۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۴۳۰۸۲
تاریخ انتشار: ۲۱:۵۲ - ۰۸-۰۸-۱۳۸۹
کد ۱۴۳۰۸۲
انتشار: ۲۱:۵۲ - ۰۸-۰۸-۱۳۸۹

دارالفنون؛ گوهری که قدرش را نمی دانیم

همان‌گونه که هنگام ورود به شهر خرمشهر می‌گوییم بی‌وضو وارد خرمشهر نشوید، معتقدم برای ورود به دارالفنون هم باید گفت بدون وضو وارد دارالفنون نشوید.

بنای باشکوه دارالفنون اگر در کشور دیگری بود، نه با 158 سال قدمتی که تا الان دارد، بلکه حتی اگر پنجاه سال هم قدمت داشت، از قبل این بنای تاریخی به جذب گردشگر می‌پرداخت؛ هم آن را به رخ می‌کشید و هم کسب درآمد می‌کرد.

آیا می‌دانید اولین کسی که سرود «ای ایران ای مرز پرگوهر» را سرود حسین گل گلاب، فارغ‌التحصیل دارالفنون، بود؟ هر وقت می‌خواهیم برای ایران ترنمی کنیم، سرود «ای ایران» را زمزمه می‌کنیم و یا ایرانیان دور از وطن وقتی دورهم جمع می‌شوند و به یاد وطنشان می‌افتند، همین سرود زیبا را با هم زمزمه ‌می‌کنند.


آیا می‌دانید 85 نفر از فارغ‌التحصیلان دارالفنون به مقام وزارت رسیدند که سی نفر آنان وزیر معارف، فرهنگ و آموزش و پرورش بودند؟

آیا می‌دانید شاعر معاصر خوب ما که سریالش از صدا و سیما پخش شد، محمد حسین شهریار، برآمده از دارالفنون است؟ ملک الشعرای بهار، دکتر نصرالله کاسمی، دکتر جواد تربتی و منوچهرنیستانی از شاعران معروف دیگری هستند که در دارالفنون درس خوانده بودند.


محمد غفاری (کمال‌الملک)، نقاش بزرگ، کسی که گوشه‌هایی از زندگی پرحادثه‌اش در کتاب «چشم‌هایش» نوشته بزرگ علوی آمده، در دارالفنون بود و صنایع مستظرفه (کلاس نقاشی) را در دارالفنون راه‌اندازی کرد.

آیا می‌دانید داستان‌نویسی جدید در آنجا پا گرفت؟ در دارالفنون در تمام دوره فعالیت خود، پیش از آنکه به دبیرستان تبدیل شود، درس‌هایی مانند فیزیک، شیمی، هندسه، جغرافیا، طب، داروسازی و بعضی فنون به ویژه نظام آموزش داده می‌شد.

زمزمه آزادی و آزادی‌خواهی از طریق بسیاری از محصلان دارالفنون که پس از اعزام به خارج و بازگشت به ایران معلم شده بودند، بلند شد. میل به داشتن روزنامه، ترجمه رمان، و خواندن داستان‌های اجتماعی در میان دانش‌آموختگان زیاد بود. از سویی، برخی از درس‌های علوم انسانی از طریق کسانی تدریس می‌شد که در ادب کهن ایران صاحب نظر بودند، به طوری که بسیاری از محصلان طب دارالفنون به ادب وشعر فارسی توجه داشتند و خود شعر می‌سرودند. دایر شدن رشته ادبی در دارالفنون خود باب تازه‌ای بود تا استعدادها نمایان شود. زین‌العابدین ‌مؤتمن، حسینقلی مستعان، صادق هدایت و جلال آل احمد، داستان‌نویسان خوب کشورمان، از آنجا برآمده‌اند.

آیا می‌دانید تالیف اولین کتب درسی در آموزش جدید در دارالفنون بود؟ اولین مسّاحی ایران را دارالفنونی‌ها انجام دادند. میرزا عبدالرزاق بغایری در هجده سالگی وارد دارالفنون شد. در مدرسه به مدت شش سال، جبر، مثلثات، هندسه و هیئت را از مرحوم میرزا محمودخان‌ نجم‌الملک فرا گرفت و پس از هشت سال مطالعه، شصت قطعه نقشه کوچک و بزرگ از ایران را تهیه کرد. او در سال 1312 قمری یک کره جغرافیا ساخت. کتاب درسی جغرافی را اولین بار دارالفنونی‌ها تالیف کردند.

دارالفنون را باید نخستین مدرسه طب در ایران نیز دانست. میرزا حسین دکتر، از محصلان دوره اول، به اروپا رفت آنجا به درجه دکترا گرفت و به ایران که آمد معلم طب جدید دارالفنون شد. با دکتر امیر اعلم، و دکتر قاسم غنی که وی علاوه برکارطب به پژوهش‌های ادبی هم علاقه‌مند بود. دکتر محمود نجم‌آبادی، لقمان‌الدوله، رئیس مدرسه طبی دولتی بود. مدرسه طبی تا محرم سال 1295 شمسی جزو یکی از شعبات دارالفنون بود. در سال 1302 شمسی، عمارت مسعودیه را سردار سپه به مبلغ سی هزار تومان خریداری کرد و آن را برای تاسیس مدرسه علوم عالیه به وزارت معارف هدیه کرد. آن زمان فقط رشته‌های پزشکی و حقوق در ایران وجود داشت. وزیر معارف آن زمان مشارالدوله بود که عمارت کاخ مسعودیه را با هزینه‌ای حدود چهار هزار تومان مرمت کرد و ادارات وزارتخانه را که در بالاخانه‌های دارالفنون بود، به کاخ مسعودیه منتقل کرد. تا مدتی مدرسه عالی طب و داروسازی نیز در بخشی از آن ساختمان برپا بود. اولین پیوند رگ در دارالفنون زده شد و اولین تشریح انسان در آنجا انجام گرفت.

دانش‌آموزان دارالفنون به راهنمایی معلم علاقه‌مند توپخانه، مسیو کریزر، نخستین فرستنده و گیرنده تلگراف را در اسفند 1236 ساختند و با سیم‌کشی میان دو کلاس مدرسه، مخابره آزمایشی تلگراف را در حضور میرزا آقاخان نوری، صدراعظم، انجام دادند. ناصرالدین شاه از شنیدن خبر موفقیت این طرح شاد شد و از علی قلی میرزا اعتضادالسلطنه، عموی دانشمندش که رئیس دارالفنون بود، اظهار رضایت خاطر کرد. سپس دستور داد که بین قصر گلستان و باغ لاله‌زار سیم تلگراف کشیده شود. پس از آن، خط تلگراف میان تهران و چمن سلطانیه زنجان که محل استقرار ارتش ایران بود، برقرار شد.

دو بالن درسال 1294 قمری از دارالفنون صعود کرد که مردم تهران شاهدش بودند.

محققان بزرگی چون عبدالعظیم قریب، غلامحسین رهنما، دکتر عیسی صدیق، دکتر علی‌اکبر سیاسی، دکتر قاسم غنی، دکتر پرویز ناتل خانلری، احمد آرام و بدیع‌الزمان فروزانفر از دارالفنون برخاسته بودند.

از کارگردانان مشهور سینما در دارالفنون بهرام بیضایی و محمدعلی نجفی، کارگردان سریال سربداران را می‌توان نام برد.

برپایی دارالفنون دو علت داشت. یکی ضرورت‌ها و نیازهای داخلی جامعه روزگار قاجاریه بود تا با رهایی از یوغ جهل و عقب‌ماندگی تاریخی، بتواند بنیاد نظام کهنه آموزش را درهم ریزد. علت دوم تحولات شگفت‌انگیز عرصه‌های علمی و فنی در قرن نوزدهم بود.

ما وقتی از تحولات علمی و پیشرفت‌های فنی کشورهای دیگر اطلاع یافتیم که در جنگ‌ با روس شکست فاحشی خوردیم و شهرهای شمالی ایران را از دست دادیم. عباس میرزا نایب‌السطنه از خود پرسید که علت این شکست چه بود. پاسخ را از دیگران هم جویا شد که به او گفتند دانش جنگی نمی‌دانید، به علم روز و دانش فنی جدید واقف نیستید، و به دانستن علوم و فنون جنگی و غیرجنگی نیاز دارید.

عباس میرزا برای رفع این مشکل در دو نوبت تعدادی محصل را برای فراگیری دانش جدید به اروپا اعزام می‌کرد، در همین سال‌ها از سوی برخی از ترقی‌خواهان و فرهنگ دوستان تلاش شد با ایجاد زمینه‌های رشد و ترقی خواهی، گسترش آموزش جدید در ایران فراهم شود. از جمله نخستین چاپخانه سربی در سال 1227 قمری در تبریز به راه افتاد.

نخستین روزنامه را میرزا صالح، از دانشجویان فرستاده به انگلیس، به نام «کاغذ اخبار» در سال 1253 قمری منتشر کرد. نخستین مدرسه ابتدایی به شیوه امروزی به همت میرزا حسن خان رشدیه در 1254 قمری که به تبعیت از روش‌های آموزشی نو در بیروت فرا گرفته بود، ابتدا در ارومیه و یک سال پس از آن در تبریز تاسیس شد. آموزش در مدارس امروز ما ادامه روش جدید آموزش در آن روزگار است. رشدیه نه مبلغ فرهنگ غربی بود و نه اسیر روش‌های تدریس سخت و رنج‌آور سنتی. اگر به رشدیه پیر معارف لقب داده‌اند، نه به دلیل فرهنگ‌مآبی‌اش بود و نه به دلیل سنت‌گرایی‌اش بلکه به سبب واقع‌گرایی او و وارد کردن روش مناسب آموزش در مدارس جدید آن روزگار بود. باری، رفت و آمد بیش از پیش ایرانیان با فرنگیان و تاسیس نهاد‌های مدنی جدید تحولاتی در ایران آن روزگار ایجاد کرد.


بنیان‌گذاری دارالفنون مهم‌ترین کار آموزشی در دوران قاجاریه بود که به کوشش میرزا تقی خان امیرکبیر، وزیر نامدار ناصرالدین شاه، انجام شد. میرزا تقی‌خان در سال 1244 قمری، هنگامی که تنها 22 سال داشت، به همراه گروهی به سرپرستی خسرومیرزا برای پوزش خواستن از کشته شدن گریبایدف، کاردار روسیه در ایران، به روسیه سفر کرد و در آنجا مدارس جدید، کارخانه‌ها و بنیادهای علمی و فنی روسیه را دید. همچنین، وی در سال 1259 قمری سرپرست گروه ایرانی در نشست ارزنه‌الروم در خاک عثمانی بود و در سه سالی که آنجا بود با مدارس جدید عثمانی آشنا شد و از جان داودخان، مترجم نخست دولت ایران، خواست چند کتاب شناخته شده تاریخی، جغرافی و سیاسی را که خود برگزیده بود، به فارسی برگرداند. پس از برگزیده شدن امیر کبیر به صدراعظمی، ایشان به جای اینکه به گسترش شهر، و برافراشتن کاخ و کوشک بپردازد دارالفنون را تاسیس کرد،‌ آن هم به منظور ترویج علوم و فنون جدید، رفع نیازهای نظامی و فنی، و جبران عقب‌ماندگی‌های کشور.

سنگ بنای مدرسه دارالفنون در سال 1266قمری در شمال شرقی ارگ سلطنتی نهاده شد، و در یک‌شنبه 25 ربیع‌الاول سال 1268 قمری/ 9 دی 1231 مدرسه دارالفنون افتتاح شد. بانی فرهنگ جدید ایران، امیرکبیر، سیزده روز پس از آغاز کار دارالفنون، در حمام فین کاشان به دست دژخیمان بی‌فرهنگ به قتل رسید، اما نامش به همراه دارالفنون که تاریخ علوم جدید را رقم زد، برای همیشه در خاطر‌ها ماند. به تدریج، از دل مدرسه دارالفنون آموزشگاه‌های متوسطه بیرون آمد، و تا انقلاب مشروطه خانه علوم جدیدی چون طب، نقاشی، نظام، فیزیک، شیمی، داروسازی، حقوق و سیاست بود.


اگرچه امیرکبیر را باید معمار واقعی دارالفنون دانست، در هیچ یک از نامه‌های امیرکبیر نامی از دارالفنون دیده نمی‌شود. عنوان دارالفنون نخستین بار در نامه‌ای آمده است که میرزاعلی‌خان، وزیر امور خارجه، در 24 محرم سال 1268 قمری به کلانتر تهران و عزیزخان آجودان‌باشی نوشت. در این نامه آمده است: «مقرر شده است سی تن، پانزده تا شانزده سال، از اولاد خوانین و اعیان و اشراف در دارالفنون دارالخلافه به تحصیل مشغول شوند.» تا قبل از نامه وزیر امور خارجه به کلانتر تهران، در نامه رسمی و خصوصی امیر، نام آن مدرسه مکتبخانه شاهی یاد شده است.

ساختمان دارالفنون در 1269 قمری/1232 شمسی به پایان رسید و در چهار طرف مدرسه پنجاه اتاق هم اندازه مربع‌شکل چهار در چهار متر با گچ‌بری‌های زیبا و نقش‌ها و تذهیب‌های هنرمندانه ساخنه شد. در جلوی اتاق‌ها، حیاط دارالفنون و در وسط حیاط حوض بزرگی قرار داشت که قنات آب شاه از مجرای زیرزمینی به آن راه می‌یافت. رشته‌های تحصیلی دارالفنون شامل پیاده‌نظام، سواره‌نظام، توپخانه، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانی‌شناسی بود. کلاس‌های هر درس و هر رشته مشخص بود. تمام رشته‌ها درس تاریخ، جغرافی، ریاضی و زبان خارجه داشتند. زبان خارجه ابتدا فرانسه بود و بعد، روسی و انگلیسی هم تدریس ‌شد.

در سال 1348 قمری/ 1308 شمسی، ساختمان دارالفنون هشتاد ساله شد و تعمیری اساسی می‌طلبید. در سال1305 که تدین وزیر معارف بود، روزی به مدرسه دارالفنون رفت تا از نزدیک کاستی‌های مدرسه را ببیند. دانش‌آموزان دارالفنون که از درس خواندن در اتاق‌های تاریک و مرطوب خسته شده بودند، برای اینکه خواسته خود را به گوش وزیر برسانند یکی از دانش‌آموزان زبان‌آور را به نام نصرت‌الله کاسمی برگزیدند تا سخنگوی آنان باشد. کاسمی با بیانی رسا و موثر درخواست دانش‌آموزان را بیان کرد و وزیر قول مساعد داد.

نصرت‌الله کاسمی که در رشته طب نام‌آور شد، علاوه بر پزشکی، درشعر و ادب نیز آوازه‌ای داشت، به طوری که بیشتر اهل کتاب او را شاعر می‌شناسند تا پزشک. زبان‌آوری وی وزیر را بر آن داشت تا به مهندس وزارتخانه و مسئول کارهای ساختمانی دستور دهد مخارج تجدید بنای مدرسه را برآورد کند. البته هیچگاه این کار در زمان وزارت وی عملی نشد، ولی در در اوایل سال 1308 شمسی، در زمان وزارت قره‌گوزلو، دستور تجدید بنای دارالفنون داده شد. نیکلای نیویچ مارکف، مهندس روسی، مامور نقشه‌کشی بنا شد. عمارت جدید در سه‌شنبه 3 مهر 1313 مورد بهره‌برداری قرار گرفت.

اگر در حياط دارالفنون به دقت نگاه کنید و كتيبه‌ها را بخوانید با دو آيه از قرآن، دو کلمه قصار و شانزده مصراع زیر روبه‌رو مي‌شوید:

ـ هل يستوي الذين يعلمون و الذين لايعلمون (سوره 39، آيه 9)

ـ و من يوت الحكمه فقد اوتي خيراً كثيرا ( سوره 20، آيه 269)

- عقل‌ها را عقل‌ها ياري دهند (مولوي)

- هر چيز كه در جستن آني آني (بابا افضل كاشاني)

- بني‌آدم اعضاي يكديگرند (سعدي)

- جهان را همه چون تن خويش دان (فردوسي)

- ستون خرد برد باري بود (فردوسي)

- به فرهنگ باشد روان تندرست (فردوسي)

- ز گفتار و كردار برمگذاران (فردوسي)

- فرزند خصال خويشتن باش (نظامي)

- از امروز كاري به فردا ممان (فردوسي)

- صبر و ظفر هر دو دوستان قديم‌اند (حافظ)

- هنر نزد ايرانيان است و بس (فردوسي)

- از ايران جز آزاده هرگز نخاست (اسدي طوسي)

- اول انديشه وانگهي گفتار (سعدي)

- بال و پر مرغ جان‌ها همت است (عطار)

- علم و حكمت كمال انسان است (سنايي)

- مكن بد به كس گر نخواهي به خويش (رودكي)

- كوشا باشيد تا آبادان باشيد (انوشيروان)

- همه چيز به خرد نيازمند است و خرد به آزمون (اردشير بابكان)

دارالفنون پس از انقلاب اسلامی به مرکز تربیت معلم تبدیل شد. مدتی هم با عنوان «مرکز آموزش عالی ضمن خدمت فرهنگیان وزارت آموزش و پرورش» به کار خود ادامه داد. سرانجام در 25/4/1367 این بنای تاریخی با شماره 1748 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. در زمان حسین مظفر، بهره وری از دارالفنون با عنوان گنجینه و مرکز اسناد و مدارک وزارت آموزش و پرورش مطرح شد و به دنبال آن، شورای معاونان وزارتخانه مسئولیت پیگیری آن را به عهده پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش گذاشت.

اکنون دارالفنون با عنوان مرکز اسناد و مطالعات تاریخ تعلیم و تربیت و گنجینه دارالفنون، وابسته به پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، در دو حوزه فرهنگی- پژوهشی، و مرمت و بازسازی همچنان فعال است.

منبع: ماهنامه سپیده دانایی
ارسال به دوستان