به حاشيه‌ها دامن بزنم. به مسوولان هم قول داده‌ام تا پيش از بازي‌هاي آسيايي، در اين مورد صحبت نكنم. طي روزهاي گذشته از علاقه‌مندان و دست‌اندركاران فوتبال هم عذرخواهي كرده‌ام؛ اگر باعث ناراحتي آن‌ها شده بودم. من فقط يك نكته شخصي را مطرح كردم كه اين هيچ ربطي به مسووليتم در كميته ملي المپيك يا تيم اميد نداشت. من به عنوان يك فرد ايراني، يك علاقه‌مند به فوتبال و يك كسي كه براي ايران و انقلاب زحمت كشيده‌ام، نظر فني‌ام را دادم، چرا كه از بسياري از اتفاق‌هايي كه در ورزش مي‌افتد مطلع هستم و بايد بيان كنم. مشكل اينجاست كه ما به اندازه نمره 10 هزينه مي‌كنيم، اما به اندازه نمره يك حاصل برداشت مي‌كنيم. اين براي كشور ما خوب نيست. من مي‌دانم كه چه هزينه‌هايي براي اين تيم شده، هدفم هم بالا رفتن پرچم جمهوري اسلامي ايران است. دلم هم براي اين مي‌سوزد و حرفم اين بود كه با توجه به هزينه‌هاي موجود، نتيجه نبايد اين باشد.

* به غير از بحث تيم اميد، شايد يكي از جالب‌ترين اتفاق‌هايي كه در روزهاي اخير رخ داده، اظهار نظر رضازاده در مورد شما بوده، نسبت به اين مساله واكنشي نداريد؟

ـ من چندين سفر با رضازاده بوده‌ام. البته اكنون به خاطر يك سري مسائل نبايد صحبت كنم. رضازاده پهلوان و قهرمان جهان است، ولي يك سري مسائل ايشان را به سوي تزلزل حركت مي‌دهد. من به خاطر اعتماد و لطفي كه رهبر معظم انقلاب به او داشته، نمي‌خواهم واكنش تندي داشته باشم، چرا كه من و همه علاقه‌مندان به ايران، عاشق مقام معظم رهبري هستيم و همين كه رضازاده عكس رهبر را بالا برده، من چيزي نمي‌گويم كه با آبرويش بازي شود، اما اميدوارم كه او در نظر بياورد، كمك‌هاي مالي‌اي كه من در سال‌هاي گذشته به او كرده‌ام. اميدوارم يادش بياورد وقتي به او قول داده بودم در صورت كسب مدال در المپيك، به او 100 سكه طلا مي‌دهم، به قولم وفا كردم و با توجه به اينكه در المپيك شركت نكرد، باز هم پاداشم را به او دادم. متاسفم از اينكه او داراي چنين حالتي است. البته به طور حتم اطرافيانش هم در اين موضوع او را به بيراهه هدايت مي‌كنند. وقتي سعيد علي حسيني در كره جنوبي با آن مشكل مواجه شد، من آنجا بودم و در قبال بسياري از مسائل سكوت كردم. اكنون هم سكوت مي‌كنم. چرا كه فعلا قول داده‌ام صحبت نكنم. خيلي‌ها من و خانواده‌ام و رضازاده را مي‌شناسند و آن‌هايي كه مي‌شناسند مي‌دانند كه رابطه ما چگونه بوده است. به خاطر اينكه رضازاده چندين بار پرچم ايران را در مجامع جهاني بالا برده به او احترام مي‌گذارم. اما اينكه او مي‌گويد من را نمي‌شناسد، فكر نمي‌كنم باعث كم شدن شان و جايگاه من باشد. او من را بشناسد يا نشناسد، من احمديان هستم. به اندازه‌اي كه لياقتم بوده، خدا به من ثروت داده كه در راهش هزينه كنم. هر احساني هم كه انجام مي‌دهم، مي‌خواهم محفوظ بماند.

* اما گويا اين جاي تعجب داشت كه رضازاده بگويد شما را نمي‌شناسد. مگر اختلاف يا اتفاقي بين‌ شما صورت گرفته بود؟

ـ براي من هم تعجب‌آور است. مگر من قتل يا دزدي كرده بودم كه رضازاده مي‌گويد من را نمي‌شناسد. او فكر كنم اكنون كوروش باقري را مي‌شناسد كه تا چندي پيش با حرف‌هاي ركيك همديگر را ياد مي‌كردند. رضازاده يادش رفته كه من اولين كسي بودم كه براي سرپرستي او در فدراسيون - وقتي كه خيلي‌ها انتقاد مي‌كردند- از او حمايت كردم و گفتم كه او تنها فردي است كه به درد فدراسيون مي‌خورد. هنوز هم مي‌گويم كه رضازاده را دوست دارم، اما از او دلخورم. مگر من كار خلافي كرده‌ام كه او گفت من را نمي‌شناسم. من فقط گفتم اين پولي كه از بيت‌المال هزينه مي‌كنيم، به راحتي از بين نرود. اگر دنبال اسم و رسم بودم، پيشتر از اين‌ها به ورزش مي‌آمدم. ما اكنون در حال جنگ سرد با دنيا هستيم. رييس جمهور ما در قلب آمريكا مي‌گويد حادثه 11 سپتامبر توسط خود آمريكا بوده، اكنون ورزش هم يك حالتي از جنگ سرد است كه بايد در آن با توجه به امكانات و پول‌هايي كه هزينه مي‌كنيم، موفق شويم. با اين حال امروز من سعي مي‌كنم سكوت كنم و هر حرفي كه دارم براي بعد از بازي‌هاي آسيايي گوانگ‌جو مي‌گذارم. من تنها دلم براي ورزش مي‌سوزد و نمي‌خواهم عليه كسي صحبت كنم.

در مورد رضازاده هم حداقل 10 هزار نفري هستند كه از رابطه ما از نزديك اطلاع دارند. اينكه چقدر ما با هم سفر رفته‌ايم و چقدر من به او كمك كرده‌ام. فكر مي‌كنم بايد 100 تا سكه ديگر بدهم كه او من را بشناسد. من با ايشان هنوز هم دوست هستم ولي ناسپاسي بد است، نارفيقي بد است. من يك هفته در اردبيل مهمان رضازاده بودم، با من به اسلام‌آباد غرب آمده، اكنون چگونه مي‌گويد من را نمي‌شناسد؟
ارسال به دوستان