خبرآنلاین: ارغوان رضایی با پیروزی بر سرنا ویلیامز درمسابقات مادرید در سال قبل علاقمندان تنیس را در فرانسه وایران امیدوار کرد تا او را بزودی در بین ده بازیکن برتر جهان ببینند .
اما پس از آن موفقیت بزرگ رضایی دچار مشکلات خانوادگی شد ودر مسابقات مهم یکی پس از دیگری در همان دورهای نخست شکست خورد و کنار رفت . جدایی او از خانواده اش و اختلاف با پدر از سوی رسانه ها مهمترین دلیل عنوان شده اما ارسلان رضایی نظر دیگری دارد:
دخترتان در اولین مرحله از رولان گاروس حذف شد .شما بازی را دیدید؟بازی را ندیدم اما از این بابت خیلی متاسفم . او در 24 سالگی تصمیم گرفته روی پای خودش بایستد و من به این نظر او احترام می گذارم. من فقط شادی ورضایت او را میخوام اما در عین حال برایش نگران هستم چون بعضی ها زیر پای او نشسته اند و به او خط می دهند.
ولی همه شما را مقصر اوضاع کنونی و شکستهای ارغوان می دانند!شما بهتر از من می دانید دیگران درباره خانواده ما چطور فکر می کنند . آنها نسبت به ما و موفقیت دخترم حسودی می کنند من فقط میخواهم در مملکت غریب مراقب خانواده ام باشم و اگر پدر سختگیر وخود رای بودم او را مجبور می کردم از بازی تنیس دست بکشد!
پس از مسابقات تنیس استرالیا اتحادیه تنیس زنان شما را از همراهی ارغوان محروم کرد .موضوع چه بود؟صبح روز اولین بازی ما مشاجره ای داشتیم و او به من گفت می خواهد با مربی دیگری تمرین کند و مرا قبول ندارد . من هیچ جوابی به او ندادم و ساکت ماندم. او رفت و بعد که از بازی برگشت دائما گریه می کرد . نمی دانم کسانی که در اتحادیه تنیس زنان هستند به او چه گفته بودند.کتی مارتین ( مسئول کمک به بازیکنان در اتحادیه ) اصرار کرده بود او از من شکایت کند. این خانم دختر مرا بازی داده بود و من از او هم شکایت کرده ام.
گفته می شود شما نامزد ارغوان را مورد ضرب و شتم قرارداده اید؟من حتی نمی دانم نامزد او چه کسی بوده! گویا بجای من این اواخر منصور بهرامی درباره ما با خبرنگارها صحبت می کند. او در ظاهر تلاش می کند ارغوان را نصیحت کند اما ازاین ماجرا به سود خودش بهره برداری می کند و یک ایرانی واقعی نیست ( منصور بهرامی در تماسی تلفنی تمام این اظهارات را تکذیب کرد)
دقیقا از چه زمانی ارتباط شما قطع شد؟تقریبا سه ماهی است . بعد از استرالیا به پاریس امدیم و او گفت می خواهد به والنسیا برود و من موافقت کردم. بعدبه سنت تین برگشتم اما چون نگران بودم 200 کیلومتر رانندگی کردم و به اسپانیا رفتم تاشرایط تمرین او را در والنسیا ببینم. در ماه مارس هم وقتی در میامی بود با او تلفنی تماس گرفتم و به او مشاوره دادم اما از آن به بعد نه تنها تماس های من بلکه تماس برادر و خواهرش را هم جواب نمی دهد .با تمام اینها اگر او دوست دارد خانواده اش را نابود کند و به این شرایط راضی است من حرفی ندارم.
ظاهرا مسائل مالی هم در اختلاف شما نقش داشته!پولها همیشه در حساب اوبود و من و مادرش هیچکدام از او چیزی نخواستیم و او تمامی درآمدها را کنترل می کرد. ما همیشه در پشت صحنه حامی او بودیم و من خودم را وقف دخترم کردم و الان بازنشستگی ندارم . اصلا پس اندازی ندارم. باید در شصت سالگی دنبال شغل جدیدی باشم و این اصلا برایم کار ساده ای نیست . با اینکه تجربه مربی گری خوبی دارم ولی پیدا کردن بازیکنان جوان مستعد سخت است و از نظر مالی هم در شرایطی نیستم که این ریسک را انجام بدهم.
ژورنال دو دیمانش