عصر ایران - دوباره به آخرین روزهای اسفند رسیده ایم و به زودی "چهارشنبه سوری" از راه می رسد.
روز چهارشنبه سوری در جامعه ایران، سال هاست به مساله ای ملی بدل شده است. برخی آن را سنتی خرافی و مغایر با ارزش های اسلامی می دانند و برخی دیگر نشانه هویت ملی ایرانیانش می دانند و با انگیزه حفظ ملیت ایرانی، در پاسداشت آن می کوشند.
کسانی که با موضع گیری های افراطی خود چهارشنبه سوری را به عرصه تضاد دین و ملیت ایرانیان امروز بدل کرده اند، ناخواسته ( و شاید هم عالمانه و عامدانه ) در تنور ناخوشایند تقابل اسلام و ایران می دمند.
مخالفان چهارشنبه سوری را شاید بتوان به سه دسته تقسیم کرد:
نخست آنانی که این روز را نشانه "جهل ایرانی ماقبل اسلام" می دانند و در مجموع معتقدند چهارشنبه سوری لکه ننگ فرهنگ ایرانی است و باید این ننگ را را از دامن این فرهنگ زدود. در این دیدگاه نوعی مخالفت رادیکال با ایران باستان و سنن ملی آن دوران وجود دارد. در واقع چنینی دیدگاهی، حاوی رادیکالیسم ضد باستانگرایانه است.
دوم زرتشتیانی که آتش را پدیده ای مقدس و واجد حرمت می دانند و پریدن از روی آن، آن هم از سر سرمستی و سبکسری را عملی ناشایست و ناروا می شمارند. از نظر این دسته از ایرانیان غیرمسلمان، چهارشنبه سوری، نه سنتی ایرانی و زرتشتی بلکه میراث ورود عرب ها به ایران است. پس آن به که در ترویج و تحکیم این سنت غیرایرانی، نکوشیم.
دسته سوم از مخالفان چهارشنبه سوری، کاری به ریشه های تاریخی و مذهبی این سنت ملی ندارند بلکه از منظری اجتماعی و مدرن، فقط به پیامدهای نامطلوب این " جشن ممنوع " می نگرند. این دسته از منتقدین، چهارشنبه سوری را عرصه بروز "وندالیسم" (ویرانگری) می دانند و هنجارشکنی های رایج در چهارشنبه سوری را مخالف "نظم و امنیت" می دانند؛ عناصری که در غیاب آنها، کار هیچ جامعه ای به سامان نمی شود.
موافقان چهارشنبه سوری را نیز احتمالاً در سه دسته می توان جای داد:
نخست کسانی که از سر ایرانگرایی، در پاسداشت چهارشنبه سوری می کوشند تا به سهم خویش، نگذارند چهارشنبه سوری نیز به سرنوشت عید مهرگان یا روز سپندارمزدان دچار شود و با رخت بر بستن از یادها، زنده شدن دوباره اش مستلزم فریادها باشد.
این گروه از حامیان چهارشنبه سوری ، نه تنها با دیدگاههای تقابلی درباره چهارشنبه سوری موافقتی ندارند بلکه دیدگاه زرتشتیان مخالف چهارشنبه سوری را نیز رد می کنند.
دسته دوم کسانی اند که از فرط کمبود شادی، در جست و جوی روزها و آیین هایی هستند که دست آنها را برای ریختن به خیابان ها و هلهله کردن و کارناوال راه انداختن باز می کند.
در واقع کاهش کنترل اجتماعی در چنین روزی، آنها را از احساس آزادی و امکان شادی بیشتری بهره مند می کند و هم از این روست که آنان هر ساله، جزو کنشگران اجتماعی ای می شوند که رفتارشان در خدمت تداوم سنت چهارشنبه سوری است.
دسته سوم اما با انگیزه های سیاسی به میدان می آیند. آنها بیش از آنکه دغدغه حفظ سنن ایران باستان و یا یافتن محملی برای شادبودن و آزادبودن داشته باشند، به مخالفت با وضع موجود می اندیشند. برای آنها چهارشنبه سوری و سیزده به در و صعود تیم ملی به جام جهانی فرق چندانی با فلان تجمع سیاسی ندارد. این دسته از موافقان، در مقام ابراز مخالفت با وضع سیاسی و اجتماعی موجود، معمولاً به عرصه رفتارهای وندالیستی نیز در می غلطند و امنیت عمومی را حقیقتاً مخدوش می کنند. آنها همیشه برای "نه" گفتن به خیابان ها می آیند و همین امر موجب تشدید حساسیت بیشتر نسبت به روز چهارشنبه سوری می شود.
در واقع گروه اول مخالفان و گروه وندال ها(تخریبگران)، خواسته یا ناخواسته، شب چهارشنبه سوری را که می تواند با جشن های شاد و آزاد مردمی به پایان رسد، به عرصه بروز تنش های فکری ، اجتماعی و گاه حتی سیاسی بدل می کنند.
اما چه کار می توان کرد که هر سال در آستانه نوروز، شاهد چنین تنش هایی در جامعه ایران نباشیم؟ بی شک یکی از عوامل کاهش تنش، افزایش رواداری اراده های رسمی نسبت به سنت چهارشنبه سوری است. بر فرض که در سنت چهارشنبه سوری، پاره ای ایده های بی پایه هم وجود داشته باشد. آیا این ایده ها تهدیدی برای جامعه ایجاد می کند؟
آیا در کارناوال های آیینی و مناسکی که در مناسبت های مذهبی در سراسر کشور برپا می شوند، هیچ آموزه نادرست نامربوط به دین وجود ندارد؟ قطعاً وجود دارد و مروری بر کتاب حماسه حسینی شهید مطهری که در آن از خرافات وارد شده بر ماجرای عاشورا انتقاد شده ، مؤید این مدعاست.
در رفتار عامه مردم، چه رفتار عرفی مذهبی و چه رفتار ملی، همیشه خلل ها و اشکالاتی وجود دارد. اگر در حوزه دین با رفتارهای نادرست عامه مردم با تساهل و تسامح برخورد می شود، در حوزه ملیت نیز می توان چنین رویه ای را در پیش گرفت. سخت گیری با مردم، آن هم در جزئیات، نه به سود جامعه است نه به سود دولت.
از سوی دیگر ، کسانی هم که چهارشنبه سوری را به عرصه بروز وندالیسم بدل می کنند، باید بدانند که مهمترین پیامد این رفتار آنها تقویت رادیکال های ضد سنن ملی است که با تخریب ها و کشته ها و مجروح های چهارشنبه سوری ، بهترین بهانه را به دست می آورند که "می بینید چه رسم وحشتناکی است این چهارشنبه سوری خرافی؟"
علاوه بر این، وندالیسم و آشوبگری شب چهارشنبه سوری، امنیت و گاه حتی حیات انسان های بی گناهی را به خطر می اندازد که در آستانه سال نو، مهیای جشن نوروز هستند.
بی تردید غوغاسالاران و وندالیست های دستگیر شده در روز و شب چهارشنبه سوری، پس از دستگیری انتظار دارند مراجع امنیتی و قضایی، حقوق انسانی آنها را پاس بدارند و با درشتی با آنها برخورد نکنند. اما آیا این افراد، پیش از دستگیر شدن، لَختی به حقوق انسان های بی گناهی که از گوشه و کنارهای کوچه و چنارهای تهران عبور می کنند، می اندیشند؟!
کدام سنت سیاسی و دینی و حتی غیردینی به آنها اجازه می دهد برای ابراز شادمانی خود ، انواع و اقسام ترقه ها و نارنجک ها را با بی مسئولیتی هر چه تمام تر، به این سوی و آن سوی شهر پرتاب کنند و هزینه این شادی سفیهانه آنان، آسیب دیدن سر و چشم و آتش گرفتن و گاه حتی از دست رفتن جان رهگذران و مردمان بی پناه و بی گناهی باشد که به ناچار در آن " شب ترقه ها و نارنجک ها " به خیابان آمده بودند.
ضربه ای که اینان به آیین چهارشنبه سوری می زنند ، به مراتب بیش از کسانی است که رسماً و علناً کمر به نابودی سنن زیبای ایرانی بسته اند.
آری، به نظر می رسد که همه موافقان و مخالفان چهارشنبه سوری، بویژه افراطیون دو سر این طیف، باید در بینش و کنش خود تاملی دوباره کنند.
ولی این رسم هم به خاطر جهل فرهنگی که در حال حاضر در کشور وجود دارد. به آتشی بر ایرانیت و اسلامیت تبدیل شده است
مشکل جایی دیگر است نه به رسم و رسومات ایران کهن
چهارشنبه سوری هم جزئی از رسوماته نه دین و آیئن مهدی جان
زردي من از تو ، سرخي تو از من
اين بهترين تعريف از چهارشنبه سوريه ، من مثل ديگران بددهني نمي كنم ، ولي مي خوام بهت بگم خيلي قشنگه كه بي دليل و بدون هيچ آئيني شاد باشي › آجيل بخوري با همسايه هات كه شايد ديگه توي اين روزها وقت نمي كني ببينيشون ، موافق نيستي دوستم ؟
برنامه چهارشنبه سوری هر ساله داره اجرا میشه و هزارجور فضاحت هم توش وجود داره و تا الان هم هیچ کس با اصلش مخالفت نکرده و حواشی و تلفات اون فقط مورد اعتراض بوده و به حق هم بوده...
حال شما نفی ما عدم میکنید؟؟؟!!
خود شما به نظر به شدت دچار پوپولیسم حاد شدید
كاش ميشد به اين نظر امتياز مثبت بيشتري داد
2- اين "هبوط" كم نظر ميده ولي وقتي نظر ميده ميتركونه
یه سوال ساده!؟
آیا باید هر سنت و رسمی رو پاس داشت؟
درست است که ما مسلمانیم و معتقد اما دلیل نمی شود که رسوم و آیین ایرانیان را به فراموشی بسپاریم.
این رسوم هویت ماست...
البته قبول دارم آب کردن زهره مردم خیلی حال می ده
هر عملي كه مخل نظم و آسايش جامعه
باشد فقط لوث كردن سنت چهارشنبه سوري (ترقه و مواد آتش زا)و ضد آن است لذا محكوم است ولي اجراي سنتي چهارشنبه سوري هيچ گونه مشكلي ايجاد نميكند پس بايد مواظب بود كه سنن را با توجه به حفظ آسايش و حرمت عمومي جامعه اجرا كرد. و روشهاي صحيح آن را ترويج نمود.
اول از همه ما ایرانی هستیم به رسوم خود باید پایبند باشیم پیامبر اکرم (ص) از عید نوروز و آیین های باستانی ما یاد کرده حالا شما قصد دارید به آنها وصله سیاسی بزندی
در روزگاری که در سال 364 روز عذاب و فشار می کشیم و خود خوری می کنیم 1 روز و تنها 1 روز است که می شود شادی کرد و شادمانی نمود که شما به آن برچشب سیاسی می زنید
ماشاءالله نيست كه تموم روزهاي سال انواعِ خوشي رو داريم...اينقدر تنوع و خوشي تو ايران زياده كه ملت موندن چيكار كنن تا يكي از خوشيها فداي اون يكيش نشه! :دي
يك پيشنهاد:
شهرداري ها ميتوانند براي تخليه روحي افراد و همچنين كمتر كردن اتفاقات ناخوشايند اين شب، مكانهايي را براي اين شب اختصاص دهند و يا حتي ترقه ها و نارنجك هاي استاندارد در اختيار مردم قرار دهند تا از اين طريق به تخليه رواني خود بپردازند.
در واقع این دور هم جمع شدن ها یک کارکرد هویت بخشی بسیار عالی دارد. مثلا به کشور عراق نگاه کنید که چون فهقد چنین مولفه هایی است به یک کشور چند پاره تبدیل شده و هر گروهی ساز خود را می زند.
به نظر من چهارشنبه سوری باید در مسیر صحیح هدایت شود. راه آن هم این است که صدا وسیما به جای نشان دادن زخمی ها راه های صحیح شادی کردن را به مردم بیاموزد. و البته مردم هم باید با مراقبت اجتماعی مانع سو استفاده فرصت طلبانشوند
من سال گذشته اين كار رو كردم و برام خيلي خوب بود
پيشنهاد ميدم همگاني بشود تا رسم و آئين ايراني بودن يادمان نرود
پيروز و سرافراز باشين ملت ايران
ازش اندازه درآمد 1 سال نفت ایران پول در میارم
بعضیا حرف مفت زیاد میزنن
بی تعارف کار بلد نیستیم انجام بدیم
اما شما این اسپانیا رو نگاه کن هر ماه یه جشنی دارن شادی میکنن!
بعد هم خیلی متمدنانه میرن سر زندگیشون
باید درک کرد جلوی هرچیزی رو با حالت پرش خاش گرایانه بگیری میشه عقده و زخم سر باز کرده ناهنجار.
تقویم قدیمی ایران باستان رو ببینین هر ماه یه جشن توش بوده
اینجوریه که میشیم ملت افسرده از صبح تا شب کار کن آخرشم هیچی با کلی سکته مغزی قلبی در جوانی!
امیدوارم چاپ کنین.
رسوم وآداب كهن هر ملت در قلب ،روح وجان آن ملت ريشه داونده و از نسلي به نسل بعد منتقل ميشود حال چه آقايان خوششان آيد وچه نيايد ، و برگزار شدن باشكوه تمامي اين رسوم زيبا دير يا زود توسط نسلها انجام ميپذيرد چرا كه هيچ وقت از يادها نميروند و بيستونها نيز با نگاهداتشان در قلب خود يادآورمان خواهند شد.
یک دیدگاه دیگر این است که از روی اتش گرانی ومشکلات باید پرید وجان به سلامت برداتشی که برخی مدیران ان رابه پاکردند!