عصر ایران ورزشی، هومان دوراندیش - محمد مایلی کهن چهره ای مشهور ولی نامحبوب در فوتبال ایران است. در میان چهره های
جنجالی فوتبال ایران در دو دهه گذشته، شاید مایلی کهن تنها کسی باشد که حاشیه سازی ها و جنجال آفرینی هایش را در عین محرومیت از هر گونه محبوبیت رقم زده است.
بازیکنانی چون احمدرضا عابدزاده، خداد عزیزی، علی دایی و علی کریمی و پیشترها، کسانی چون مجتبی محرمی، عزیز اصلی و تا حدی پرویز قلیچ خانی، هر یک به گونه ای جنجال آفرین شدند ولی جنجال آفرینی آنها به پشتوانه محبوبیت چشمگیرشان نزد هواداران تیمشان صورت می گرفت. مجتبی محرمی اگر چه در بسیاری از بازی های پرسپولیس در دهه های 60 و 70 و نیز در " بازی زندگی " مرتکب اقدامات نامعقول و غیر قابل قبول می شد، ولی بهترین و محبوب ترین مدافع پرسپولیس در آن زمان بود.
تعبیر " محبوب جنجال آفرین "، بعدها درباره احمدرضا عابدزاده، خداداد عزیزی و علی دایی مصداق بیشتری یافت. در تمام این سال ها، یعنی از دهه 1360 تا به امروز، محمد مایلی کهن نیز یکی از چهره های جنجالی فوتبال ایران بوده است.
اما مایلی کهن هیچ گاه بازیکن محبوبی نبود و بعدها نیز به عنوان مربی، دل هیچ کسی را نربود. علاوه بر این، برخلاف آنچه که در ظاهر می نماید، مایلی کهن ورزشکار بااخلاقی هم نبود. هنوز خیلی ها به خاطر دارند که مایلی کهن در دهه 1360، چگونه در ورزشگاه شیرودی به سمت چند تماشاگر حمله کرد و کانتوناوار در صدد کتک زدن آنها برآمد!
امروزه که بسیاری از نیروهای ارزشی دهه 60 معتقدند فضای جامعه اخلاقگرایی و معنویت خود را از دست داده است، کمتر بازیکن بی اخلاقی به سمت تماشاگرجماعت حمله می کند. اما مایلی کهن مدعی معنویت و اخلاق، در دهه 60 که دهه ایثار و ارزشگرایی قلمداد می شود، چنین عمل نابهنجاری را مرتکب شد تا به همه ثابت کند " دو صد گفته چون نیم کردار نیست. "
محمد مایلی کهن بر نظم و انضباط آهنین و اطاعت بی چون چرای بازیکن از مربی، تاکید زیادی دارد. او در سال 76 علی دایی و سپس خداد عزیزی را از تیم ملی کنار گذاشت چرا که دایی و خداداد در سایه درخشش در جام ملتهای آسیا ( 1996 ) برای خود یلی شده بودند و دیگر به دیکته های دیکتاتور تن نمی دادند.
کسانی که در اردوی تیم ملی ایران در دوران مربیگری مایلی کهن حضور داشتند، نقل کرده اند که مایلی کهن به تبعیت از ارزش های رسمی رایج در جامعه، به حوزه خصوصی زندگی بازیکنانش سرک می کشید و سعی می کرد که تفریحات آنها را نیز " تفریحاتی رسمی " و مورد تایید ارزش های حکومتی مد نظر خویش سازد. چنانکه خود مایلی کهن در یکی از برنامه های تلویزیونی، دلیل تنبیه چند بازیکن آن تیم ملی تاریخی را – که به جام جهانی 1998 راه یافت و حقیقتاً بهترین تیم تاریخ فوتبال ایران بود – " تخته بازی کردن شبانه " آنها در اردوی تیم ملی دانست.
باری، حاجی مایلی با " تاس انداختن " مشکل دارد چرا که تاس انداختن با نظم آهنین مد نظر حاجی جور در نمی آید. مایلی کهن همه چیز
را تابع ارزش های شخصی خویش می خواهد. او در سال 1380 نیز به آدامس خوردن عابدزاده اشکال اخلاقی گرفت و کاری کرد که عابدزاده سرانجام قید بازی در سایپا را بزند.
اما این مربی اخلاقگرا که این گونه با دیگران سخت می گیرد، در دوران حضورش در میادین فوتبال چگونه عمل می کرد؟ شاید هنوز برخی از فوتبالدوستان به یاد داشه باشند که در دهه 60، علی پروین به عنوان سرمربی پرسپولیس، در دیدار دوستانه پرسپولیس با یک تیم اروپایی، دستور تعویض مایلی کهن را داد اما مایلی کهن در حالی که بازیکن جانشین اش در کنار تابلوی تعویض در دست داور چهارم، قصد ورود به زمین را داشت، از خارج شدن از زمین سر باز زد و امتناع خودش را آن قدر ادامه داد که پروین در نهایت بازیکن دیگری را به جای مایلی کهن از زمین بیرون کشید.
مایلی کهنی که به عنوان مربی همواره اطاعت بی چون و چرای بازیکنانش را طلب می کند، خودش زمانی که بازیکن بود تابلوی تعویض را نادیده می گرفت و در حضور خیل تماشاگران، حرمت مربی اش را زیر پا می نهاد. جالب اینکه این کار غیر اخلاقی اش را بعد از اتمام آن بازی، با کار غیراخلاقی دیگری تکمیل کرد و به آسانی گفت: من تابلوی تعویض را ندیدم! حاجی مایلی این جمله را در حالی بیان کرد که حتی خواجه حافظ شیرازی نیز خبردار شده بود که علی پروین می خواهد حاجی مایلی را تعویض کند!
این حرکت مایلی کهن بعدها از سوی یک بازیکن آفریقایی در جام ملتهای آفریقا ( 1994 ) تکرار شد. البته مربی آن تیم آفریقایی ملاحظه کاری علی پروین را نداشت و سرانجام بازیکن متمرد را به زور پلیس از زمین بیرون کشید! بی شک اگر مایلی کهن می خواست پروین را تعویض کند و پروین از زمین بیرون نمی آمد، حاجی نه تنها چنین معامله ای با پروین می کرد، بلکه در بیرون زمین نیز با کمک " دوستان مقتدرش " با علی پروین تصفیه حساب می کرد.
باری محمد مایلی کهن که به لطف " حمایت های خاص " مربی تیم ملی شد و در پانزده سال گذشته همیشه در ویترین فوتبال ایران قرار داشته است، مصداق تام و تمام " زاهد ظاهرپرستی " است که بر دیگران سخت می گیرد و بر خود آسان. او مدعی اخلاق و اخلاقگرایی است اما در عمل، هیچ حد و مرزی اخلاقی ای را به رسمیت نمی شناسد. به راحتی تهمت می زند و هر حرف غیر قابل اثباتی را عیله دیگران بر زبان جاری می کند و باز هم خود را مجسمه اخلاق و اخلاق مجسم می پندارد.
مایلی کهن خیلی راحت به دایی اتهام می زند و زمانی که از عهده اثبات حرفش برنمی آید، از دایی حلالیت می طلبد تا دایی از شکایت خود صرفنظر کند. اما بعد از کسب رضایت دایی، مجدداً دور تازه ای از حمله به علی دایی را آغاز می کند. این ویژگی مایلی کهن، از قدرناشناسی و ناسپاسی او نیز خبر می دهد.
همه به یاد دارند که پس از صعود تیم ملی ایران به جام جهانی 1998، که به لطف اخراج مایلی کهن از تیم ملی میسر شد، احمدرضا عابدزاده در جشن پیروزی تیم ملی در تهران، زمانی که همه نگاهها متوجه خود بازیکنان آن تیم درخشان و ویرای برزیلی بود، از مایلی کهن به نیکی یاد کرد و زحمات او را نیز در صعود تیم ملی به جام جهانی موثر دانست. این حرف عابدزاده کمابیش برای او گران تمام شد؛ چرا که مایلی کهن آن روزها سخت منفور بود و عابدزاده نیز با این حرف، خودش را در معرض نقد فوتبالدوستان ایرانی قرار داد.
اما قدرشناسی عابدزاده با پاسخی سپاسگزارانه از سوی مایلی کهن مواجه نشد. چنانکه گفته شد، تنها چهار سال بعد، زمانی که عابدزاده به سایپا رفت، مایلی کهن باز هم بر طبل اخلاقگرایی موهوم و خیالی خود کوبید و کاری کرد که عابدزاده عطای سایپا را به لقایش ببخشد.
تعصب و غرض ورزی نیز از دیگر ویژگی های این منادی اخلاقگرایی در فوتبال ایران است. در دهه های 60 و 70 علی پروین سرمربی پرسپولیس و تیم ملی بود اما در تیم ملی " پرسپولیسی بازی " در نمی آورد. ارکان تیم ملی او بازیکنان استقلال بودند: عابدزاده، شاهرخ بیانی، رضا حسن زاده، مهدی فنونی زاده، جواد زرینچه، مجید نامجو مطلق و صمد مرفاوی، بازیکنان ثابت تیم ملی به رهبری علی پروین بودند.
اما مایلی کهن در دوران مربیگری اش در تیم ملی به " پرسپولیسی بازی " تند و تیز روی آورد؛ به گونه ای که به پاشازاده، آن روزها در کنار محمد خاکپور بهترین دفاع یارکوب فوتبال ایران بود، حتی نیم ساعت نیز میدان نداد. گویی که پاشازاده دعوت شده بود تا نیمکت ذخیره های تیم ملی خالی نماند! با اخراج مایلی کهن، ویرا جفای مایلی کهن در حق پاشازاده را با صفای خویش جبران کرد و همه دیدند که حاجی مایلی چگونه بهترین مدافع فوتبال ایران را مغرضانه و ظاهراً فقط به دلیل استقلالی بودن، نیمکت نشین کرده بود. مایلی کهن استاد اسدی پرسپولیسی را به پاشازاده ترجیح می داد.
در وصف رفتار و گفتار غیراخلاقی مایلی کهن سخن فراوان می توان گفت. اما در پایان به ذکر این نکته اکتفا می کنیم که محمد مایلی کهن، همانند افرادی است که می خواهند بهشت بسازند ولی جهنم برپا می کنند.
او که خود یکی از بداخلاق ترین بازیکنان فوتبال ایران در دهه 60 بود، شاید هم به تلافی دوران حضورش در زمین فوتبال، در دهه های 70 و 80 به قصد اخلاقی کردن فضای فوتبال ایران، آستین ها بالا زد اما سخت گیری های زاهدانه و تندخویانه اش، پیامدی جز تیرگی جان ها و تکدر روان ها، امحاء محبت و افزایش نفرت و در یک کلام غیراخلاقی تر شدن فضاهایی که وی در آن جا پا می نهاد، از اردوی تیم ملی تا کنفرانس های مطبوعاتی یا برنامه های ورزشی تلویزیون، در بر نداشته است.
حاجی مایلی، زنبور بی عسلی را ماننده است که زمان زیادی را در بوستان گفتارهای اخلاقی سپری می کند اما نهایتاً هیچ کس شهد عمل اخلاقی اش را نمی چشد.
(-;
عصر ایران که عموم تحلیلاش متهورانه هست.
مقاله ای انتقادی از آقای مایلی کهن همراه با عکس ایشان در کنار رئیس جمهور!
محمد مایلی کهن که به لطف " حمایت های خاص " مربی تیم ملی شد و در پانزده سال گذشته همیشه در ویترین فوتبال ایران قرار داشته است،
خیلی جالب بود .ممنون
مطلب خوبی بود و این مصداقی از اخلاق اشخاصی مثل حاجی مایلی هستن که برای جبران خطاهای خود به فکر اصلاح دیگران می افتن.
ولی آقای دور اندیش ، دوراندیش نکردی از فردا منتظر اتهامات حاجی در خصوص عصر ایران باش.!!
مطلب خیلی یک طرفه و غیر منصفانه نوشته شده و شاید خود نویسنده در همان فضایی افتاده که مدعی است آقای مایلی کهن هست. برای نمونه به این دو اتهام دقت کنید:
1- سعی می کرد که تفریحات آنها را نیز " تفریحاتی رسمی " و مورد تایید ارزش های حکومتی مد نظر خویش سازد
2- چنانکه خود مایلی کهن در یکی از برنامه های تلویزیونی، دلیل تنبیه چند بازیکن آن تیم ملی تاریخی را – که به جام جهانی 1998 راه یافت و حقیقتاً بهترین تیم تاریخ فوتبال ایران بود – " تخته بازی کردن شبانه " آنها در اردوی تیم ملی دانست.
به قول علی دائی محبوب من ببخشید شما انتظار دارید سرمربی تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران ارزش های کدام حکومت را مد نظر داشته باشد مثلاً حکومت لائیک ترکیه یا لیبرالیستی غربی. واقعاً خجالت آور است که نویسنده این را سند اتهام آقای مایلی کهن دانسته یا بدتر از آن از تنبیه بازیکنان خاطی به خاطر بازی با تخته شبانه اینگونه برآشفته است. فاین تذهبون. به کجا چنین شتابان. مگر اینها از مسلمات اعتقادی و دینی ما مسلمانان شیعه نیست. کافی است یک استفتایی از تمامی مراجع عظام تقلید بکنید تا خوب متوجه شوید چه می گوئید. بله آقای مایلی کهن ایراد دارد و قابل نقد چه فنی و چه شخصیتی و غیر فنی اما نه اینجور ناجوانمردانه و غیر دینی. اصلاً از سایت وزین عصر ایران انتظار نداشتم. چند وقتی است محتوی این سایت و مطالب آن تغییر کرده و متأسفانه جهت قهقهرایی پیدا کرده است. زیاد دلتان را به آن تعریف و تمجیدهای بعضی از خوانندگان هم خوش نکنید باید خدا را در نظر داشت و معیارهای دینی و انسانی را نه خوشامد عده ای خاص را.
1 - واقع گرا باش
2 - حسود نباش
چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد
چه كنند گر زبوني نكنند و زيردستي
هر چند اين كامنت رو حذف مي كنيد . دموكرات ها !!!!!!!!!!!!
اون ترکی که شما گفتی نگاهی فاشیستی به یک قومیته. علی دایی فقط یه ایراد داره اونم اینه که به زاهدان بی عمل شما باج نمی ده همین. از عصر ایران عزیز هم به دلیل تمامی تلاشهاش در راستای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد سپاسگزارم
شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی/ هر لحظه به دام دگری پــا بستی/ گفتا شیخا هر آن چه گویی هستم/ آیا تو چنان که می نمایی هستی ( رباعی شماره ۸۶ )
یه جاهایی هم شما "استقلالی بازی" در آوردیا !!
http://mardomiranma.blogfa.com/post-
106.aspx
اینم بخونید بد نیست. البته مربوط به اوایل وزود قطبی به فوتبال ایزانه
مایلی کهن هر تیمی را که سرمربی گری کرده به روز سیاه انداخته
عالی بود. "زاهد ظاهر پرست" حرف نداشت، حاجی مایلی نمونه ای از آدمیانی ست که تنها ادعا می کنند نه عمل!
معلوم نیست نویسنده دلش از چی پر بوده سر این بنده خدا خالی کرده!
قیمت میوه؟شکر؟کرایه تاکسی؟
کلا دراینکه مقاله بسیار مغرضانه نوشته شده شکی نیست. اگر واقعا شما به آقای مایلی کهن انتقاد دارید اینگونه و با بغض او را هدف قرار ندهید. ضمنا بر اساس قانون مطبوعات آقای مایلی کهن حق دارند در خصوص این مقاله شما جوابی بنویسد و شما هم موظف هستید چاپش کنید.
ضمنا اگر مایلی کهن بد بوده خیلی جاها هم خوب عمل کرده. نمونه اش هم جام ملتهای 96 .
درود بر دايي كه از همان اول جلوي اين آقا وايستاد و اجازه نداد گردن كلفتي كند.. در وصف مايلي هرچقدر بگين بازم كمه من كه ازش خيلي وقته ناميد شده ام.
لطفا يك نفر به حاج آقا مايلي كهن بفرمايد كه تا چه حد در دين مبين اسلام به حفظ آبرو، شخصيت و اسرار ديگران سفارش شده است. در واقع اين آقا افعال حرام را به راحتي انجام داده ولي در رابطه با افعالي كه هيچ حكمي در اسلام براي آن وجود نداشته و حتي مكروه يا نهي نيز نشده است، به راحتي ايراد ميگيرد و با زندگي افراد بازي مي كند مانند تخته بازي كردن بازيكنان و يا آدامس جويدن اسطوره فوتبال ايران آقاي احمدرضا عابدزاده!!!!!!
بنده با بد اخلاقي مخالف هستم و با هر كسي كه بد اخلاقي را به جامعه تحميل كند مخالفم حالا چه اقاي مايلي كهن باشند يا ديگري ولي جان كلام من با شما عصر ايران شما هيچ فكر نمي كنيد كه شما هم در اين مقاله دچار بداخلاقي شديد به گفته خودتان(همانند افرادی است که می خواهند بهشت بسازند ولی جهنم برپا می کنند. )
تا به حال نظری درباره مایلی کهن نداشتم
ولی حالا که می بینم کسانی مثل شما که ادعای بررسی اخلاقی مردم را دارید، این طور ناجوانمردانه به او حمله می کنید، فکر می کنم که نویسنده هم در این بازار میلیاردی فوتبال، حقش خورده شده!
درمورد موفقيت هاي تيم ملي درآن مقطع هم بايد قبول كنيم بهترين هاي تاريخ فوتبال ما( دايي عزيزي باقري عابدزاده پاشازاده مهدوي كياو...) دركنارهم جمع شدندتا آن نتايج بدست آمد تيم ملي مادرهمان زمان درهمه بازي ها بايك تاكتيك ثابت بازي مي كرد وبعد كه حريفان ازبازي تيم شناخت پيداكردند كارمان گره خورد مثلا درهمان سال 96 3-0 عربستان رادرمقدماتي برديم ولي درنيمه نهايي درپنالتي باختيم وسوم شديم
مایلی مثل هر فرد دیگه نقاط ضعف و قوتی داره.عملکرد هر فرد میتونه مورد ارزیابی قرار بگیره اما متاسفانه عیب بزرگ این مقاله اینه که مبادرت ورزیده به افشای باطن مایلی!
من دوران بازیگری ایشونو اصلا یادم نیست اما چند نکته که امیدوارم منتشر کنید!
اولا تاکید دارید که مایلی محبوب نبوده و در مقطعی حتی منفور بوده. میشه بگید کی و کجا نظرسنجی کردید؟ اتفاقا خیلی از فوتبالی دوستش دارن
دوم اینکه مایلی کی علی دایی رو از تیم ملی کنار گذاشت؟ فقط یه بار بازی با سوریه که صعود ایران به مرحله بعد مقدماتی 98 مسجل شده بود برای فقط یک نیمه روی نیمکت بود. خداداد هم چهار پنج بازی جاشو داد به مدیرروستا. خداوکیلی اون موقع مدیرروستا بدجوری آماده بود و مثلا تو دالیان تا اومد گل زد و تو کویت هم تا اومد پاس گل داد به کریم باقری و دقیقه نود ایران با کویت مساوی کنه.
سوم اینکه ماجرای تخته بازی کردن ربطی به تیم ملی 98 نداره مربوط میشه به تیم ملی امید مجید جان!
چهارم در مورد موضوع حمایت های خاص! چرا مثل آدم های سیاست زده مقاله مینویسید؟ کی تو فوتبال ما فدراسیون مستقل از سازمان تربیت بدنی مربی تیم ملی انتخاب کرده و می کنه که گیر دادید به اون موقع؟ اون وقت هم هاشمی طبا از مایلی خوشش میومد و الجمدلله تیم ملی ای داشتیم که هنوز شیرینیش زیر لبمونه!
و پنجم در مورد تعصب پرسپولیسی. این هم دیگه از اون حرفاست! هیچ پرسپولیسی ای پرسپولیسو از خودش بیشتر دوست نداره و مطمئن باشید هر ابولبشری بهترین بازیکنانی که به ذهنش میرسه رو دعوت میکنه حداقل به خاطر موفقیت خودش. ولی خوب هر مربی سلیقه ای داره و اعتقادی. مگه ادموند بزیک با اون همه آمادگی از تیم ملی دور نبود؟ استقلالی بود؟ ضمنا مجید جان استاد اسدی هیچ وقت پرسپولیس نبوده!!!
2- برشمردن موارد غیراخلاقی عملکرد مایلی کهن در دوران حضورش در زمین فوتبال، با هدف یادآوری رفتار ورزشی وی صورت گرفته است نه به قصد " افشای باطن " وی.
3- دوست عزیز! شما بر مبنای کدام نظرسنجی به این نتیجه رسیده اید که " خیلی از فوتبالی ها " جناب مایلی کهن را دوست دارند؟
4- اشتباه راه یافته به این یادداشت درباره استاد اسدی، لطمه ای به اصل سخن نویسنده نمی زند. اما شما که این خطای حافظه را بر ما نمی بخشید، چگونه خودتان فراموش کرده اید که مایلی کهن علی دایی را از تیم ملی خط زد و در توضیح این کارش گفت: من از روز اول هم گفته بودم به عنوان سرمربی تیم ملی، تصمیماتی می گیرم که خیلی ها را متعجب خواهد کرد؟ او حتی بعدها گفت که با فشار فدراسیون مجبور شد علی دایی را مجدداً به تیم ملی دعوت کند. درباره بازی تخته نرد هم دچار همین فراموشکاری ناشی از گذشت زمان شده اید که البته طبیعی است.
اما پس از جام ملت های 96 مایلی در چند بازی دوستانه و انتخابی جام جهانی 98 سرمربی بود. دور نخست در گروه مالدیو، قرقیزستان و سوریه و در دور دوم در گروه عربستان،چین،قطر و کویت قرار داشتیم که در همه بازی های رسمی به جز بازی برگشت با سوریه علی دایی در ترکیب ثابت به میدان رفت. یادم نیست شاید قبل از جام ملت های 96 یا در بازی دوستانه ای دایی از ترکیب دور بوده باشد.
بگذریم این ها مهم نیست و به قول مولوی 'ای برادر قصه چون پیمانه است'. مقصود ما این است که در این آشفته بازار فوتبال ایرانی برخی مثل مایلی صاف و صادق اند و گر چه خودشون هم نقاط ضعفی داشته اند و دارند ولی بی اخلاقی ها رو تذکر میدن و برخی مثل سیاست مدارای کهنه بدون سابقه سرمربی گری مربی تیم ملی میشن و دستمزد هنگفت میگیرن و بعد با شبکه های خارجی مصاحبه می کنند و فوتبال ما رو به سخره میگیرن
اما
1.در جاهایی از حوزه انصاف خارج شدید و لحنتان تخریبی بود
2.بهتره یه مقله ی اینچنینی در مورد حبیب کاشانی تنظیم کنید اگه جسارتشو دارین
3.فکر کنم اون تخته نرد نبود پاسور بود اونهم تو تیم امید نه بزرگسالان
پدر مملکتو در اورده با این رفتاراش.
خوب ساکتش کردید
از کدوم کارشناس پرسیدید که پاشازاده بهترین مدافع ایران است
لااقل می گفتید یکی از بهترینها
نقدتون هم متعصبانه بود هم رنگی هم مغرضانه..عصر ایران خیلی تازگیا بی انصاف می نویسه
حتما پارتیش خیلی کلفته اینم یک نوع رانتخواری البته در فوتبال