ايسنا- ماريو بارگاس يوسا كه سال 2010 نوبل ادبيات را به دست آورد، روز گذشته در مصاحبهاي با شبكهاي تلويزيوني از تجربهي كسب جايزهي نوبل گفت و آن را به قصهي پريان و در عين حال يك تراژدي تشبيه كرد.
وي در مصاحبهاي كه با «تلويزا»، شبكهي تلويزيوني مكزيكي، انجام داد در اينباره گفت: مثل قصهي جن و پريان است، يك سال طول ميكشد، اما پس از آن خوشبختانه فرد ديگري ميآيد و آن را از شما ميگيرد. اگر اين اتفاق نميافتاد، اين داستان تبديل به يك تراژدي ميشد.
يوسا افزود: با تمام لذتهايي كه كسب اين جايزه با خود ميآورد، جايزهي نوبل تمام اتفاقات روتين زندگي يك نويسنده را تغيير ميدهد؛ نه تنها براي نوشتن، بلكه براي خواندن هم براي برنده فرصتي باقي نميگذارد. براي من خواندن هم به اندازهي نوشتن مهم است.
وي در ادامه گفت: براي سال آينده من دعوت از مكانهاي بسيار دور را نپذيرفتهام، تا بتوانم به كارم برگردم.
به گزارش ايندينا، يوسا، نويسندهي سرشناس پرويي، و همسرش كه به عنوان ميهمان افتخاري نمايش عكاسي «دافنه: قدرت والاي چشم يك زن» در آمريكا حضور پيدا كرده بودند، روز پنجشنبه در سفارت پرو واقع در واشنگتن مورد استقبال گرم سفير كشورش قرار گرفتند.
ماريو بارگاس يوسا متولد 28 مارس 1936 است كه از مهمترين آثار وي ميتوان به «سالهاي سگي» (1966)، «جنگ آخرالزمان» (1984)، «مرگ در آند» (1996) و «سور بز» (2002) اشاره كرد.
يوسا مهمترين نمايندهي ادبيات آمريكاي لاتين، تاكنون بيش از 30 رمان، نمايشنامه و مقالهي ادبي را به نگارش درآورده است. وي از نويسندگان متعلق به نسل شكوفاي ادبيات آمريكاي لاتين است، كه در سال 2008 نشان عالي هنر و ادبيات فرانسه را دريافت كرد.
از ديگر آثار يوسا ميتوان به «سردستهها»، «گفتوگو در کاتدرال»، «زندگي واقعي آلخاندرو مايتا»، «در ستايش نامادري»، «راه بهشت»، «چرا ادبيات؟» و «دوشيزه خانم تاکنا» اشاره كرد.
يوسا كه جايزه ادبي «دن كيشوت» در كارنامه افتخاراتاش به چشم ميخورد، توانست در سال 1995 جايزهي «سروانتس»، مهمترين جايزهي ادبي نويسندگان اسپانياييزبان، را از آن خود کند و همچنين در سال 1996 برندهي جايزهي صلح آلمان شد. وي هفتم اکتبر سال 2010 برندهي جايزهي نوبل ادبيات شد؛ او حدود 20 سال به عنوان يکي از کانديداهاي اين جايزهي پرافتخار بود. وي در ماه مي 2011 لقب اشرافي «ماركي» را از سوي پادشاه اسپانيا دريافت كرد.