حسن الله وردینژاد دبیر كل حزب
اسلامی رفاه ایران معتقد است اگر اسفندیار رحیم مشایی انحرافی یا خلافی
داشت، به طور حتم دستگاه قضایی او را به دادگاه میكشاند و در صورت لزوم
حكم هم صادر میكرد همچنان كه پرونده رحیمی كه معاون اول رییسجمهوری هم
هست، در حال رسیدگی است و شاید صلاح نمیبینند كه به خاطر جایگاهش خبر
مواخذه شدنش و رفت و آمدهایش به دادگاه رسانهای شود.
وی درباره آنچه فكر مشایی را این روزها به خود مشغول كرده عنوان می كند كه
او همیشه به فكر این است كه كشور و مردم به لحاظ فرهنگی عالیترین درجات
را تجربه كنند و به دلیلی كه شرایط فرهنگی، شرایطی قابل دفاع است مشایی
این روزها دغدغهای ندارد كه بتوان گفت آرامشش را به هم زده است.
متن كامل گفتگوی خبرنگار ایلنا با حسن الله وردینژاد دبیر كل حزب اسلامی رفاه ایران به این شرح است:
"نزدیكان احمدینژاد" این عنوان از كجا میآید؟
به هر حال كسانی هستند كه سعی در تخریب برخی از همراهان آقای احمدینژاد
دارند و این روزها از هر فرصتی استفاده میكنند تا بتوانند به نوعی
چهرههای دولتی را تخریب كنند. نزدیكان احمدینژاد هم عنوانی است كه
انتخاب كردهاند تا هم دولتیها و هم رییس دولت را زیر سئوال ببرند. این
در حالی است كه همه كسانی كه به احمدینژاد رای دادهاند به نوعی نزدیك
به ایشان هستند.
به هر حال این هجمهها علتی دارد.
واقعا نمیدانم چرا عدهای تحت هر شرایطی دنبال این هستند تا دولت را
خراب كنند و مردم را نسبت به دولتمردان بدبین كنند. حرف و حدیثهایی كه
در این چند مدت شنیده شده به قدری مضحك است كه پرداختن به آنها كاری
بیهوده به نظر میرسد.
منظورتان مسایلی چون ارتباط با رمالها و جنگیرها است؟
باید به حال خودمان تاسف بخوریم كه در كشوری كه كارهای بزرگی در آن انجام
شده است، چنین حرفهایی زده میشود. ای كاش اگر دنبال اهداف خاصی هم
هستیم، با راه منطقیتری برنامههای خود را پیگیری كنیم. نه اینكه با
توجه نشان دادن به بحثهایی چون رمالی و جنگیری نظام اسلامی را در دنیا
زیر سئوال ببریم. تصور اینكه خارجیها چه واكنشی به این مسایل نشان
میدهند، اذیت كننده است.
یعنی معتقدید كه همه مسایل بیپایه و اساس است؟
صد در صد! مگر میشود مدیران و مسئولان بلندپایه كشور را به رابطه داشتن
با رمالها متهم كرد. ای كاش به جای این كارهایی كه همه میدانند سخیف
هستند، به فكر این باشیم كه آبادانی ایران را به حد بالایی برسانیم و
مشكلات مردم را كاهش بدهیم. شما فكر كنید اگر این همه انرژی كه در این چند
سال برای تخریب دولت به كار گرفته شده است، در راستای پیشرفت و توسعه
هزینه میشد، الان خیلی از محدودیتهای فعلی را از سر راه خود برداشته
بودیم و مردم در شرایطی بهتر از اینی كه در حال حاضر آن را تجربه میكنند،
زندگی میكردند.
برای دفاع در برابر هجمههای وارده چه كاری باید انجام بگیرد؟
دفاع از حق مظلوم وظیفهای است كه هر مسلمانی باید آن را در نظر بگیرد.
بنده شخصا همیشه از احمدینژاد دفاع میكنم. چون اعتقاد دارم او كه
مردمیترین رئیس دولت ایران به شمار میرود، مظلوم است و بر همین اساس
وظیفه خود میدانم كه از حقش دفاع كنم. البته اگر لازم باشد و اشكالی
ببینم، به طور حتم نقد خودم را هم به كارهایش مطرح میكنم.
قبول دارید كه نقد اصولگرایان و حتی برخی از چهرههایی كه سابقه دولتی دارند، شبهههای جدی را موجب میشود؟
در كشور ما آزادی بیان وجود دارد و به همین دلیل همه این فرصت را در
اختیار خود میبینند كه اظهارنظرهای خود را در هر موضوعی بیان كنند. البته
باید این مهم در نظر گرفته شود كه موقعیت حساسی بر كشور حاكم است و به
همین دلیل باید در زمانی كه قرار است درباره یكدیگر قضاوت كنیم، حواس خود
را جمع كنیم تا از چارچوب منطق خارج نشویم.
نظرتان درباره اینكه گروهی در دولت با نام گروه انحرافی خوانده میشوند، چیست؟
اول باید بگویم آنهایی كه به طور دائم از خطرات گروه انحرافی حرف میزنند و
جامعه را با نگرانی بیموردی مواجه كردهاند، هنوز نمیدانند كه نظام
جمهوری اسلامی به دلیل ثبات، منطقمداری، عدالت محوری و همچنین سایر
نكتههای مثبتی كه در خود میبیند، از هر انحرافی مبرا است و تشكیك وارد
كردن به اقتدار و صلابت نظام گناهی نابخشودنی است.
آقایان باید بدانند كه نقدشان جدی گرفته میشود، اما وقتی با بحثهای
سخیفی چون رمالی دنبال تخریب هستند، میتوان به این نتیجه رسید كه آنهایی
كه نگران انحراف احتمالی هستند، خود كشور را با بحران و اختلافهای داخلی
روبهرو میكند.
سئوال مشخص این است كه اگر واقعا شخصی به نام اسفندیار رحیم مشایی انحرافی
یا خلافی داشت، به طور حتم دستگاه قضایی او را به دادگاه میكشاند و در
صورت لزوم حكم هم صادر میكرد. پس میتوان اینطور نتیجهگیری كرد كه
تخریبكنندگان مشایی درباره سلامت قوه قضاییه ایجاد شبهه میكنند.
این در حالی است كه بنده اطلاع دارم كه پرونده رحیمی كه معاون اول
رییسجمهوری هم هست، در حال رسیدگی است و شاید صلاح نمیبینند كه به خاطر
جایگاهش خبر مواخذه شدنش و رفت و آمدهایش به دادگاه رسانهای شود. باید
این را در نظر داشت كه بعضی از مسایل با امنیت ملی گره میخورد و طبیعی
است كه به هر حال مصلحتسنجیهایی هم صورت بگیرد.
چه فاكتوری در مشایی وجود دارد معتقد به حمایت از او هستید؟
مظلوم همیشه در اسلام مورد حمایت قرار میگیرد. مشایی در این دو سال مورد
ظلمهای بسیاری قرار گرفته است، آن هم در شرایطی كه هیچ كس سند یا مدركی
كه نشاندهنده ایراد یا انحرافی از او باشد، در دست ندارد. خب! در این
شرایط بر خود واجب میدانم كه از ایشان حمایت كنم.
اینكه در اعتقاد مشایی به ولایت فقیه شبهه وجود دارد، میتواند دلیل اصلی مخالفتها با او باشد؟
این حرف را نباید تحت هیچ شرایطی مطرح كرد. در خاك ایران و نظام جمهوری
اسلامی هر كسی كه ولایت فقیه را قبول ندارد یا خدای ناكرده خود را ملزم به
رعایت رهنمودهای ولیفقیه نمیبیند بیشك با كشور و نظام و مردم هم مخالف
است و نمیتواند جایی و جایگاهی داشته باشد.
بگذریم، این روزها بیشتر چه مسایلی فكر مشایی را به خود مشغول كرده است؟
او همیشه به فكر این است كه كشور و مردم به لحاظ فرهنگی عالیترین درجات
را تجربه كنند و به دلیلی كه شرایط فرهنگی، شرایطی قابل دفاع است مشایی
این روزها دغدغهای ندارد كه بتوان گفت آرامشش را به هم زده است.
آرامش با وجود این همه انتقادات و البته بهتر است گفته شود، اتهامها؟
تحركات سخیف و بیارزش نه تنها در اراده مشایی برای خدمت نمیكاهد، بلكه
انگیزه و انرژی او را هم بیشتر میكند. به همین دلیل تاكید میكنم كه
مشایی این روزها در آرامش كامل است.
مشایی چقدر به حضور در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری فكر میكند؟
واقعا نمیدانم كه تمایلی برای حضور دارد یا نه، البته این را میدانم كه
شركت كردن مشایی یا هر كس دیگری در انتخابات نه تنها بد نیست، بلكه باید
این تصمیم را تلاشی برای خدمتگذاری در راستای پیشرفت دانست.
حرف آخر؟
اگر مشایی واقعا خطایی مرتكب شده است، پس چرا مجاراتش نمیكنند.