۱۵ مهر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۱:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۷۴۰۲۵
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۵ - ۰۱-۰۵-۱۳۹۰
کد ۱۷۴۰۲۵
انتشار: ۱۶:۲۵ - ۰۱-۰۵-۱۳۹۰

آيت‌الله جوادي آملي: مردم ممكن است ساكت شوند ولي ساكن نخواهند شد

آيت‌الله جوادي آملي اظهار كرد: درباره جريان مهدويت اصل قاطع ما اين است كه هر گاه فريب و دغل و اين گونه از مسائل پيدا شد، يقين داريم كه ظهور نزديك نيست.
آيت‌الله جوادي آملي اظهار كرد: درباره جريان مهدويت اصل قاطع ما اين است كه هر گاه فريب و دغل و اين گونه از مسائل پيدا شد، يقين داريم كه ظهور نزديك نيست.

به گزارش ايسنا اين استاد حوزه در ديدار مديران سازمان تبليغات اسلامي استان تهران افزود: يكي از نام‌هاي قيامت «يوم‌الحسره» است. يوم‌الحسره بودن براي ديگران مشخص است براي اينكه بيراهه رفته‌اند اما براي ما كه ان‌شاءالله اميدواريم در اثر پيروي از قرآن و عترت در راه باشيم، يوم‌الحسره به اين معناست كه چرا به مقام بالاتر نرسيده‌ايم.

وي ادامه داد: خيلي از بهشتي‌ها نيز حسرت مي‌خورند كه چرا به مقام بالاتر نرسيده‌اند. اينكه در قرآن كريم مي‌فرمايد اينها "غُرف مبنيه" دارند "غُرف مبنيه" بهشت نظير برج‌هاي دنيا نيست. در برج‌هاي دنيا اگر كسي در طبقه پنج است مي‌تواند به مهماني همسايه طبقه شش، هفت يا هشت برود و آنان نيز مي‌توانند به او سر بزنند اما در بهشت كسي كه در يك غرفه از غُرف مبنيه است توان آن را ندارد كه بالا برود.

جوادي آملي اظهار كرد: كسي که غُرف مبنيه است و مي‌خواهد بالا برود، جلوي او را نمي‌گيرند اما او نمي‌تواند برود به دليل اينكه او در دنيا نتوانست نماز شب خود را حفظ كند اما يك عده هستند مي‌گويند "اگر سر برود سحر نرود" آنها تاب آن را دارند كه هم بالا باشند هم "دان في علوه عالٍ في دنوه".

اين مفسر قرآن کريم خاطرنشان كرد: گاهي شخصي كالايي را مي‌فروشد يا فرشي يا ظرفي را مي‌فروشد. همين كه تبليغ او در رسانه‌ها به سطح چشم و گوش مردم برسد كافي است چون آنها ظرفي را مي‌خواهند كه چشمشان بپذيرد. برهاني ندارند كه به چه دليل اين ظرف خوب است، اين رنگ خوب است. از آنها سوال بكنيد كه به چه دليل رنگ اين پارچه خوب است مي‌گويند من پسنديدم. هر چه هم از آنها استدلال بخواهيد مي‌گويند خوشم آمد.

وي ادامه داد: اين يك امر عقلي نيست كه برهان اقامه كند كه بنابراين تبليغ كالا تا به سطح چشم و گوش خريدار برسد كافي است اما تبليغ معارف تا به جان آنها نرسد باور نمي‌كنند. باور هم يك امر قلبي است امر قالبي نيست.

جوادي آملي يادآور شد: ما تا به درون جان مردم راه پيدا نكنيم نمي‌توانيم باور آنان را به دست بياوريم. آنان ممكن است ساكت بشوند اما ساكن نمي‌شوند. آن سكينت و ثبات پيدا نمي‌شود و ايمان همان سكينه است كه "انزَلَ السَّكِينَه فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِين".

اين استاد حوزه افزود: قرآن كريم فرمود "وَقُل لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلِيغا" نه "في آذانهم و اسماعهم" سخنراني كردن، كتاب نوشتن و درس گفتن به سطح گوش مردم مي‌رسد اما براي اينکه به جان مردم برسد مي‌گوييم چه كنيم. اگر مقدورمان نبود خدا دستور نمي‌داد، پس معلوم مي‌شود راهي هست كه ما با آن راه مي‌توانيم به قلب مردم نفوذ بكنيم و آن از راه گفتن نيست، از راه سخنراني نيست، از راه درس و بحث نيست، از راه كتاب نوشتن نيست.

اين استاد جوزه تصريح كرد: اگر "الارواح جنودٌ مُجَنّده" اينجا هم كه آمدند جنود مجنده هستند، ديگر نه اين طوري كه قبل از خلقت جنود مجنده بودند، الان اينجا هستند فاصله دارند اين طور نيست پس اينكه گفتند حرف اگر از دل برخيزد در دل مي‌نشيند براي اينكه دل‌ها واقعا هر دو مجردند هر دو از عالم ملكوتند هر دو با هم رابطه دارند حرف مي‌تواند از قلب برخيزد به قلب، اگر از قالب برخاست به قالب مي‌نشيند اگر از قلب برخاست به قلب مي‌نشيند. فرمود: "قَوْلا بَلِيغا" آن وقت اينها باور مي‌كنند. وقتي باور كردند چيزي نمي‌تواند آنها را از راه راست باز دارد.

جوادي آملي گفت: مطلب ديگر اين است كه ما مشغول كارهاي اجرايي هستيم از خودمان غافليم. اين ابتلا براي همه ما هست، حال كسي به درس و بحث مشغول است، كسي به تاليف و تصنيف مشغول است اما بالاخره رسيدن به خود آدم اين يك اصل است.

اين استاد حوزه خاطرنشان كرد: وقتي به درون خودمان سري مي‌زنيم مي‌بينيم كه يك سلسله حرف‌هايي را آيات قرآن كريم درباره درون ما دارد كه كمتر روي آنها حساب كرديم. يك سلسله حرف‌ها را در حوزه‌ها مي‌شناسيم و ظاهرا قابل فهم است، اگر اتحاد عاقل و معقول، اتحاد عالم و معلوم اينها را ما مي‌فهميم اتحاد عالم و معلوم را ما مي‌فهميم، مثلا كسي كه به خودش علم دارد حضور ذات براي ذات است اين معنا را ما مي‌فهميم كه عالم و معلوم يكي است.

وي اظهار كرد: در جايي كه انسان به خودش علم دارد اما اتحاد ظالم و مظلوم را ما واقع نمي‌فهميم اين يعني چه؟ چون ظالم يعني از مرز خودش تجاوز كرده، مظلوم يعني محدوده او مورد تجاوز قرار گرفته. اينها حتما بايد دو نفر باشند. اگر الف ظلم كرد يعني از حد خودش خارج شد، عداوت را كه عداوت مي‌گويند يعني تعدي كرد، باء اگر مظلوم شد يعني حد باء مورد تجاوز قرار گرفت پس حتما ظالم و مظلوم بايد دو نفر باشند. مثل خالق و مخلوق، محرك و متحرك، فاعل و قابل اينها الفاظي‌اند كه دوتايي يك جا جمع نمي‌شوند بر خلاف عالم و معلوم، عالم و معلوم يك جا جمع مي‌شوند اما ظالم و مظلوم يك جا جمع نمي‌شوند. اين معنايي است كه ما مي‌فهميم.

جوادي آملي گفت: قرآن كريم در خيلي از جاها دارد اينها به خودشان ظلم كردند. اين يعني چه؟ مگر ما چندتا خود داريم؟ آن ظالم چه كسي است؟ آن مظلوم چه كسي است؟ اگر به اين درون سري بزنيم معلوم مي‌شود ما چند لايه‌ايم. اين چند لايه مثل اينكه يك كسي يك بخشنده‌اي به ما بگويد آقا اين فرش براي شماست، ملك شماست ولي آن فرشي كه دادم اين امانت است، مواظب باشيد به اين امانت آسيب نرسد. پس دو چيز به ما داد؛ يكي را ملك ما كرد يكي را امانت ما.

اين استاد حوزه اظهار كرد: خداي سبحان اين شهوت را، اين غضب را، در بخش انگيزه، آن وهم را، آن خيال را، در بخش انديشه به ما داد، ملك ما كرد اما آن فطرت را به ما نداد كه ملك ما باشد. آن را امانت به ما داد. فرمود مبادا به آن امانت آسيب برسانيد. اگر اين شهوت تعدي كرد، از جاي خودش عبور كرد، از حلال گذشت، به آن امانت الهي آسيب مي‌رساند. اين است كه فرمود: "وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُون" اين، آن نفس دومي، لايه آن خود خود است، آن درون ما درون است، آن امانت خداست، براي ما نيست. اگر براي ما بود خب ما به او ستم مي‌كرديم.

وي ادامه داد: معناي ظلم اين است كه از حدمان تجاوز كرديم. معلوم مي‌شود آن براي ما نيست، آن امانت الهي است. در سوره مباركه «بقره» دارد اينهايي كه در ماه مبارك رمضان خلاف انجام مي‌دهند "يَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ" به خودشان خيانت مي‌كردند. معلوم مي‌شود آن لايه دوم براي ما نيست. ديگر اگر آن لايه دوم براي ما باشد، خيانت نيست كه ما در مال خودمان تصرف كرده‌ايم.

جوادي آملي اضافه کرد: آن امانت را اگر ما حفظ نكنيم، مي‌شويم ظالم و خائن ولو مردم نمي‌دانند و به ما اقتدا مي‌كنند و در فقه هم ما عادليم براي اينكه ما معصيت نكرديم. فرض كسي بخيل است، خب بخيل زكاتش را مي‌دهد اما آن وصف جود را ندارد. اين بخل، ظلمي است اما ظلم است به آن لايه دوم يا كسي ترسوست و شجاع نيست، جبهه نرفته، آن شهامت را ندارد ولي بالاخره يك عدل ظاهري را دارد اما در اين ديد دقيق، او ديگر عادل نيست، براي اينكه اين به امانت الهي ظلم كرده است. اگر ما ظالم باشيم، حرف ظالم اثر ندارد چون ظلم، گفتند ظلمات يوم القيامه است، تاريك است. يك آدم تاريك، سراج منير نيست. در تاريكي تير زدن به هدف نمي‌رسد.

اين استاد حوزه تصريح كرد: معلوم مي‌شود يك لايه دروني ديگر است كه بايد براي او جداگانه شناسنامه بگيريم، پرونده داشته باشيم و آن را در صندوق امانات نگهش ‌داريم. فطرت اين است، عقل اين است، خود خود اين است.

وي افزود: از مجموع سوره مباركه «نساء» و «حشر» برمي‌آيد كه ما دو تا خود داريم؛ يك خودي است كه همه ما مي‌فهميم، همين خوردن و پاشيدن و زندگي كردن و اينهاست، يك خودي است كه قرآن كريم آن را به عنوان امانت به ما داده است. در سوره مباركه «حشر» فرمود: "نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُم" در اثر بدرفتاري، خدا اينها را از ياد خودشان برده، اينها به فكر همه چيز هستند، به فكر خودشان نيستند.

جوادي آملي اظهار كرد: در سوره مباركه «نساء» مي‌فرمايد هر وقت سخن از جبهه مي‌شود، اينها فقط به فكر خودشانند "أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّه" حال چطور مي‌شود كه خداي سبحان درباره همين تبهكارها مي‌فرمايد اينها فقط به فكر خودشانند، بعد درباره همين گروه مي‌فرمايد اينها خودشان را فراموش كردند "نَسُوا اللّهَ فَنَسِيَهُمْ" يا "نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ" اينها به فكر خودشان نيستند، بعد در آن سور‌ه مي‌فرمايد كه وقتي صحبت جنگ و اينها مي‌شود اينها فقط به فكر خودشانند "أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّه" معلوم مي‌شود يك خود ديگري داريم كه آن امانت الهي است. اين "إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَه" به آن برمي‌گردد. اگر ما او را بشناسيم و حفظ كنيم، واقعا امانت خدا را حفظ كرده‌ايم.

اين مفسر قرآن كريم ادامه داد: اگر كسي گفت آسمان بار امانت نتوانست، اين براي آن است كه اين خليفه‌الله است. اين "وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُوحِي" است. يك وقت خواستند كعبه را با پوشش‌هاي پرنياني و زربفت و ابريشمي زينت كنند، عده‌اي گفتند كعبه را كه نمي‌شود زينت كرد. آخر زينت كعبه چيز ديگر است. سنايي مي‌گويد كه «كعبه را جامه كردن از هوس است» خب دنبال چه چيزي هستيد مي‌خواهيد ابريشم كنيد «ياي بيتي جمال كعبه بس است» كعبه يك زينت دارد و آن ياء بيتي است كه خدا فرمود: "طَهِّرَا بَيْتِيَ" همين. شما مي‌خواهيد با ابريشم كعبه را زينت كنيد، اين نمي‌شود.

جوادي آملي گفت: كعبه يك زينت دارد، آن هم ياء بيتي است. همين ياء بيتي را ذات اقدس الهي به ما هم داد. فرمود: "وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُوحِي" لذا مرحوم كليني نقل كرد ديگران هم نقل كردند كه آبروي مومن به اندازه كعبه است. براي اينكه اين ياء بيتي را دارد. ديگر ياء "وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُوحِي" را دارد. ديگر آنكه به ياء وابسته است، آن ديگر امانت است براي ما نيست كه هر بلايي بخواهيم به سرش در بياوريم بگوييم من به خودم كردم به شما چه؟! چرا انسان حق خودكشي ندارد؟ براي اينكه آن امانت است. چرا حق گناه ندارد؟ براي اينكه "مَا ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَلكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ" چرا حق خيانت ندارد؟ "عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ" ما اگر آن امانت را حفظ بكنيم كاري كه از ما ساخته است از آسمان و زمين هم ساخته است براي اينكه آسمان و زمين درست است كه بزرگند ولي بالاخره يك روزي بساط اينها برچيده مي‌شود.

وي ادامه داد: "وَالْارْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَه وَالْسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ"، "إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ" هم در آن هست اما «إذا الانسان كوّرت» نيست. ما هستيم كه هستيم. اگر انَّكَ كَادِحٌ إِلَي رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاَقِيهِ، خوب به مراتب بالاتر از شمس و قمريم براي اينكه درست است اين الان نور دارد اما پس‌فردا بساطش برچيده مي‌شود. ديگر ما هستيم و در جريان آفرينش شمس و قمر هم فرمود فكر نكنيد كه حالا اينها از ملكوتند، نه! يك مشت دود را من شمس و قمر كردم "ثُمَّ اسْتَوَي إِلَي السَّماءِ وَهِيَ دُخَانٌ" اين دخان را "فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ" يك مشت گاز بود كه ما به اين صورت در آورديم اما شما "نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُوحِي" هستيد. خيلي فرق است بين انسان و آسمان، بين انسان و شمس و قمر خيلي فرق است. انسان كجا، آفتاب كجا؟ لذا اينها از بين‌رفتني است و آنها ماندني است، اگر ان‌شاءالله اين راه را داشته باشيم.

جوادي آملي يادآور شد: همان آيه‌اي كه دستوري به ما دادند "وَقُل لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلِيغاً" در جان مردم اثر مي‌گذارد الان چند ميليون جان در اختيار ماست. اگر ما اينها را بتوانيم اصلاح كنيم، نه ماهواره مي‌تواند اينها را منحرف بكند، نه تبليغات ديگر چون يك انسان موحد بوي بد گناه را استشمام مي‌كند. خيلي‌ها هستند كه وقتي كنار اين سطل زباله مي‌روند، چرا بيني‌شان را مي‌گيرند؟ چون بدشان مي‌آيد. واقع بوي بد گناه را يك عده استشمام مي‌كنند، منزجرند. حالا اگر به آن حد هم نرسد لااقل انزجارش را احساس مي‌كنند.

اين استاد حوزه خطاب به مديران سازمان تبليغات اسلامي تهران گفت: اين چند ميليون از بركات تبليغي شما راه بهشت را ان‌شاءالله پيدا كنند و نظام ما و رهبر ما و مراجع ما و ملت و مملكت ما مشمول ادعيه ولي‌عصر باشد و اين نظام تا ظهور صاحب اصلي‌اش از هر خطري محفوظ بماند.

وي در بخش پاياني سخنان خود تصريح كرد: اصل قاطع ما اين است كه هر وقت فريب و دغل و اين گونه از مسائل پيدا شد، يقين داريم كه ظهور نزديك نيست. چرا؟ براي اينكه حضرت وقتي ظهور مي‌كند كه عقل مردم بيايد بالا. مگر مردم را با كشتن اصلاح مي‌كند؟ در روايات ظهور حضرت هست كه «وضع الله يَدهُ علي رئوس الأعلام فَيَكْمُل بها عقولهم» به بركت حضرت، دست روي سر مردم كشيده مي‌شود، فهم و عقل مردم مي‌آيد بالا. الان اگر حضرت ظهور بكند، هفت ميليارد بشر مگر اينها را مي‌كشد؟ بر فرض چهار ميليارد را بكشد، سه ميليارد ديگر باز دست به ترور و جنگ و اينها مي‌زنند. مگر با كشتن، جهان اصلاح مي‌شود؟

جوادي آملي اضافه کرد: اولين نشانه اينكه ظهور نزديك نيست، همين فريب است. روايت دارد وقتي حضرت ظهور مي‌كند عقل مردم مي‌آيد بالا. حضرت 313 شاگرد مثل امام دارد. با اين جهان را اصلاح مي‌كند نه با شمشير، نه با كشتن. بله، چند نفري اگر مزاحم بودند آنها مورد جهاد قرار مي‌گيرند اما در زمان حضرت «وضع الله يَدهُ علي رئوس الأعلام فَيَكْمُل بها عقولهم» عقل مردم مي‌آيد بالا، آن وقت مردم عاقل را اداره كردن سخت نيست.

اين استاد حوزه افزود: الان شما ببينيد خاورميانه روزانه كشتار است. اگر همين مردم عاقل بشوند، اداره هفت ميليارد آدم عاقل هم با داشتن 313 شاگرد مثل امام سخت نيست. عقل مردم بالا آمده، معاونان و مديراني مثل امام (ره) هستند، خب آسان است ديگر. بنابراين اين در اذهان شريف آقايان باشد كه با فريب و امثال ذلك هرگز نمي‌شود با جريان ظهور مواجه شد. ما نمي‌دانيم ظهور الان است، مثل قيامت، الان است، يك لحظه بعد است، يك سال بعد است، اين را هيچ‌گاه نمي‌دانيم. ما هميشه بايد آماده باشيم اما با اين علامت تعيين كردن، آدم مي‌فهمد درست نيست.
برچسب ها: ظهور ، آیت الله جوادی
ارسال به دوستان