۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۱
فیلم بیشتر »»
کد ۱۷۰۶۰۶

سازمان بدون مجوز چگونه ورزش را مديريت مي‌كند؟

ورزش ايران در برزخ چالش مجلس و دولت بر سر تشكيل وزارت ورزش گرفتار شده و آنچه فراموش شده رقابت‌هاي مهم المپيك 2012 و شور و نشاط جامعه است.
فارس: دي ماه 89 بود كه مجلس شوراي اسلامي راي بر ادغام دو سازمان بزرگ و پرمخاطب كشور داد. نمايندگان مردم در خانه ملت اعلام كردند سازمان ملي جوانان و سازمان تربيت بدني بايد تبديل به وزرات ورزش و جوانان شود. امري كه در آن زمان با مخالفت‌ها و مقاومت‌هايي از سوي دولت مواجه شد ولي در نهايت اين قانون بود كه بايد اجرايي مي‌شد.
با اين حال رئيس سازمان تربيت بدني چند ماهي را به طور غيرقانوني به فعاليتش ادامه داد و معرفي وزير ورزش به مجلس براي چند ماه به تاخير افتاد تا شايد راهي براي جلوگيري از اجرايي شدن اين قانون پيدا شود.

نمايندگان مجلس اين رفتار رئيس جمهور و مسئولان ارشد سازمان تربيت بدني را نوعي دهان كجي به خود تلقي كردند و در نهايت روابط تيره و تار شد. نمايندگان مجلس هر روز در مصاحبه‌هايشان ابراز اميدواري مي‌كردند تا وزير ورزش معرفي شود و حتي بحث شكايت از دولت هم پيش آمد و در نهايت نمايندگان مجلس تهديد به قطع آب و برق و گاز سازمان تربيت بدني هم كردند.

به اين ترتيب و در چنين فضاي پر سوء تفاهمي، محمود احمدي نژاد در نهايت وزير ورزش را در نامه‌اي گلايه‌آميز به مجلس معرفي كرد. نامه‌اي كه موجب دلخوري بيشتر نمايندگان مجلس را فراهم كرد و حتي علي لاريجاني رئيس مجلس گفت: نامه معرفي وزير تنها چند جمله در معرفي وزير پيشنهادي دولت است و اين گونه نامه‌نگاري رئيس جمهور تنها براي توجيه كردن تخلف قانوني دولت صورت گرفته است.

به اين ترتيب برخي شانس حميد سجادي را براي اينكه به عنوان اولين وزير ورزش ايران راي اعتماد از مجلس بگيرد كم دانستند تا اينكه برخي نمايندگان مجلس گفتند شايد رئيس جمهور چنين نامه‌اي نوشته كه سجادي راي اعتماد نگيرد و بنابراين مقرر شد مجلس كنكاش بيشتري در احوالات وزير پيشنهادي مجلس كند. در نهايت هم حميد سجادي؛ دارنده 14 مدال آسيايي در دووميداني نتوانست بر صندلي وزارت ورزش تكيه بزند و براي اولين مرتبه در طول زندگي‌ حرفه‌اي خود به خط پايان نرسيد.
اينگونه بود كه ورزش باز هم بلاتكليف ماند آن هم در حالي كه ديگر سازمانِ منحل شده تربيت بدني نيز نمي‌توانست مانند ماه‌هاي گذشته به فعاليت غيرقانوني خود ادامه بدهد زيرا حساب‌هاي مالي اين سازمان طبق قانون مسدود شده بود.

ورزش در بخش‌هاي مهم آماده‌سازي تيم‌ها براي كسب سهميه المپيك، برگزاري اردوها در رشته‌هاي مختلف و همچنين فعاليت‌هاي زيربنايي به كما رفت و مهم‌ترين اخبار ورزش ايران در روزهاي اخير به اختلاف علي دايي با باشگاه پرسپوليس و انتخاب سرمربي اين تيم و بگو مگوهاي رايج اهالي فوتبال و در نهايت حذف حيرت‌انگيز تيم اميد اختصاص داده شد. در روزهايي كه ورزشكاران تمام كشورها خود را براي رقابت‌هاي مهم المپيك 2012 آماده مي‌كنند،‌ ورزش ايران در خواب خرگوشي و چالش سياستمداران گرفتار شده است.

احمدي نژاد اما در روز 4 تير ماه وزير تعاون را با حفظ سمت به سرپرستي وزارت ورزش و جوانان منصوب كرد و محمد رضا عباسي كه چهره‌ ناشناخته‌اي در ورزش بود براي اين سمت انتخاب شد.
در همان لحظات اول انتشار خبر معرفي وزير ورزش، نمايندگان مجلس بازهم واكنش نشان دادند و انتخاب سرپرست براي وزارت ورزش را از نظر قانوني داراي اشكال دانستند و اعلام كردند رئيس جمهور بايد وزير معرفي كند و بعد از عدم راي اعتماد مجلس به سجادي ديگر نمي‌توان سرپرست براي وزارت ورزش تعيين كرد.

به اين ترتيب ظاهرا در چالش پايان ناپذير مجلس و دولت و اختلاف سياستمداران با يكديگر آنچه فراموش شده ورزش و جوانان است. ورزش در بلاتكليفي مطلق به سرمي‌برد. فدراسيون‌هاي ورزشي پولي براي برگزاري اردو و آماده سازي تيم‌ها ندارند آن هم در حالي كه حدود يك سال ديگر المپيك، مهم‌ترين رقابت‌‌هاي ورزشي جهان برگزار مي‌شود و مردم 5 قاره به ظاهر براي دوستي اما در اصل براي به رخ كشيدن توانايي‌هاي ورزشي جوانان خود در لندن گردهم مي‌آيند.

سال آينده زماني كه مردم ما مثل تمام جهانيان چشم به ميدان المپيك مي‌دوزند تا افتخار آفريني فرزندان برومند ايران اسلامي را در مهم‌ترين ميدان ورزشي جهان شاهد باشند شايد سياستمداران متوجه شوند كه در سال 1390 چه روزهاي مهمي را از دست داده‌اند. چه روزهايي كه هر ساعتش مي‌توانست در تعيين سرنوشت يك قهرمان ايران اثرگذار باشد اما شايد آن موقع ديگر خيلي دير باشد.

اميدواريم چالش مجلس و دولت بر سر وزارتخانه ورزش به سود ورزش و نشاط و شور اجتماعي، زودتر حل شود. ورزش امروز فقط يك رقابت ساده در عرصه بين المللي نيست. ورزش اكنون بزرگترين پيام‌ها را در خود دارد و كشورها تلاش مي‌كنند با كسب مدال‌هاي افتخار آميز طلا به جامعه خود شور و نشاط تزريق و مشكلات خود را در پس شور و نشاط ورزشي پنهان كنند. براي همين است كه براي كسب هر مدال المپيك ميليون‌ها تومان هزينه مي‌شود.

شايد اگر وزير ورزش و تكليف اين وزارتخانه تحميلي به دولت دهم تا چند روز آينده مشخص نشود در آن صورت اگر بر فرض ميلياردها تومان پول هم براي ورزش قهرماني ايران هزينه شود دردي را درمان نكند زيرا زمان را به راحتي و به سود حريفان آسيايي و جهاني از دست مي‌دهيم. ضمن اينكه كاركنان سازمان تربيت بدني حدود دو ماه است كه به دليل مسدود بودن حساب‌هاي مالي حقوقي دريافت نكرد‌ه‌اند و زندگي اين افراد نيز با مشكل مواجه شده است همان طوري كه گفته مي‌شود در سازمان ملي جوانان همين مشكل وجود دارد و كارمندان آن سازمان نيز حقوق خود را چند صباحي است نگرفته‌اند. سؤال اصلي اين است كه سازمان بدون پول و مجوز چگونه ورزش را مديريت مي‌كند؟ آيا براي موفقيت نبايد هزينه كرد و آيا حالا كه حساب‌هاي سازمان تربيت بدني مسدود شده نبايد فكري به حال اين مشكل كرد؟ فدراسيون‌ها از چه راهي بايد هزينه خود را تامين كنند؟ آيا تاكنون به اين نكته توجه شده و اگر توجه شده، پاسخ چه بوده است؟

نامشخص بودن سرنوشت وزارت ورزش در فوتبال پرطرفدارترين رشته ورزشي ايران نيز اثرگذار است. دو باشگاه پرطرفدار استقلال و پرسپوليس در بلاتكيلفي به سر مي‌‌برند و مدت‌هاست به صورت تك نفره و با سرپرست اداره مي‌شوند و البته در فصل نقل و انتقلالات پولي هم ندارند.

پرسپوليس و استقلال سال‌هاست كه تنها مايه افتخارشان داشتن هواداران پرشور است. خيل عظيم اين طرفداران را جوانان تشكيل مي‌دهند و آنها نگران وضعيت تيم‌هاي محبوبشان هستند. متولي اصلي پرسپوليس و استقلال سازمان تربيت بدني است كه اكنون وجود خارجي ندارد.

همه اين اتفاقات در حالي رخ مي‌دهد كه جوهر نامه معرفي سرپرست وزراتخانه ورزش و جوانان خشك نشده نمايندگان مجلس با حضور سرپرست در اين وزارتخانه مخالفت كرده‌اند و معلوم نيست با اين شرايط چه بر سر ورزش ايران خواهد آمد و اين برزخ چه زماني به پايان مي‌رسد. برزخي كه اگر بيشتر طول بكشد برهوتي در ورزش و كل جامعه ايجاد مي‌كند و شايد سال آينده در همين روزها جامعه ايراني از نتايج ضعيف ورزشكارانش در المپيك غمگين و افسرده باشند. آن روز ديگر خيلي دير است كه بخواهيم بگوييم وزير ورزش مقصر ناكامي‌هاست و شايد برخي نمايندگان مجلس نيز براي استيضاح وزير ورزش امضا جمع كنند استيضاحي كه البته به هيچ كاري نمي‌آيد. پس تا زمان هست بايد شرايط را درك كرد و اقدامي موثر براي حفظ شور و نشاط در جامعه و پايان بلاتكليفي ورزش انجام داد. آن روز چه زماني فرا مي رسد؟
ارسال به دوستان