علی عباسپور تهرانی، نماینده مردم مجلس در گفت وگو با خبر نکاتی جالبی را مطرح کرده که برخی از آن ها به شرح زیر است:
*برای من روزهای نمایندگیام فرقی ندارد و نمیتوانم بگویم که چه روزی شیرین بود و چه روزی تلخ. وقتی پیشنهاداتم در مجلس به تصویب میرسید و در صحن نمایندگان به آن رای میدادند، برایم روز شیرینی میشد.
*(ماجرای خواستگاری جاسبی از خواهر عباسپور) یادم نمی آید. ایشان با برادر شهید من دوست و آشنای دیرینه بودند. بواسطه این دوستی ایشان با ما رفت و آمد داشتند. نمیدانم چطور با هم دوست شده بودند. سن من در آن زمان زیاد نبود که به این مسائل وارد شوم. همینقدر یادم هست که دوستی وی و برادر شهیدم زمینه این خواستگاری شد. پدر و مادرم که هم اکنون فوت کردهاند هم موافق این ازدواج بودند که سر گرفت.
*نسبت من و آقای جاسبی هیچ ربطی به مدیریت کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نداشت. کما اینکه هیچوقت در مجلس حاضر نشدیم که دانشگاه آزاد از بافت غیردولتی خارج شود و هیچ اعتبار دولتیای هم به آن ندادیم. با اینکه به راحتی میتوانستیم در قالب اصلاح لوایح بودجه و یا خیلی از طرحها یا لوایح دیگر چنین کاری بکنیم. اما معتقد بودیم چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است. هیچوقت از این نسبت، هیچ کداممان استفاده نمیکردیم. انتقادهایی هم که به واسطه نسبتم با ایشان به من میشد، سیاسی و از روی غرض ورزی بود. این انتقادها جدی نبود و حقیقت نداشت، از این رو ناراحت نمیشدم و هیچوقت هم چنین چیزی را به روی ایشان نیاوردم.
از این رو دانشگاههای دولتی باید با بودجه دولت، فعالیت کنند و دانشگاههای غیر دولتی که با تکیه بر اعتبارات مردمی شکل گرفتهاند باید بر تکیه بر همین پشتوانه نیز به فعالیت خود ادامه دهند.
*بافت تفکر احمدی نژاد قانون گریزی است. البته تلاش میکردیم وادارش کنیم به قانون تمکین کند.
*در همین دوره که رای نیاوردم در فضای سیاسی شکست خوردم یا به تعبیر شما زمین خوردم!
*(روزی که با کیفی که نماد کیف انگلیسی بود مقابل مجلس تجمع کردند و علیه شما شعار دادند، چه حسی به شما دست داد؟ با نمایندگانی که گفته میشد این تجمع را مدیریت می کردند، بحث کردید؟) نه. چون چنین موضوعی حقیقت نداشت. از اجتماع سازمان یافته توسط برخی کسانی که اغراض سیاسی داشتند هم هیچ حسی نداشتم!