جهان - دکتر محمد دهقان عضو هیات رئیسه مجلش شورای اسلامی یادداشتی روشنگرانه درباره طرح جنجالی هفته گذشته و رای قاطع نمایندگان برای حذف یک تبصره تبعیض آمیز، نوشته است که متن کامل آن در ادامه می آید:
پس از تصویب طرح استفساریه تبصره ۳ ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری به تاریخ ۲۳/۸/۱۳۹۰ که موجی از تبلیغات را علیه مجلس شورای اسلامی برانگیخت و شائبه تصویب حقوق مادام العمر برای مقامات سیاسی را در اذهان مردم به وجود آورد روز یکشنبه ۲۹/۸/۹۰ جناب آقای حمید رسایی به اینجانب رجوع نمود و پیشنهاد حذف تبصره ۳ ماده ۷۱ را مطرح نمود اینجانب نیز از این جهت که حذف تبصره ۳ مذکور میتواند ماده نزاع را منتفی ساخته و تا قبل از رد طرح استفساریه قبلی از سوی شورای نگهبان، تبلیغات منفی علیه مجلس و نظام را که بعضا" توسط دلسوزان و بعضا" توسط برخی بدخواهان و مغرضان صورت میگرفت از بین ببرد با این نظر موافقت نموده و طرح حذف تبصره ۳ ماده ۷۱ را پس از مشورت با یکی از کارشناسان اداره قوانین نوشتم و پس از نوشتن مقدمه طرح آن را به جناب رسایی تقدیم کردم.
جناب آقای رسایی طرح مذکور را خیلی سریع در فرم مربوطه نوشت و پس از درج امضای خویش و اخذ امضای یکی دیگر از نمایندگان طرح را برای امضاء نزد اینجانب آورد. اینجانب پس از امضای طرح مذکور به ایشان عرض کردم بهتر است برای اینکه این طرح رأی بیاورد پیشنهاد آن را به عهده سردار کوثری بگذاریم ایشان از این عرض مشفقانه حقیر استقبال نکرد و گفت میخواهم خودم این را مطرح کنم تا رأی نیاورد و جملهای گفت که مایل نیستم آن را بیان کنم من که در گذشته در زمان نامزدی ایشان برای عضویت در هیأت نظارت بر مطبوعات به وی به صورت مشفقانه توصیه کرده بودم که کاندیدا نشود و رأی نمیآورد و با عکس العمل منفی ایشان مواجه شدم و ایشان در همان زمان کاندیدا شد و فقط چند برگه رأی آورد با این برخورد ایشان در روز یکشنبه از اینکه ایشان قصد اصلاح قانون را ندارد و به دنبال رأی آوردن طرح نیست و حاضر نیست طرح را به شخصی همچون سردار کوثری که بحمدا... از محبوبیت خوبی برخوردار است بدهد نگران شدم اما دیگر صحبتی با ایشان نکردم.
بعد از حدود یکساعت متوجه شدم که طرحی را نیز حضرت آقای ابوترابی در خصوص لغو استفساریه مصوب مجلس در دست دارند و نمایندگان نیز این طرح را امضاء میکنند.
آقای رسایی از اینکه آقای ابوترابی طرح دیگری را به جریان انداخته بودند ناراحت بود. من به ایشان عرض کردم مهم اینست که طرحی در مجلس مطرح شود و مصوبه مجلس را که به نظر غیر منطقی و تبعیضآمیز بوده و موجبات نگرانی افکار عمومی را بوجود آورده است منتفی سازد اگر هم طرح حاج آقای ابوترابی به جریان بیفتد پیشنهادی که ما مشترکا" در طرح آوردهایم میتوانیم در زمان رسیدگی به جزئیات مطرح سازیم.
برای حقیر معلوم بود که با به جریان افتادن طرح حاج آقای ابوترابی به هیچ وجه طرح ما رأی نمیآورد بویژه اینکه آقای رسایی هم اصرار دارد خودش طرح را مطرح سازد و بدون اینکه بخواهم عمل مجلس را در رای دادن یا ندادن به پیشنهادات آقای رسایی تایید یا رد کنم ولی این یک واقعیت است که اگر طرح آقای ابوترابی هم در میان نبود تجربه نشان داده است هر طرحی آقای رسایی در مجلس مطرح کند نمایندگان رأی نخواهند داد و این را خود ایشان هم میداند و با این وجود حاضر نیست آن را به شخصیتی محبوب همچون سردار کوثری برای سخنرانی ارائه دهد.
روز دوشنبه اینجانب با آقایان فرهنگی و رضایی جلسهای گذاشتیم تا بهترین متن را برای طرح پیشنهاد نمائیم و متن پیشنهادی را با آقای دکتر فروزنده معاون رئیس جمهور هم درمیان گذاشتیم هر چند
پیشنهاد ما در نهایت به تایید آقای ابوترابی بعنوان طراح طرح دوم نرسید.
در روز سهشنبه ۱/۹/۹۰ که هر دو طرح بصورت دو فوریتی چاپ شده بود چندین نفر از دلسوزان به حقیر بعنوان یکی از طراحان مراجعه کردند که شما چرا اصرار دارید این طرح مطرح شود؟ بگذارید وحدت مجلس حفظ شود من هم چند بار به آقای رسایی عرض کردم که شما لطف کنید به خاطر سیادت حاج آقای ابوترابی و برای جلوگیری از اختلاف و تخریب مجلس کوتاه بیایید. اما ایشان تصمیم خود را گرفته بود.
حقیر در میان دو راهی مانده بودم از طرفی امضای خود را در اختیار کسی قرار دادهام که به نظر میآمد نه به فکر حرمت مجلس است و نه به نظر اکثریت نمایندگان اعتنایی میکند و نه به سیادت شخصی همچون ابوترابی وقعی مینهد و نه رأی نیاوردن طرح برای او اهمیتی دارد و نه به تقاضای حقیر که حداقل نگارش همان طرح را با همکاری یکی از کارشناسان بر عهده داشتم هیچ توجهی دارد و از سوی دیگر حقیر تاکنون یادم نمیآید طرحی را امضاء کرده باشم و متعاقب آن نظر خویش را بر گردانده باشم.
خودم را ملامت کردم که چرا امضای خودم را در خدمت ایشان قراردادهام و از طرفی هم تعدادی از بزرگان و دلسوزان به من مراجعه میکردند که این اختلاف را مرتفع سازم. متوجه شدم برخی دیگر از دوستان گرامی تمایل به استرداد امضای خود دارند و میخواهند با گرفتن پرچم از دست آقای رسایی به اختلاف پایان دهند من هم راهی جز این نمیدیدم.
با شروع سخنان آقای ابوترابی ایشان با همراهی برخی از دوستان اقدام به آبستراکسیون و بر هم زدن جو مجلس نمود و بنده باز هم بخاطر مصالح مجلس از همکاران خود در هیأت رئیسه خواستم که اجازه دهند طرح اولیه مطرح شود برخی هم اصرار داشتند که اگر طرح توسط حقیر یا فردی دیگر مطرح شود شاید رأی بیاورد اما آقای رسایی اصرار داشت که خودش طرح را مطرح سازد بهر حال طرح را ایشان مطرح کرد و من هم چون واقعا" به آن طرح اعتقاد داشتم از آن حمایت کردم ولی از قبل معلوم بود که طرحی که آقای رسایی مطرح کند چه سرنوشتی خواهد داشت.
این جنجال ساختگی در مجلس جز گرفتن وقت مجلس هیچ نتیجهای نداشت و پس از رأی نیاوردن طرحی که من نوشته بودم و آقای رسایی مطرح کرده بود طرح آقای ابوترابی مطرح شد آقای رسایی با آن طرح هم مخالفت کرد مخالفت ایشان با طرح حاج آقای ابوترابی این شائبه را بوجود آورد که ایشان میخواهد همچنان مجلس را در زیر فشار برخی رسانهها باقی نگه دارد.
با تصویب دو فوریت طرح دوم، بعضی از نمایندگان همان پیشنهاد حقیر را به چاپ رساندند و در روز چهارشنبه ۲/۹/۹۰ با پشتیبانی هیأت رئیسه، همان پیشنهاد با رأی قاطع نمایندگان به تصویب رسید و نشان داد که رأی نیاوردن طرح درستی که حقیر نوشته بودم تنها بخاطر این بود که آقای رسایی آن را مطرح کرد و اگر از ابتدا این طرح توسط آقای کوثری مطرح میشد نیازی به این همه وقت گذاری و اختلاف نبود بهر حال با تصویب مجلس علاوه بر حذف استفساریه مصوب ۲۳/۸/۹۰ که شائبه حقوق مادام العمر را برای مقامات سیاسی ایجاد کرده بود اصل تبصره ۳ ماده ۷۱ که موضوع تفسیر قرار گرفته بود و نوعی تبعیض را در اذهان متبادر میکرد نیز حذف شد.
مخالفت آقای رسایی با دو فوریت طرح آقای ابوترابی و بعد هم متهم کردن مجلس به تبعیض، جفا در حق نمایندگان بود ایشان بدون هیچ ملاحظهای مجلس را که به خاطر برخی خلقیات و رفتارها مانند همیشه به طرح ایشان رأی نداد و برخی از نمایندگانی که نخواستند ادامه پرچم داری ایشان را در ایجاد اختلاف در مجلس بپذیرند بویژه یکی از شخصیتهای روحانی مورد احترام مجلس را به نوعی مورد جفا قرار داد و با آوردن اسم برخی شخصیتها و قرار دادن آنها در برابر خود بیش از گذشته جایگاه خود را در میان عموم نمایندگان مجلس پایین آورد.
با اینکه جناب رسایی در مقالهای در حق مجلس و برخی از افراد محترم جفا کرده بود من نمیخواستم این مطلب را بنویسم اما احساس کردم بد نیست برای ثبت در تاریخ حداقل گوشهای از ماوقع را به اطلاع مردم برسانم تا مردم در زمان مناسب خود نسبت به عملکرد افراد قضاوت نمایند.