۰۶ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۵۵۴۰۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۷ - ۱۷-۱۱-۱۳۸۹
کد ۱۵۵۴۰۱
انتشار: ۱۰:۲۷ - ۱۷-۱۱-۱۳۸۹

مصر، كشورهای عربی و دموكراسی

فریده طلیلی

یك سوال: اگر در مصر حكومتی لیبرال‌تر قدرت را به دست بگیرد، آیا این به معنی آن خواهد بود كه مصر به كشوری ضدآمریكایی و ضداسرائیلی تبدیل خواهد شد؟ اگر بخواهیم دیدی خوشبینانه داشته باشیم، می‌توانیم بگوییم كه تمدن مصر ظرفیت و استعداد شكل‌دادن به یكی از بزرگ‌ترین دموكراسی‌های جهان را دارد. اما در عین حال، این انقلابی كه در ملت‌های عرب، برای آزادسازی كشورهای خود از رژیم‌های استبدادی آغاز شده است، موجب ترس اسرائیل، آمریكا و كشورهای اروپایی شده است. درواقع ترس از «بهار عربی» در اوج زمستان، غرب را فرا گرفته است.

غرب از این می‌ترسد كه مبادا اتفاقی كه سی و دو سال پیش در ایران افتاد، دوباره در مصر تكرار شود. حتی اگر تفاوت‌های بسیار این دو انقلاب و به‌ویژه ویژگی‌های منحصربه‌فرد مسلمانان شیعی ایران را ناچیز بشماریم، باز هم این مقایسه بسیار وسوسه‌برانگیز خواهد بود.

یادآوری می‌شود كه در اواسط سال‌های ۱۹۷۹-۱۹۷۸ ایرانیان با تظاهرات عظیم، شاه ایران را، كه در آن زمان نزدیك‌ترین دوست آمریكا در منطقه و تنها متحد اسرائیل در خاورمیانه بود، از قدرت بركنار كردند. روحانیون شیعی به رهبری آیت‌الله خمینی قدرت را در دست‌گرفته و انقلاب اسلامی را در ایران پایه‌گذاری كردند.

البته برخلاف اتفاقی كه در تهران رخ داد، تظاهركنندگان در قاهره نه شعارهای اسلامی سر می‌دهند و نه شعارهای ضدآمریكایی و ضد اسرائیلی. اما تنها اپوزیسیون مهم و جدی در مصر را اخوان‌المسلمین تشكیل می‌دهند، گروهی كه مادر تمام حركت‌های اسلامی مبارز است... چند ماه پیش اخوان‌المسلمین قانون اساسی‌ای را پیشنهاد داده و به بحث گذاشتند كه قانون شریعت را جایگزین قانون مدنی جاری در این كشور می‌كرد و در آن ریاست‌جمهوری برای زنان و افراد غیرمسلمان ممنوع است.

در تهران، یكی از نخستین تصمیمات انقلاب اسلامی قطع رابطه كردن با اسرائیل و پس از آن با آمریكا بود. در قاهره، اخوان‌المسلمین علیه قراردادی كه به‌عنوان یكی از پایه‌ها و وزنه‌های استراتژیكی برای حفظ تعادل در خاورمیانه به شمار می‌رود، اعلام جرم كرده و آن را باطل اعلام كرده‌اند و آن پیمان صلحی است كه در ۲۶ مارس ۱۹۷۹، بین مصر و اسرائیل منعقد شد. این قرارداد به حالت جنگ موجود بین دو كشور خاتمه داده و بین آنان روابط دیپلماتیك برقرار ساخت.

این قرارداد كه عامل كلیدی امنیت اسرائیل به شمار می‌رود، به حالت تخاصم اسرائیل علیه یكی از قدرت‌های نظامی مهم منطقه، كه در عین حال پرجمعیت‌ترین كشور عربی است، خاتمه داد. حسنی مبارك، كه با آمریكا روابط نزدیكی دارد، همواره ضامن تداوم این «صلح سرد» بین دو كشور بوده است و در عوض آن همه‌ساله بیش از یك میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار كمك‌های نظامی از آمریكا به جیب می‌زند.

 هیچ‌كس نمی‌داند كه اگر اخوان‌المسلمین در مصر به قدرت برسد، بر سر قرارداد سال ۱۹۷۹ چه خواهد آمد. محتمل‌ترین پیش‌بینی این است كه این گروه، به این قرارداد عمل نخواهد كرد،  هرچند كه این فقط یك پیش‌بینی است و ممكن است كه هرگز اتفاق نیفتد.

بر عكس، شكی در این نیست كه در صورت برگزاری انتخاباتی آزاد در مصر، اخوان‌المسلمین آرای زیادی به دست خواهد آورد. ایالات‌متحده به خوبی می‌داند كه درچند رای‌گیری تقریبا آزادی كه سابقا در كشورهای عربی صورت گرفته بود، احزاب اسلامی یا احزاب نزدیك به اسلامگرایان به پیروزی رسیده‌اند، این گروه‌ها مخالف واشنگتن و به‌شدت ضداسرائیل بودند.

این چیزی است كه موجب نگرانی سران آمریكا و اسرائیل شده است اما دلایل دیگری وجود دارد كه نشان می‌دهد كه پدیدآمدن حكومت‌های دموكرات در كشورهای عربی، لزوما به معنای پدید آمدن كشورهای ضدآمریكایی و حتی ضداسرائیلی نخواهد بود، چراكه این دولت‌های حاكم بر كشورهای عربی، به‌خصوص رژیم‌های حاكم بر قاهره و ریاض، به‌عنوان مهم‌ترین متحدان آمریكا در منطقه، بودند كه به عمد، موجب افزایش احساسات ضدآمریكایی و به وجود آمدن خصومت عمیقی علیه اسرائیل در نزد ملت‌های خود شدند.

چندین سال است كه مطبوعات رسمی مصر و دارالنشرهای قاهره را رواج می‌دهند كه به صحبت‌های عادی و جزئی از فرهنگ مردم مسلمان دنیای عرب تبدیل شده است و آن این است كه بدبختی‌ها و مشكلات موجود در منطقه، ناشی از توطئه‌های عظیم آمریكا و صهیونیست‌هاست! به‌طور مثال هنوز در مصر، با رضایت دولت، برنامه‌ای تحت عنوان «تشریفات خردمندان یهود» در تلویزیون پخش می‌شود كه خلاصه‌ای است از یهودستیزی اروپایی در قرن نوزدهم.

دلیل این اعمال این است كه چون مصر و عربستان سعودی حكومت‌های مطلقی هستند از مشروعیت خود مطمئن نیستند. درواقع این تبلیغات و برنامه‌های ضدآمریكایی و ضدیهودی به‌عنوان یك عامل گمراه‌كننده عمل می‌كنند: این روشی است برای منحرف‌كردن توجه مردم از مشكلات واقعی.

در واقع هر چقدر كه یك رژیم با ایالات‌متحده روابط نزدیك‌تری داشته باشد، در ظاهر بیشتر با سیاست‌های این كشور در منطقه مشكل خواهد داشت و بیشتر به منحرف كردن توجهات از خود در داخل كشور، با استفاده از این افراطی‌گری در لفاظی‌ها و برانگیختن احساسات ضدآمریكایی، احساس نیاز می‌كند. رابرت مالی، كارشناس آمریكایی، در رابطه با حكومت‌های عربی می‌گوید: «هر چه اتحاد و دوستی‌شان بیشتر باشد، زخم زبان‌شان بیشتر است.» اما اینگونه اعمال هزینه سنگینی در بر دارد و آن افزایش احساس صمیمیت و نزدیكی مردم با گروه‌های افراطی و گروه‌هایی نظیر القاعده است.

این تهدید و تزلزل جدیدی كه برای حكومت‌های مطلق عربی به وجود آمده است، بدون شك موجب پدیدآمدن رژیم‌هایی خواهد شد كه كمتر موافق منافع آمریكا هستند. البته این به معنی آن نیست كه اتفاقی كه در ایران افتاد در دیگر كشورهای عربی نیز رخ دهد چراكه انقلاب ایران ریشه در حركتی شیعی دارد كه در كشورهای عربی در اقلیت است. طبقه متوسط مصر بیشتر به آنكارا تمایل دارند تا تهران و اگر قرار باشد به طرف تشكیلات سیاسی خاصی جذب شوند این حزب اسلامی و محافظه‌كار رجب طیب اردوغان است كه آنها را بیشتر به خود جذب می‌كند. هرچند كه به قدرت رسیدن اردوغان و حزبش موجبات نگرانی غرب را فراهم آورده بود اما وی تا به حال روند دموكراسی را در تركیه سرعت بخشیده و اقتصاد این كشور را رونق داده است و در عین حال همچنان تركیه را در گروه ناتو باقی نگه داشته است. هرچند كه حادثه دریایی‌ای كه در می‌۲۰۱۰ پیش آمد، موجب تیره‌شدن روابط تركیه و اسرائیل شد، اما روابط این دو كشور هنوز ادامه دارد.

منبع: لوموند/ روزنامه فرهیختگان
ارسال به دوستان