۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۴۱۹۸۰
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۳ - ۰۲-۰۸-۱۳۸۹
کد ۱۴۱۹۸۰
انتشار: ۱۰:۴۳ - ۰۲-۰۸-۱۳۸۹

سوال امتحان و زن نظافتچى

 من دانشجوى سال دوم بودم. يک روز سر جلسه امتحان وقتى چشمم به سوال آخر افتاد، خنده‌ام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخى کردن داشته است.
 سؤال اين بود: «نام کوچک زنى که محوطه دانشکده را نظافت می‌کند چيست؟»

من آن زن نظافتچى را بارها ديده بودم. زنى بلند قد، با موهاى جو گندمى و حدوداً شصت ساله بود. امّا نام کوچکش را از کجا بايد می‌دانستم؟

من برگه امتحانى را تحويل دادم و سؤال آخر را بی‌جواب گذاشتم. درست قبل از آن که از کلاس خارج شوم دانشجويى از استاد سؤال کرد آيا سوال آخر هم در بارم‌بندى نمرات محسوب می‌شود؟

استاد گفت: حتماً و ادامه داد: شما در حرفه خود با آدم‌هاى بسيارى ملاقات خواهيد کرد. همه آن‌ها مهم هستند و شايسته توجه و ملاحظه شما می‌باشند، حتى اگر تنها کارى که می‌کنيد لبخند زدن و سلام کردن به آن‌ها باشد.

من اين درس را هيچگاه فراموش نکرده‌ام.
برچسب ها: داستان ، کوتاه ، زن ، نظافتچی ، امتحان
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
م
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۴ - ۱۳۸۹/۰۸/۰۲
2
13
آفرین به این استادباطرح چنین سئوالی
قابل توجه کسانی که فقط نوک بینی خود را
می بینندومدرک ...؟ وارتباط باپائین تر ازمدرک خودرادر شان ومقام خود نمی بینند
پادوسپان
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۳۹ - ۱۳۸۹/۰۸/۰۲
0
7
تفکر برانگیز بود خیلی