روزنامه مردم سالاري درسرمقاله خود با عنوان " چرا دولت وعده هاي تازه مي دهد؟ "به قلم محمدحسين روانبخش آورده است:
پس از اتفاقات ارديبهشت ماه و وضعيت جديد تبليغاتي دولت و دولتمردان، به نظر مي رسد دولت حالا كه امكان ادامه سفرهاي تبليغاتي استاني همچون قبل را ندارد، روش خود را در مواجهه با عامه مردم تغيير داده و با ارائه پياپي وعده هاي عامه پسند(هر چند بعضا ناشدني) سعي دارد تاثيرگذاري خود را در ميان عوام شدت بدهد و بيش از پيش بر توده هاي غيرسياسي تكيه كند. طرح اهداي هزار متر مربع زمين به هر خانواده ايراني، مخالفت با طرح تفكيك جنسيتي در دانشگاه ها، طرح دوباره پرداخت يك ميليون تومان به هر نوزاد ايراني (علي رغم شكست و عدم تحقق آن در سال گذشته) و حالا هم طرح تعطيلي پنج شنبه ها، با همه تفاوت ها همه وهمه در راستاي تحت تاثير قراردادن عامه مردم و مشغول كردن آنها در فضاي مبهم كنوني، طرح و ارائه شده است و به همين دليل هم اين كه آيا امكان اجراي آن وجود دارد يا نه، اصلا مهم نيست.
دولت اين روزها دغدغه هاي واقعي بسياري دارد: انتخابات مجلس نهم پيش رو است ولي دولتمردان از محوريت اصولگرايان خارج شده اند، برخوردهاي قضايي با جريان انحرافي به جايي رسيده كه خط قرمز دولت را تهديد مي كند، ابزارهاي تبليغاتي دولت همچون صدا و سيما ديگر مثل سابق عمل نمي كند، حمايت هاي موثر از دولت بسيار كمتر از سابق است و... با چنين وضعي، برنامه هاي دولت براي آينده دچار اما و اگرهايي شده كه تغيير روش تبليغاتي دولت را واجب كرده است و دولت اتفاقا با درك درست وضعيت خود دست به دامان وعده هايي شده كه يادآور وعده هاي تبليغاتي- انتخاباتي سال 84 است. در آن روزگار هم حرف هايي چون آوردن نفت(يا پول نفت) بر سر سفره هاي مردم (كه البته بعد از انتخابات به شدت تكذيب شد!) با همين هدف و كار كرد مطرح شد و تجربه دولت در آن مقطع، باعث شده امروز دولت به تكرار چنين روش هايي دل بندد و اميدوار باشد كه رقباي جديد را كه دوستان سابق هستند نيز با اين وعده ها شكست دهد.
شايان ذكر است كه وعده هاي جديد البته كاركردهاي ديگري نيز دارد. اگر وعده نفت بر سر سفره هاي مردم تنها براي تبليغ ودريافت آراي مردم بود، امروز دولت گرفتار فضايي منفي عليه خويش است كه براساس وضعيت جريان انحرافي و اتهامات اقتصادي، امنيتي و... اين گروه است. دولتمردان در اين فضا وظيفه خود مي دانند كه توجه افكار عمومي را از اين مسائل منحرف كنند و اين وعده ها دقيقا اين كار را مي كند.
وعده اهداي هزار متر زمين به مردم كه به شوخي مي ماند چقدر در طول دو سه هفته اخير انعكاس داشته و چقدر توجه رسانه ها و افكار عمومي را به خود جلب كرده است.
دولتمردان در گذشته نشان داده اند كه ترسي از عملي نشدن وعده هاي خود ندارند و بيشتر از اينكه نگران آينده و سرنوشت وعده هاي خود باشند، به تاثير كوتاه مدت آنها مي انديشند و براساس توهم، عامه مردم را نيز داراي اين خصلت مي دانند كه زود به وعده هاي جديد دلخوش مي كنند و وعده هاي قديم را فراموش مي كنند. البته چنين تعريفي از مردم درست نيست اما باور بعضي از سياسيون چنين است و اتفاقا وضعيت امروز دولت نيز ناشي از اين نگاه است. دولتمردان امروز علي رغم اينكه وضعيت چندان مطلوبي در ميان مردم ندارند اما خيال مي كنند مي توانند با اين نوع وعده ها 35 ميليون هوادار!(ادعايي كه احمدي نژاد در زمان غيبت 11 روزه داشت) خود را حفظ كنند.
با اين همه نبايد از كنار اين وعده هاي دولتمردان به راحتي گذشت. اگر دولتمردان خيال مي كنند وعده ها تاثير كوتاه مدت دارند و همان برايشان كافي است، اما واقعيت تاثير درازمدت هر وعده است و همچنان كه وعده هاي عجيب و غريب اين سال هاي دولت حالا به پرو پاي خودش پيچيده و وضعيت را براي دولتمردان، نامطلوب كرده، وعده هاي عجيب جديد هم همين وضعيت را پيدا خواهند كرد.