هفته نامه پنجره در گزارشی به بررسی اتهام ارتباط دولت احمدی نژاد و طرفدارانش به انجمن حجتیه پرداخت.
در شماره این هفته پنجره در گزارشی با عنوان «انجمن حجتیه و دولت احمدینژاد» سعی شده به بررسی این مساله بپردازد که آیا بین دولت محمود احمدی نژاد و طرفدارانش با انجمن حجتیه ارتباطی وجود دارد یه خیر؟
این هفته نامه پس از اشاره به اینکه «اتهام انجمن حجتیهای بودن دولت نهم و طرفداران آن، از همان دوره اول ریاستجمهوری دکتر احمدینژاد بهصورت غیررسمی و بعضا رسمی در دهانها میچرخید» در چند محور به بررسی ارتباط میان حجتیه و دولت احمدی نژاد پرداخت.
نویسنده با اشاره به «عدم دشمنی کافی انجمن حجتیه با استکبار جهانی و نیز دشمنی شدیدش با خلفای سه گانه» تاکید کرده است: کسی شک ندارد که دولت احمدینژاد هیچ مشکلی با اهل سنت ندارد و واقعا بین استانهای سنینشین و دیگر استانهای کشور هیچ تفاوتی نبوده و نیست. در مسأله استکبارستیزی هم که بهوضوح دکتر احمدینژاد و دولت ایشان در دنیا مشهور و معروف به موضعگیری مکرر و شفاف و صریح هستند. برای مثال موضع دولت درباره مسأله فلسطین یکی از نشانههای اعتقاد راستین و پولادین به مبارزه با ظلم و استکبار جهانی است.
در این گزارش همچنین با بیان اینکه در انجمن حجتیه امید چندانی به بهبود وضع اجتماعی پیش از ظهور حضرت حجت علیه السلام وجود ندارد می خوانیم: آیا شعار اصلی احمدینژاد در انتخاباتهای ریاستجمهوری دقیقا شعار «میشود و میتوانیم» نبود؟ آیا این احمدینژاد نبود که بزرگترین پشتیبانیها را از مقاومت اسلامی در منطقه صورت داد و به این واسطه از محبوبترین شخصیتهای دنیای اسلام شد؟ آیا این دولت نهم نبود که روحیه امید به برپایی اسلام را در جان ملت ایران شکوفا کرد و پس از یک دوره طولانی مدیریت غربی در دولتهای سازندگی و اصلاحات، مفهوم عدالت اسلامی را بهعنوان اصلیترین شعار انقلاب در کانون توجه قرار داد؟ در عین حال، تردیدی نیست که یکی از بزرگترین طرفداران تئوری ولایتفقیه و ترویجدهندگان دخالت اسلام در سیاست دولت نهم و دهم بودهاست و این تهمتها به هیچ روی توجیهپذیر و منطقی نیستند.
در ادامه این گزارش با بیان اینکه تاکید بر گفتمان مهدویت به معنی حجتیه بودن نیست، نویسنده می افزاید: مگر خود حضرت امام (رضوانالله تعالی علیه) اولین کسی نبودند که مسأله زمینهسازی برای ظهور را بهعنوان مهمترین دلیل موجده انقلاب اسلامی مطرح فرمودند؟ و اساسا آیا جز این است که انقلاب اسلامی یک قیام شیعی بود که در ذات خود تأکید فراوان بر مهدویت داشت؟ آیا فقط انجمنیها امام زمان علیهالسلام را دوست میدارند و ظهور ایشان را نزدیک میبینند؟ مسلما این روش استدلال از پایه دچار مشکل است.
در ادامه این گزارش همچنین آمده است: یکی دیگر از افرادی که در این مدت مورد اینطور طعنهها قرار میگرفت، حضرت آیتالله مصباح یزدی بود. جدای از بحث تاریخی، مسألهای که خیلی توجه انسان را جلب میکرد، این بود که یک زمانی بهدلیل تأکید ایشان بر لزوم ورود دین به مسائل سیاسی، به ایشان لقب «تئوریسین خشونت» داده میشد، اما در دوران اخیر به ایشان انگ حجتیهای بودن و تلاش برای بیرون کردن دین از حیطه سیاست زده میشود! این اظهارات متناقض نشاندهنده دست و پا زدن دشمنان برای ترور شخصیت ایشان و حذف ایشان از عرصه سیاسی به هر طریق ممکن است.